دکتر سجادیفر: طبق آیات قرآن نباید عنوان فسق و ناهنجار برای مؤمنین بهکار برد
دکتر سجادیفر: طبق آیات قرآن نباید عنوان فسق و ناهنجار برای مؤمنین بهکار برد
سیزدهمین نشست از سلسله نشستهای «در محضر نور»، نوزدهم اردیبهشتماه 1400، مطابق با بیستوششمین روز از ماه مبارک رمضان برگزار شد. در این وبینار، دکتر فروعالسادات سجادیفر، با موضوع «اخلاق حسن و خوشگمانی و خوشگفتاری» سخنرانی کرد.
دکتر سجادیفر در ابتدای سخن خود گفت: با توجه به عنوان سخنرانی و مقارنت با بیستوششمین روز از ماه مبارک رمضان به آیاتی از سورهی جحرات در جزء 26 قرآن کریم خواهد پرداخت. او ادامه داد: سورهی مبارکهی حجرات، سورهای است که مباحث و مضامین اخلاقی در آن مطرح شده است و ما در این سخنرانی بر آیات 10 تا 13 این سوره تمرکز خواهیم کرد. در عینحال، از آنجا که این ایام متعلق به امیر مؤمنان(ع) است، شایسته است، برای فهم این آیات از خطبهی 176 نهجالبلاغه (صبحی صالح) یاری بجوییم. خداوند سبحان در سورهی حجرات آیهی 10 میفرمایند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». آیهی مؤمنین را برادر یکدیگر دانسته است و بهتبع این عنوان برادری فرموده است: «فاصلحوا»، یعنی لازمهی اخوت در یک جامعهی دینی، ایجاد بسترهای اصلاح است و در ادامه میفرمایند: اگر میخواهید مورد رحمت الهی واقع شوید باید بر این اخوت و مسیر اصلاح پایبند باشید. از همین رو، در خطبهی 176 امیرالمؤمنین فرمودهاند که خداوند بههیچ یک از پیشینیان بهدلیل تفرقه، خیری عطا نکرده است و این نشان میدهد اگر جامعهای به دنبال رحمت و خیر است باید در جهت تعاون و همدلی و دور بودن از تفرقه گام بردارد. در آیات بعدی نحوهی پیادهسازی ایجاد یک فضای اخلاقی و فضای رحمانی را تبیین میکند و میفرمایند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ». اولین پیامی که در ادامهی فضای برادری به مؤمنان میدهد این است که یکدیگر را مسخره نکنید و این نشان میدهد لازمهی ایمان این است که افراد به این باور برسند که شاید دیگران از خودشان بهترند. این یکی از آموزههای اخلاقی دینی است که اصل بر کوچکشمردن خود و احترام به دیگران است. البته میدانیم بیشتر نفس انسان است که او را متمایل به هوا و هوس میکند. این تعبیری است که امام علی (ع) در همین خطبه تأکید میکنند و سپس میفرمایند که یکی از سختترین کارها این است که انسان خود را از کشش به سمت هوای نفس دور کند و راه عملی شدن آن در این است که بیشتر به خود بپردازد به جای آنکه به دیگران مشغول باشید در آیهی شریفه هم میفرمایند: همدیگر را مسخره نکنید چهبسا آنها از شما بهترند. سپس میفرمایند؛ «وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ»، یعنی انسان در حضور دیگران در صدد بردن آبروی دیگری نباشد. البته فقط اشاره نشده که آبروی دیگران را نبرید، بلکه میفرمایند، «انفسکم» یعنی آبروی خودتان را نبرید که این تعبیر عمیقتری از بیآبرو کردن دیگران است. اگر صرفاً بگویی دیگران را بیآبرو نکن، معنایش این است که به یک «خود» و یک «دیگری» قائل هستی، ولی وقتی میگوید خودتان را بیآبرو نکنید، معنیاش این است که دیگران از شمایند؛ افراد یک جامعه به منزلهی نفوس هم هستند و این تعبیر قرآن حکایت از یک امر فطری میکند که بشر فطرتاً زیست اجتماعی دارد و لازمهی این زیست اجتماعی، احساس امنیت و آرامش افراد در کنار یکدیگر و احترام متقابل آنها به هم است. یک جامعهی دینی باید به این باور برسد که افراد آن جامعه از نفس همدیگرند و اگر جامعهای به یک بیاعتمادی درونی برسد، راههای پیشرفت را برای خودش مسدود کرده است «وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ»، مراقب باشید لقبهای سوء به هم ندهید. بنا به قول مفسرین منظور هر تعبیری است که شنونده را دچار رنجش میکند و سپس میفرمایند: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ»، بسیار ناشایست است که شما عنوان فسق، یعنی تعابیر ناهنجار را برای افرادی که در مجموعهی مؤمنین قرار گرفتهاند به کار ببرید و این بسیار ناپسند است. سپس میفرمایند: وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَئکَ هُمُ الظَّالِمُونَ، اگر چنین کنید و توبه نکنید ظالمید. برخلاف اینکه خطاب آیات به مؤمنین است، اما کسانی را که به چنین رفتار ناشایستی عادت کردهاند، ظالم میشمارد. سپس میفرمایند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ» ای مؤمنین! از بسیاری ظنها اجتناب کنید. آیهای در سورهی نور هست که مفسرین آن را مکمل این آیه میدانند [آیهی 12 سورهی نور: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُبِینٌ]» در سورهی نور خداوند مؤمنان را دعوت میکند که نسبت به هم حسنظن داشته باشند و در آیهی 12 سورهی حجرات میفرمایند: بسیاری از ظنون، به معنای گمانههای سوء، گناه است. در جامعهی ایمانی افراد نسبت به هم نگاه مثبت دارند. امیرالمؤمنین در همین خطبه میفرمایند، خوش بهحال کسی که رسیدگی به عیبهای خودش، او را از عیوب دیگران بازداشته است و این یک مشی و شیوه در زندگی مؤمن است که عادت کند به جای پرداختن به نقاط ضعف دیگران به ضعفهای خود بپردازد و بهاینترتیب دیگران از آزار او در اماناند. در ادامه حضرت میفرمایند: «فَکَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُل، وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَه»؛ این فرد دائماً مشغول مسائل خودش است و مردم از دست او راحتاند. نقطهی عکس این است که وقتی انسان از خود غافل میشود از ضعف خود غفلت کرده و دیگران از او آسیب میبینند که در این زمینه میفرمایند: «و لاتجسسوا». تجسس نکنید (در قرآن هم تحسس داریم و هم تجسس، تحسس بهدنبال نقاط خیر بودن و تجسس به معنای بهدنبال نقاط ضعف بودن است. به مؤمنین توصیه میکند تجسس نکنید چون غیر از اینکه از خودتان غافل میشوید، دچار غیبت هم میشوید. «وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ» و این تعبیر نشاندهندهی شدت ناپسندی این عمل است. باز هم أخ به کار برده شده است ، یعنی در یک جامعهی دینی افراد به منزلهی برادرند. «وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ» از نشانههای تقوا، نگه داشتن و محافظت زبان است. در خطبهی 176 امیر مؤمنان میفرمایند: فردی که بر خودش مسلط است، زبانش را همچون گنجی حفظ میکند و مهار زبانش در دست خودش است. سپس حضرت میفرمایند: «إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ وَ إِنَّ قَلْبَ الْمُنَافِقِ مِنْ وَرَاءِ لِسَانِه»ِ بعد حضرت میفرمایند: من هیچ بندهی باتقوایی را ندیدم مگر اینکه زبانش را نگه دارد. این نشان میدهد چقدر این کار در تعالی روح انسان مؤثر است. حضرت میفرمایند زبان انسان مؤمن پشت قلبش است. زبان انسان مؤمن در پی اندیشهاش عمل میکند. در واقع اول فکر میکند و بعد سخن میگوید در حالیکه در منافق، اول زبان کار میکند و بعد قلب. آن کسی که زبانش را مهار کند، به درجات عالی ایمان میرسد. در همین مورد امیر مؤمنان از رسول اکرم (ص) نقل میکند که ایمان در فرد استقرار و قوام نمییابد، مگر اینکه زبانش به یک اطمینان و استقرار و مقاومت برسد. زبان انسان نشان از شخصیت و باورهای او دارد.
در پایان دکتر سجادیفر ابراز امیدواری کرد که همه بتوانیم به معرفت کلام خدا دست یابیم و این معرفت را در عمل خود جاری سازیم.
نظر شما :