کتابخانه مینوی، گنجینه ای بی نظیر
نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، استاد دانشگاه و روزنامهنگار ایرانی
از افتتاح کتابخانه مینوی اکنون بیش از چهل سال می گذرد. این کتابخانه در سال 1354 به گفته خود مینوی حاوی 25000 جلد کتاب بوده[1] و حبیب یغمایی در سال 1355 قیمت آن را بیست میلیون تومان برآورد کرده است[2] که به حساب امروز چیزی بیش از 10 میلیارد تومان می شود. آنچه اکنون فهرست نسبتاً کامل کتابخانه مینوی نشان می دهد این است که شمار کتاب های چاپی و سنگی آن حداکثر به حدود بیست هزار مجلد می رسد. اختلاف این عدد با عددی که مینوی اعلام داشته به این دلیل است که خود او بعضی از کتاب های کوچک تر را کنار هم نهاده و در یک مجلد صحافی کرده است. در شماره گذاری دستی ماشینی که اخیراً (دهه 1380 خورشیدی) صورت گرفته، هر یک از آن مجلدات که شامل چند کتاب می شده طبعاً ذیل یک شماره فهرست شده است و به این ترتیب شمار نهایی کتاب ها کمتر از مقداری به نظر می رسد که مینوی برآورد کرده است. البته، پس از وفات مینوی که کتابخانه او در اختیار بنیاد شاهنامه و بعداً پژوهشگاه علوم انسانی قرار گرفت، مقادیر دیگری کتاب چاپی به آن اهدا و افزوده شده است. علاوه بر این ها، مرحوم محمد تقی دانش پژوه نیز کتابخانه شخصی خود را که شامل بیش از 6000 مجلد است به کتابخانه مینوی اهدا کرده و این مجموعه هم به صورت مجزّا شماره گذاری و فهرست نویسی شده است. گذشته از این ها، مرحوم دانش پژوه مقدار زیادی نسخه عکسی (facsimile) و میکروفیلم و کتاب های چاپ سنگی خود را نیز به کتابخانه مینوی بخشیده است. بر اساس فهرست واره کتابخانه مینوی که به کوشش محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار تهیه و به همت پژوهشگاه علوم انسانی منتشر شده است، کتابخانه مینوی، افزون بر آنچه آمد، شامل 144 عنوان نسخه خطی و 100 عنوان میکروفیلم و 398 عنوان نسخه عکسی هم می شود. بنابراین، شمار مجموع کتاب های آن، اعم از چاپی و سنگی و فاکسیمیله و میکروفیلم، اینک از مرز سی هزار درگذشته است.[3] مجموعه ای از نامه ها و یادداشت ها و عکس ها و اسناد مینوی نیز در این کتابخانه نگهداری می شود.
با این تفاصیل، کتابخانه مینوی را اکنون دیگر نمی توان «کتابخانه» به معنای متعارف کلمه به شمار آورد. مهم ترین تفاوت آن با کتابخانه های دیگر این است که حواشی بسیاری از کتاب ها و مجلاتش مزیّن است به یادداشت های مالک و واقف نامدار و دانشمند آن زنده یاد مجتبی مینوی که بر حسب عادت هنگام مطالعه گویا دائماً قلم در دست داشته و نظر خود را ــ اعم از نقد و سرزنش و ستایش و شرح و توضیح ــ درباره هر مطلبی که می خوانده در هامش کتاب ها یادداشت می کرده است. این یادداشت ها گاه بسیار اشاره وار و مختصر ــ در حد علامت تعجب یا سؤال ــ و گاه چنان مفصل است که مینوی ناگزیر آنها را به صورت دفترچه ای درآورده و به پایان کتابی که می خوانده ضمیمه کرده است. بسیاری از این یادداشت ها حاوی فواید علمی و پژوهشی و انتقادی اند.
[1]. در مصاحبه ای که نجف دریابندری و ایرج افشار و محمدرضا شفیعی کدکنی چهل و چهار سال پیش با مینوی انجام داده اند، مینوی تصریح کرده است که «بنده از سن دوازده سیزده سالگی به بعد به تدریج کتاب می خریدم و به دویست جلد کتابی که از جدم به پدرم و از پدرم به بنده ارث رسیده بود اضافه کردم، و حالا به 25000 جلد رسیده و دلم می خواهد اگر می توانستم به 200 هزار جلد می رساندم و تمام این کتابخانه را هم مجاناً و بلاعوض به ملت ایران تقدیم خواهم کرد» (مینوی، پاییز 1352، ص 17).
[2] . حبیب یغمایی، پس از وفات مینوی، در یغما چنین نوشت: «شنیدم مینوی کتابخانه خود را به بنیاد شاهنامه اهدا کرده؛ عجیب همتی و شگفت سخاوتی. این کتابخانه در حدود بیست میلیون تومان بهای مادی دارد و بهای معنوی آن را نمی توان سنجید. نه تنها کتابخانه اش بل یادداشت ها و فیش ها و نوشته هایش» (یغمایی، 1355، صص 750-751).
[3] . اعداد و ارقام مذکور را به کمک کتابدار فاضل کتابخانه مینوی، خانم المیرا خانلرخانی، به دست آوردم.