دکتر قاسمپور: «توکل» با اقدام عملی، تلاش و حرکت نتیجه میدهد
دکتر قاسمپور: «توکل» با اقدام عملی، تلاش و حرکت نتیجه میدهد
یازدهمین نشست از سلسله نشستهای «در محضر نور»، پانزدهم اردیبهشتماه 1400، مطابق با بیستودومین روز از ماه مبارک رمضان برگزار شد. در این وبینار، دکتر محسن قاسمپور، با موضوع «اهمیت توکل» سخنرانی کرد.
دکتر قاسمپور سخن خود را با اشاره به جایگاه توکل آغاز کرد و گفت: توکل اصطلاحی است که در حوزهی دین و اخلاق و هم در حوزهی عرفان بهکار میرود. معنای لغوی «توکل» نوعی اظهار ناتوانی و اعتماد بر دیگری است؛ یعنی شخص متوکل به سبب درک نوعی ناتوانی در خودش، ازجمله آگاهی نداشتن از سرانجام کار، به شخص دیگری که توان جبران ضعف او را دارد متوسل میشود و او را از طرف خود نماینده میکند. این دیگری وقتی خدا باشد، توکل به خداوند است، یعنی اطمینان به خدا و یأس از مردم و تسلیم خدا بودن و تنها به او اعتماد کردن. متوکل به الله کسی است که میداند خداوند رزق او را و امر او را کفایت میکند و تنها به او تکیه دارد و به غیر از او امید ندارد. آیاتی در ارتباط با توکل در قرآن آمده است که برای روشنشدن بحث به برخی از آنها اشاره میکنم. بر اساس آموزههای قرآنی، نسبتی میان توکل و ایمان وجود دارد، یعنی توکل لازمهی ایمان است و در آیات قابل توجهی تعبیر «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» آمده است و این نشاندهندهی نسبت ایمان و توکل است. از آیاتی که میتوان در مورد نسبت توکل و ایمان یافت، میتوان به این آیات اشاره کرد:
- آیهی 25 سورهی ملک که می فرماید: قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ
- آیهی 84 سورهی یونس که می فرماید: وَ قالَ مُوسى یا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا
- آیهی 23 سورهی مائده: وَ عَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
- آیهی 36 سورهی شورا: وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
- آیهی 99 سورهی نحل: إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
توکل و تقوی نیز در قرآن، درکنار یکدیگر آمدهاند و همچنین صبر نیز در کنار توکل آمده است؛ «الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» که هم در سورهی نحل و هم در سورهی عنکبوت آمده است. بنابراین میتوان گفت؛ ایمان، توکل، صبر و تقوی یک شبکهی معنایی در نسبت با یکدیگر برمیسازند.
دکتر قاسمپور در ادامهی سخنان خود به این نکته اشاره کرد که در مورد پیامبران در قرآن توکل چه جایگاهی داشته است؛ پیامبرانی به قوم خود میگفتند به خدا توکل کردهاند. بهعنوان نمونه میتوان از حضرت ابراهیم (ع) یاد کرد که فرمود: رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا، در مورد حضرت هود و حضرت نوح و حضرت شعیب (ع) نیز مشابه است. در پیوند با معنای توکل باید به واژهی وکیل اشاره کرد. وکیل یکی از اسماءالله است و از همین جهت قابل توجه است.
دکتر قاسمپور با اشاره به نقش فرد در توکل توضیح داد: در معنای توکل به خدا، حرکت و تلاش خردمندانه متوکل برای رسیدن به هدف بسیار اهمیت دارد. توکل با برنامهریزی، حرکت و کوشش همراه است، مگر آن که از دست انسان متوکل هیچ کاری برنیاید؛ همانند حضرت ابراهیم که او را در منجنیق نهادند تا در آتش افکنده شود و در اینجا دیگر کاری از ابراهیم ساخته نبود. اما بهطور کلی باید گفت، تنها با اقدام عملی و تلاش و حرکت است که توکل، انسان را از غیر خدا بینیاز میکند.
افزون بر قرآن، در احادیث هم بسیار سخن از توکل آمده است. پیامبر (ص) میفرماید: معنای توکل این است که بنده بداند آفریدگان هیچ سود و زیانی برای او ندارند و فقط به خدا امید داشته باشد. امام رضا (ع) توکل را از اجزاء یقین بهشمار آورده است. همچنین حدیثی به نام جنود عقل و جهل در دست است که در ابتدای کتاب کافی از مرحوم کلینی آمده است که امام صادق (ع) میفرماید: توکل از جنود عقل و ضد حرص است و در بخش دیگری از این حدیث طولانی، امام از قول لقمان حکیم نقل کرده است، دنیا بهمثابهی دریای عمیقی است، تقوی کشتی حرکتکننده در این دریا و توکل بادبان این کشتی است.
توکل به خدا با توجه به اسباب مادی، کار و تلاش منافاتی ندارد. بنا بر حدیث مشهور شخضی نزد پیامبر (ص) آمد و از ایشان پرسید؛ آیا شترم را آزاد بگذارم و توکل کنم و یا شترم را ببندم و توکل کنم؟ حضرت میفرمایند؛ شترت را ببند و توکل کن. پیامبر اکرم (ص) کسانیرا که برای کسب روزی تلاش نمیکردند نه تنها متوکل نمیدانست، بلکه آنها را متکل میدانست؛ کلّ بر دیگران، یعنی سربار.
سحنران روز بیست دوم ماه رمضان برنامهی «در محضر نور» پس از اشاره به جایگاه توکل در قرآن و حدیث، به اهمیت توکل در اخلاق و عرفان پرداخت و گفت: در کتابهای اخلاقی نیز از توکل سخن به میان آمده است. خواجه نصیرالدین طوسی، توکل را یکی از انواع دوازدهگانهی اخلاق میدانست که ذیل فضیلت مهمی به نام عدالت باید مورد بحث قرار گیرد.
در حوزهی عرفان نیز سخن از توکل فراوان است. یکی از مقامات بلند عرفانی، بعد از مقام صبر و یا زهد و قبل از مقام رضا، مقام توکل است. در متون عرفانی اعتماد و امید تمام به خدا و قطع اعتماد و امید از مخلوقات رکن و بنیاد توکل معرفی شده است. بیشتر عارفان مسلمان یکی از مقامات اهل یقین را رسیدن به درجهی توکل به شمار آوردهاند که البته دست یافتن به آن در نهایت دشواری است. در عرفان، مبدأ این امید و اعتماد به خدا، حسن ظن به خدا و منتهایش آرامش و اطمینان قلبی است. از نظر عرفا جایگاه توکل قلب است و توکل اعتماد و آرامشی است که بر قلب و ضمیر سالک الیالله وارد میشود، لذا عارفان، حضرت ابراهیم(ع) را نمونهی متوکل کامل میدانند که وقتی او را به آتش افکندند، دعایی نکرد و گفت علم خدا به حال من مرا از سوال بینیاز کرده است.
بنا بر آنچه از قرآن، حدیث، اخلاق و عرفان در باب توکل گفته شد، چنین نیجه میگیریم که اگر قرار باشد بنده به خدای خود توکل کند و در تمام امور خود به خدا تکیه کند و راه خیر و صلاح را از او بخواهد به قضا و قدری که مقدر فرموده اعتماد کند و بهآن خشنود باشد، باید خداوند را واجد صلاحیتهای لازم برای وکالت بداند. بنده باید آگاه باشد که کسی بالاتر از خداوند نیست که او را تکیهگاه خود بداند و این متوقف بر معرفت و شناخت است و بعد از شناخت این مرحله است که شناخت خود را در عمل جاری کنیم، لذا لوازم توکل بهطور کلی بر دو بخش لوازم معرفتی و لوازم عملی توکل قابل تقسیمبندی است. لوازم معرفتی، یعنی نوع آگاهیهایی که بنده در نسبت و ارتباط با خدا از آنها آگاه است. ما از مهربانی خدا آگاهیم، در آیهی 29 سورهی ملک میخوانیم «قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنا». باور داریم که خداوند خیر و صلاح بندگان خود را میخواهد. آیهی 89 سورهی اعراف، «وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا» همین را نشان میدهد، یعنی وسعت علم الهی که لایتناهی است و نشان میدهد که ما با مطلقی روبهروییم که از خیر و صلاح ما کاملاً آگاه است. باور ما به خداوند به خیرخواهی برای ما چنانکه در قرآن در آیهی 12 سورهی ابراهیم داریم «وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ». این آیه نشان میدهد ما باور و ایمان داریم که خداوند خیرخواه ماست و باور داریم خداوند توانمند است. خداوند در آیهی 123 سورهی هود میفرمایند: «وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ» که نشان میدهد، خداوند قادر مطلق است. مجموع این معرفتها به این میرسد؛ مطلقی که میتوان به او تکیه کرد، تنها خود حضرت حق سبحانه و تعالی است و این معرفت موجب حرکت و تلاش ما، ناامیدی ما از مخلوق و غیر خدا و باور ما به توانمندیهای خود و اعتماد به نفس است؛ اینها لوازم عملی توکل است و این نگاه به ما عزت میبخشد و موجب میشود ما در عمل رفتار عزتمندانهای داشته باشیم، چرا که به خدا توکل کردهایم. در آیهی 10 سورهی فاطر خداوند میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا». توکل به خدا موجب میشود ما در عمل، صبر و شکیبایی داشته باشیم خداوند در آیهی 48 سورهی احزاب میفرماید: «وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکِیلًا»، یعنی شما اذیت آنها را رها کن و به خدا تکیه کن و این به معنای صبوری و شکیبایی در عمل است و اینکه از سرانجام کار نهراسیم چنانکه در آیهی 129 سورهی توبه میفرماید: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ».
وقتی در رفتار عملی خود به خدا تکیه کردیم، ارمغانهایی نصیبمان میشود، از جمله اینکه خداوند ما را کفایت میکند چنانکه در آیهی 3 سوره طلاق میفرماید: «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا» یا در آیهی 3 سورهی احزاب میفرماید: «وَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ وَکَفى بِاللَّهِ وَکیلًا» و اینها نوید همین ارمغان است؛ کسی که به خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت میکند. ارمغان دیگر توکل، آرامش و طمأنینهی نفس است. متوکل دیگر نگران از بهسرانجام نرسیدن کار خود نیست، چون آنچه باید انجام میداده، انجام داده است و دیگر خوفی به دل راه نمیدهد و هراسی ندارد، بلکه در نفس و جان احساس توانمندی و عزت نفس و در عمل احساس بینیازی میکند. امام صادق (ع) میفرمایند بینیازی و عزت در گردشاند و چون به جایگاه توکل میرسند در آنجا سکنی میگزینند، گویی این توانمندی و بینیازی و عزت همراه یکدیگرند. توکل به خدا ما را توانمند ومستغنی میسازد.
نظر شما :