دکتر پارسا: دنیا دوستی و بخل با انفاق از انسان دور میشود
انفاق موجب پاک شدن نفس از بسیاری از رذایل اخلاقی است؛ دنیا دوستی، مال دوستی و بخل از جمله رذایلی است که با انفاق کردن از انسان دور میشود.
ادامه مطلبانفاق موجب پاک شدن نفس از بسیاری از رذایل اخلاقی است؛ دنیا دوستی، مال دوستی و بخل از جمله رذایلی است که با انفاق کردن از انسان دور میشود.
ادامه مطلبگمان نکنیم که اخلاص، امری دستنیافتنی است. انسان به هر میزانی که در کسب اخلاص توفیق بیابد، بههمان میزان، ثمر و نتیجهی آن را در زندگی شخصی خود خواهد دید. زیرا، «ان الله سریع الحساب»، حتی اگر عمل بسیار ناچیز و کوچک باشد، چهبسا همین کار به ظاهر ساده و ناچیز بتواند نقطه عطفی باشد و مسیر و سرنوشت آدمی کاملاً دگرگون کند
ادامه مطلباز جنبه عمومی من در جامعهای زندگی میکنم و از امکانات و خدمات آن جامعه استفاده میکنم، بنابراین جامعه متقابلاً حق دارد از من بخواهد در انتخابات شرکت کنم. حقوق شخص در جامعه امانت است و حقوق عمومی نیز امانت تلقی میشود. حقوق فردی و عمومی به عنوان امانت امر مهمی است که باید در پاسداشت آن نهایت تلاش و همت را داشت
ادامه مطلبیک جامعهی دینی باید به این باور برسد که افراد آن جامعه از نفس همدیگرند و اگر جامعهای به یک بیاعتمادی درونی برسد، راههای پیشرفت را برای خودش مسدود کرده است «وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ»، مراقب باشید لقبهای سوء به هم ندهید. بنا به قول مفسرین منظور هر تعبیری است که شنونده را دچار رنجش میکند و سپس میفرمایند: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ»، بسیار ناشایست است که شما عنوان فسق، یعنی تعابیر ناهنجار را برای افرادی که در مجموعهی مؤمنین قرار گرفتهاند به کار ببرید و این بسیار ناپسند است.
ادامه مطلبپیامبر اکرم (ص) کسانیرا که برای کسب روزی تلاش نمیکردند نه تنها متوکل نمیدانست، بلکه آنها را متکل میدانست؛ کلّ بر دیگران، یعنی سربار.
ادامه مطلبامام علی (ع) تأکید میکردند، وقتی میخواهید با من صحیت کنید با القاب و ... حرف نزنید و به صراحت سخن خود را بیان کنید؛ از حقوق مردم نسبت به حاکمان «النَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ» است. امام میدانست که اگر قدرت طولانی شود و نقد نشود روز بهروز برای خود وجه شرعی میسازد و به بهانهی از بین رفتن دین، مخالف را سرکوب میکند.
ادامه مطلبمگر خداوند چیزی را به امانت داده است که از اهل کتاب و دیگران میخواهد به اهلش بازگردانند؟ میگوییم، آری، در قرآن کریم از سه چیز یاد کرده است که باید به اهلش باز گردد؛ کتاب، حکومت و نبوت: وَلَقَدْ آتَیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ" [سورهی الجاثیة : ۱۶].
ادامه مطلبمعیار گفتوگو و صحبت انبیاء با مخاطبین بر ارزشها استوار است؛ ارزشهایی چون احترام به مخاطب، احترام به اینکه خود فرد به باور برسد، بدون الزام و اجبار، زیر سؤال بردن ارزشهای مادی و ظاهری، تکریم افراد.
ادامه مطلبررسی جایگاه صداقت در قرآن نشان میدهد که بیش از ۱۳ محور در این زمینه در قرآن کریم بهکار رفته است. به عنوان مثال صِدق، صَدّق، صدقاتهن، صدیقاً، صدقاً، صدق و..... تعبیراتی هستند که در قرآن آمده است.
ادامه مطلبقول حسن یعنی قولی که مطابق فطرت انسان و خوشایند انسان باشد. انسانها دوست ندارند سخنی که میشنوند تلخ و گزنده باشد. این سخن مختص یک یا چند آیه نیست، بلکه سراسر قرآن بر این پایه بنا شده که رفتار و ارتباط با دیگران باید نیکو باشد. در عینحال آیاتی داریم که به صراحت به این موضوع اشاره می کند. مثلاً خداوند در سورهی طه در داستان حضرت موسی(ع) و فرعون، فرعونی که عاصی، طغیانگر و متکبر است و دیگران را دسته دسته کرده و اهل برتری بر دیگران است، به موسی(ع) میفرماید اِذْهَبَآ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىفَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَّیِّناً لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى
ادامه مطلباگر انسان «بما هو انسان» را در نظر بگیریم و انسانیت را مناط نظر و ملاک عمل قرار دهیم، انسانیت با ربوبیت، معنویت و دینداری مترادف است. اگر زمانی فهمی از دین پیدا شد و استنباطی از دین نشر داده شد که با انسانیت در تضاد است، میتوان فهمید این برداشت به خطا رفته و شکلی انحرافی یافته است.
ادامه مطلبدر دین اسلام مسالمت، مهمترین اصل اخلاقی است زیرا نام اسلام از سلم و مسالمت مشتق شده و بر سر هر یک از سورههای قرآن ،آیهی «بسم الله الرحمن الرحیم» -که رحمانیت عام پروردگار را نسبت به همگان تداعی میکند– تکرار میشود. براساس کلیدواژهی قرآنی «ناس» میتوان اصول «اخلاق مسالمت» را صورتبندی کرد.
ادامه مطلبای پیامبر! اگر بندگان من از شما راجع به من پرسیدند، به آنها بگو که من نزدیکم، اجابت میکنم دعوت کسی که مرا دعا میکند. با نگاهی به تفسیرالمیزان در مورد این آیه، خواهیم دید که حضرت علامه متذکر میشوند در این آیه اساس گفتار بر تکلموحده قرار داده شده و هیچ صیغهی غیبتی در آن نیست. در همین یک آیه هفت ضمیر متکلموحده بهکار برده شده که در قرآن منحصر بهفرد است و این نشاندهندهی نوع رابطهی بدون واسطهای است که خداوند در دعا برای بندگانش لحاظ کرده است.
ادامه مطلبهمانطور که در قرآن به کشف خزائن و معادن زمین و بهرهبرداری از آنها تشویق شده، برای حفظ زمین حاصلخیز و نگهداری از آن هم جایزه تعیین شده که برای توسعهی پایدار هم امری تعیینکننده است. قرآن کسانی را که به این کار اهتمام نداشته باشند و باعث نابودی زمین شوند، مفسد خطاب کرده است. برای نمونه در سورهی بقره آیه ۲۰۵ میفرماید؛ گروهی با ظلم بر مردم حاکم شدهاند و فساد میکنند و مردم را میکشند و زمینهای حاصلخیر را از بین میبرند.
ادامه مطلب