ادبیات کودک و نوجوان

تعداد بازدید:۲۸۸

 

مریم محمدخانی فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. او سال‌هاست که به تحقیق دربارۀ ادبیات کودکان و نوجوان مشغول است و خودش نوشتن دو رمان نوجوان را، به نام‌های جشن خاکستر و برایم شمع روشن، در کارنامه دارد. او همچنین از سال 1390 دبیر اجرایی و داور جایزۀ لاک‌پشت پرنده و سردبیر پژوهشنامۀ ادبیات کودک و نوجوان است.

 

 

 

سه‌شنبه، ششم مهر 1400، ششمین پیش‌نشست جشنوارۀ یکصد سالگی ادبیات معاصر فارسی، به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با همکاری خانۀ هنرمندان ایران برگزار شد. در این جلسه رامک رامیار دربارۀ انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان به گفت‌وگو با مریم محمدخانی، نویسنده و پژوهشگر حوزۀ ادبیات کودک و نوجوان، پرداخت.

در بین گونه‌های مختلف ادبی، ادبیات کودک و نوجوان با توجه به مخاطبش تعریف می‌شود. می‌شود گفت ادبیات کودک و نوجوان در دنیا نوپاست، چون در دو سه قرن اخیر است که کودکی دورۀ مستقلی از زندگی فرد به حساب می‌آید و پیش از این «کودکی» به معنای امروزی وجود نداشت و فقط دورانی بود پیش از ورود به دنیای بزرگسالی. در ایران هم ادبیات کودک و نوجوان در دهۀ چهل شمسی رونق گرفت و در همین دهه است که نهادهایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک تأسیس می‌شود و کم‌کم کتاب‌هایی مخصوص کودکان و نوجوانان نوشته می‌شود.

با اینکه ادبیات کودک و نوجوان نسبت به مخاطبش تعریف می‌شود، ولی معمولاً کودک و نوجوان در جریان انتخاب کتاب غایبند و شیوۀ انتخاب کتاب بزرگسالان با کودکان و نوجوانان متفاوت است. کتاب کودک را بزرگسالان می‌نویسند و کتاب تولید می‌شود و به کتابفروشی می‌رسد و بزرگسالان برای کودک کتاب را می‌خرند. چنین است که کودک از این چرخه حذف می‌شود. چنین خرید پیچیده‌ای زمانی مهم‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم که پیوند فرد با کتاب و ادبیات در همین دورۀ کودکی و بعد نوجوانی است که شکل می‌گیرد. بنابراین انتخاب کتاب باکیفیت اهمیت بسیار زیادی دارد و همین جاست که باید به نظر کارشناسان این حوزه و فهرست‌های کارشناسی‌شده اعتماد کرد.

بنا بر آنچه گفته شد دخالت دادن کودک در انتخاب کتاب اهمیت پیدا می‌کند. ادبیات کودک می‌تواند فاصلۀ دنیاهای کودکان و بزرگسالان را کم کند و کمک کند تا حرف یکدیگر را بشوند. این گفت‌وگو از همان ابتدای انتخاب کتاب می‌تواند آغاز شود، مثلاً اینکه از جلد این کتاب خوشت می‌آید؟ یا دوست داری دربارۀ چه چیزی قصه بخوانی؟

نباید از تفاوت کتاب‌های کودکان با کتاب‌های نوجوانان غافل شد. بخش عمده‌ای از کتاب‌های کودکان تصویر است و تصویر در ادبیات کودک بسیار مهم است. ممکن است خانواده‌ها به اهمیت تصویر و کیفیتش آگاه نباشند، اینکه تصاویر باید هنرمندانه باشد و کارتونی نباشد. از طرف دیگر برای کودکان کم‌سن‌وسال کتاب‌سازی هم اهمیت دارد؛ یعنی مواد سازندۀ کتاب کودک حساسیت‌زا یا مسموم‌کننده نباشد. کاغذ پوست کودک را نبرد. محتوای کتاب هم باشد باکیفیت باشد، ازجمله نثر خوب، ویراستاری خوب، ترجمۀ خوب و...

نباید از کتاب توقع داشت که کلاس درس باشد. کتاب می‌تواند رسانه‌ای برای سرگرم کردن کودک باشد که کودک از خواندنش لذت می‌برد. ادبیات پیش از هر چیز قرار است تخیل کودک را پرورش دهد. کودک همراه کتاب دنیاهایی را تجربه می‌کند که در زندگی روزمره‌اش وجود ندارد.

بسیاری از کسانی که دربارۀ کتاب‌های بزرگسالان به آزادی رسانه‌ها اعتقاد دارند، نظارت بر کتاب کودک را لازم می‌دانند. باز شدن باب نظارت خطرناک است، چون این مسئله را پیش می‌آورد که چه کسی و با چه نگاهی نظارت کند؟ ادبیات بستر امنی برای تجربه است. نباید نگران بود که در کتاب چه اتفاقی می‌افتد. بچه به جای تجربۀ امری در دنیای واقعی، آن را در کتاب تجربه می‌کند و آن را بی‌مخاطره پشت سر می‌گذارد.