دکتر ایازی: صادق نبودن با مردم، مسئولان را سیاه‌چهره می‌کند

۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۱:۵۱ کد : ۲۰۸۵۹ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۱۲۷۸
امام علی (ع) تأکید می‌کردند، وقتی می‌خواهید با من صحیت کنید با القاب و ... حرف نزنید و به صراحت سخن خود را بیان کنید؛ از حقوق مردم نسبت به حاکمان «النَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ» است. امام می‌دانست که اگر قدرت طولانی شود و نقد نشود روز به‌روز برای خود وجه شرعی می‌سازد و به بهانه‌ی از بین رفتن دین، مخالف را سرکوب می‌کند.
دکتر ایازی: صادق نبودن با مردم، مسئولان را سیاه‌چهره می‌کند

دکتر ایازی: صادق نبودن با مردم، مسئولان را سیاه‌چهره می‌کند


دوازدهمین نشست از سلسله نشست‌های «در محضر نور»، شنبه، هجدهم اردیبهشت‌ماه 1400، مطابق با بیست‌وپنجمین روز از ماه مبارک رمضان برگزار شد. در این وبینار، حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی ایازی، با موضوع «اهمیت و صداقت و راست‌گفتاری و صداقت در عمل» سخنرانی کرد.
دکتر ایازی که پیش از این در دو نشست از سلسله جلسات «در محضر نور» با همین عنوان و موضوع سخنرانی کرده‌ بود، با ارجاع به مباحث پیشین، سخنرانی خود را با ذکر اهمیت صداقت در عمل، نزد امام علی(ع) آغاز کرد. وی اشاره کرد که در تاریخ زندگی و زمامداری حضرت، حوادث متعددی رخ داده است که در همه‌ی آن‌ها امام علی (ع) بر اساس همان پیمان روز اول، یعنی وفاداری به حقوق مردم و امانت‌داری از بیت‌المال تصمیم گرفته و عمل کرده است. وی بار دیگر با اشاره به داستان امانت‌ خواستن گردنبند توسط دختر امام علی (ع) از خزانه‌ی بیت‌المال و خشم و ناراحتی امام از دختر خویش و خزانه‌دارش، به اهمیت امانت‌داری به‌عنوان مصداق صداقت در عمل نزد حضرت تأکید کر و گفت:. نمونه‌های دیگری در دوران حکومت امام علی (ع) رخ داده است که با توجه به آن‌ها می‌توان مشی امام را در توجه به بیت‌المال استنباط کرد. برای مثال داستان عقیل که از امام علی (ع) تقاضای سهم بیشتری از بیت‌المال را داشت و مشهور است که امام به‌شدت مخالفت ورزیدند. نمونه‌ی دیگر داستان مراجعت طلحه و زبیر به خانه‌ی امام علی (ع) است. در آن هنگام امام زیر نور چراغ مشغول نوشتن و رسیدگی به امور حکومت بودند و هنگامی‌که کارشان تمام شد و به پذیرایی مشغول شدند چراغ را تغییر دادند، مهمانان دلیل این کار را جویا شدند و علی (ع) فرمودند: ابتدا مشغول کارهای زمامداری بودم و از چراغ بیت‌المال استفاده می‌کردم، اما شما مهمان شخصی من هستید و دیگر جایز نیست از بیت‌المال استفاده کنم. از طرفی طلحه و زبیر نیز برای درخواست سهم بیشتری از بیت‌المال آمده بودند، زبیر که پسرعمه‌ی امام بود و در ماجرای شورا و قضیه‌ی سقیفه‌ی بنی‎ساعده همراه علی (ع) بود و به‌همراه طلحه از عشره‌ی مبشره بودند و در بسیاری غزوات نیز مشارکت داشتند، انتظار داشتند درخواست‌شان برای اضافه‌سهم از بیت‌المال پذیرفته شود، اما علی (ع) در برابر این درخواست مقاومت کرد. این‌ها و نمونه‌های فراوان دیگر نشان از صداقت علی (ع) در عمل دارد.
دکتر ایازی تأکید کرد: از پیامبر (ص) نیز روایات بسیاری در اهمیت صداقت آمده است، ازجمله در روایتی آمده: اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیث. نزدیک‌ترین شما به من در قیامت، راست‌گوترین شماست.
وی در ادامه‌ی سخنان خود درباره‌ی توجه به صداقت در عمل در عین حکومت و قدرت چنین گفت: یکی از ویژگی‌های مهم امام علی (ع) در میان ائمه‌ی معصومین این بود که ایشان قدرت و حکومت را تجربه کرده بودند و آفات و خطرات آن را به‌خوبی می‌شناختند. در تاریخ حاکمی را نمی‌شناسیم که چون مولا علی‌(ع) از مردم بخواهد، بلکه تمنا کند او را نقد کنند و نقد حکومت را جزو حقوق مردم بداند و بگوید؛ فَلاَ تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ... و در ضمن تأکید می‌کردند، وقتی می‌خواهید با من صحیت کنید با القاب و ... حرف نزنید و به صراحت سخن خود را بیان کنید؛ از حقوق مردم نسبت به حاکمان «النَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ» است. امام می‌دانست که اگر قدرت طولانی شود و نقد نشود روز به‌روز برای خود وجه شرعی می‌سازد و به بهانه‌ی از بین رفتن دین، مخالف را سرکوب می‌کند. حتی آمده است که در مجلسی، فردی تعبیر تندی خطاب به امام نسبت داد و فرد دیگر در پی پاسخ او برآمد، اما یکی دیگر اکتفا نکرد و شمشیر کشید. امام او را بازداشت و به او فرمود: شمشیرت را زمین بگذار او حرفی زد و صحبتش با صحبت دیگری پاسخ گرفت؛ «باید حق نقد و صراحت کلام را به افراد داد». امام در تعبیری زیبا فرمودند؛ القُدرَةُ تُظهِرُ مَحمودَ الخِصالِ و مَذمومَها: قدرت، خصلت‌هاى پسندیده و نکوهیده را آشکار مى‌سازد.، در واقع قدرت درون و عیار انسان‌ها را آشکار می‌کند.

دکتر ایازی در ادامه‌ی سخنان خود درباره‌ی نسبت قدرت و صداقت حاکمان گفت: در روایتی از پیامبر آمده است؛ «العلماءُ أمناءُ الرسلِ، ما لمْ یخالطوا السلطانَ ، و یُدَاخِلُوا الدنیا، فإذا خالطوا السلطانَ، و داخلوا الدنیا، فقدْ خانوا الرسلَ، فاحذرُوهُمْ. علماء»، امناء پیامبرانند تا وقتی که وارد دنیا نشده‌اند؛ دخول در دنیا چیست؟ تابع قدرت بودن و تمجید از قدرت. این نشان‌دهنده‌ی رابطه‌ی میان صداقت و مسئله‌ی قدرت اجتماعی و مردم است. چنان‌که در جلسه‌ی گذشته هم از پیامبر نقل شد که «یَا عَلِیُّ إِیَّاکَ وَ اَلْکَذِبَ فَإِنَّ اَلْکَذِبَ یُسَوِّدُ اَلْوَجْهَ» دروغ‌گو سیاه‌چهره، کنایه از روسیاه و بی‌آبرو، است «و إِنَّ اَلصِّدْقَ یُبَیِّضُ اَلْوَجْهَ» راست‌گویی چهره‌ی انسان را سفید می‌کند و به تعبیری راست‌گو روسفید است. نام حاکمان راست‌گو در تاریخ به نیکی می‌ماند و برعکس ریاکاران و تظاهر‌کنندگان نام‌شان نیز سیاه است. تفاوت علی (ع) و معاویه در چیست؟ مگر نه این‌که معاویه تظاهر به دین و دین‌‌داری می‌کرد و تلاش داشت امام علی (ع) را خارج از دین نشان دهد تا حدی‌که برخی بعد از شنیدن خبر ضربت خوردن علی (ع) در محراب با تعجب می‌پرسیدند؛ مگر علی نماز هم می‌خواند؟! اما اکنون تاریخ چه می‌گوید؟ نسایی عالم اهل سنت، فقط 200 سال پس از معاویه در ذم معاویه گفت و نوشت و دیگر مشخص است که در تاریخ چه کسی به نام نیک باقی مانده است.
بدون شک آن‌چه برای کارگزار مردم باقی می‌ماند و باعث دعای خیر است راستی و درستی است و آن‌چه مسئولان و کارگزاران را سیاه‌چهره می‌کند صادق نبودن با مردم است.

 

کلیدواژه‌ها: در محضر نور سیدمحمدعلی ایازی صداقت راستگویی حجت‌الاسلام ایازی


نظر شما :