دکتر مهدویزادگان: انسان باید جهالت و ظلمپیشگیاش را رها کند
هفتمین نشست از سلسله نشستهای «در محضر نور» ششم اردیبهشتماه 1400، مطابق با سیزدهمین روز از ماه مبارک رمضان برگزار شد. در این وبینار، دکتر داود مهدویزادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی خود را با موضوع «اهمیت امانتداری و رعایت امانت در روابط فردی» ارائه کرد.
دکتر مهدویزادگان، سخن خود را با اشاره به این نکته آغاز کرد که موضوع امانتداری موضوعی ناشناخته نیست و امانتداری بهعنوان یک اصل اخلاقی نزد مردم شناخته شده، اما در مقام تفصیل، این بحث چندان واکاوی نشده است. بههمین جهت نیاز است از افقهای وسیعتری به موضوع امانتداری توجه کنیم. برترین افق، افق قرآنی است و موضوع امانتداری در کلام الهی مورد توجه است.
در سورهی احزاب آیهی 72 آمده است: استإِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُکَانَظَلُومًاجَهُولًا. ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم اما اینها ابا کردند و از برعهده گرفتن این امانت ترسیدند؛ این تأکید قرآن بر مقام و اهمیت امانت است؛ فقط انسان توانست تحمل کند.
وی ادامه داد: در این جلسه به نظام مفهومی امانتداری میپردازیم و در جلسه بعدی به مصادیق امانتداری در حیات فردی و اجتماعی اشاره میکنیم. امانت از امن و امان میآید. امن به معنای به آرامش و سکینه رسیدن، راحتی قلب و دور شدن از ترس. هنگامیکه مفهوم ایمان را به کار میبریم، بهاین معناست که وقتی شخصی به یک باور حقانی میرسد، به آرامش میرسد و ترسش از جهل و نادانی برطرف میشود. از این جهت رسیدن به حق، ایمان است. در مورد واژهی مؤمن هم همینطور است. اولین اطلاق مفهوم مؤمن در مورد خود خداوند مبارک و تعالی است، بدینمعنا که خداوند در انسانها ایجاد امنیت میکند. هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ اول مؤمن خود خداوند است. انسان هم که به ایمان و حقیقت میرسد مؤمن است در مقابل کافر یا منافق کسانی هستند که به سکونت و آرامش و حق نرسیدهاند مثل این که وقتی کشتی طوفانزده به ساحل دریا میرسد، احساس آرامش میکند. بنابراین، خود واژهی امن به معنای به آرامش رسیدن مشتقات زیادی دارد؛ ایمان، مؤمن بودن، مکان امن، امن بودن و...
مهدویزادگان تأکید کرد: همانگونه که بیان شد، راغب اصفهانی لغت امن را آرامش و سکونت معنا کرده است. وقتی انسان به چیزی، جایی و کسی میرسد که احساس آرامش و سکونت میکند، به آن امن گفته میشود. وقتی انسان غرق شده در دریا به ساحل یا قایق میرسد احساس آرامش میکند، لذا آن ساحل یا قایق را امن گویند. از ترس راهزنان به مکانی که آرامش میدهد، پناه میبریم. به آن خانه، امن گفته میشود. وقتی به انسان قابل اعتمادی میرسی، احساس آرامش میکنیم و به انسان، آمین گفته میشود. پس وقتی مالی یا چیز دیگری را به شخصی میسپاریم که احساس آرامش داشته باشیم، به شی سپرده شده امانت گفته میشود. چون همراه با احساس آرامش و سکونت خاطر است. اما انتظاری که از سپردن امانت داریم دو امر است؛ یکی اینکه، آن امانت سالم بماند و تخریب و تحریف و نقصانی پیدا نکند. دیگر اینکه، در وقت درخواست عودت آن، هیچ منعی نباشد و به اهلش بازگردد. این دو امر همواره موجب نگرانی است. قرآن کریم این نگرانی را به حق میداند. زیرا دو خصلت در انسان وجود دارد که اگر انسان آن دو را مهار نکند، آن نگرانی محقق میشود. و آن دو وصف، جهالت و ظلمپیشگی انسان است. انسان بهواسطهی جهل، امانت را تخریب یا تحریف میکند. و دیگری، مظلوم بودن است. ظلم در امانت به این است که آنرا به اهل و صاحبش بازنگرداند. این دو وصف را در آیهی شریفه: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا، [سورهی اﻷحزاب : 72] آمده است. قرآن کریم این تخریب و تحریف در امانت را خیانت نامیده است و از مؤمنین میخواهد که در امانت خیانت نورزید:" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ [سوره اﻷنفال : 27]. لذا در جای دیگر میفرماید که خداوند امر کرده است که امانت ها را به اهلش بازگردانید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا، [سورهی النساء : 58]. حال این پرسش پیش میآید؛ مگر خداوند چیزی را به امانت داده است که از اهل کتاب و دیگران میخواهد به اهلش بازگردانند؟ میگوییم، آری، در قرآن کریم از سه چیز یاد کرده است که باید به اهلش باز گردد؛ کتاب، حکومت و نبوت: وَلَقَدْ آتَیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ" [سورهی الجاثیة : 16].
نظر شما :