پیام گذاران دینی باید با آنچه به نام دین در جامعه رخ می دهد و ناصواب است، فاصله گذاری کنند
نشست تخصصی "اثر بخشی رسانه ای برنامه های دینی "با سخنرانی دکتر سید حمید میرخندان عضو هیات علمی دانشکده صدا و سیما قم، دکتر مهری بهار عضو هیات علمی دانشگاه تهران و دکتر بشیر معتمدی ، استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری آکادمی هدی روز دوشنبه دهم بهمن ماه 1401 برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر بهار با اشاره بر لزوم توجه به ویژگی های جهان امروز و تاثیر گذاری آن بر تولید برنامه های دینی گفت: ما در حال حاضر با چهار واقعیت روبروایم، یکی از واقعیت ها این است که ما در یک جامعه رسانه ای هستیم و این جامعه مختصات و ویژگی های خاص خود را دارد. انتظاری که ما از یک برنامه دینی در رسانه داریم با برنامه های مساجد و حسینیه تفاوت های خاص خود را دارد. واقعیت دوم اینکه، ما وارد یک عصر استفاده از تکنولوژی شدیم که این تکنولوژی میدان دید و افکار آدمی را تغییر می دهد. همچنین خود تکنولوژی با یک نوآوری، تبلیغ و به طور خاص با مخاطبانی روبرو هستند که دائما استفاده ما را از یک رسانه به روز می کنند.
او ادامه داد: واقعیت سوم این است که ما در جهان پسامدرن زندگی می کنیم در این جهان با یک معنا یا با یک دین روبرو نیستیم، در واقع ما با یک پدیده چند معنایی روبرو هستیم. به همین خاطر وقتی می گوییم برنامه های دینی تکثر پیدا کرده یا باید تکثر پیدا کند به دلیل ورود به پسامدرن است. در این جهان با یک مخاطب که سلایق و اشتیاق های زیادی دارد، روبروایم و واقعیت چهارم این است که به خاطر عرصه ای که جهان پسامدرن برای ما ایجاد کرده، یک دین خالص نداریم و مطالعه دین وابسته به علوم دیگر و به نوعی بین رشته ای شده است. پس مطالعه دین بدون مطالعه حقوق شهروندی و دموکراسی و….امکان پذیر نیست. طبق این چهار واقعیت انتظار ما از یک برنامه دینی می تواند بسیار متفاوت باشد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر توجه برنامه سازان به ذائقه مخاطبان نسل جدید گفت: در جهان امروزی ما با یک معنا از دین روبرو نیستیم و با یک معنای متکثر شده از دین روبروایم. به طور مثال در حال حاضر موسسات خیریه و نقش زنان در این موسسات دیگر، معنای سابق را ندارد و ما با خیرهای متکثر روبرو هستیم. اینجا باز علائق مختلف مخاطب مطرح هست و این مساله ظرفیت یک برنامه را بالا می برد. مفهوم مطالعات دینی، یک مفهوم متکثر شده است و دین از آن معنای شناخت خدا به رفتارهای اجتماعی حرکت کرده و به نوعی بیشتر با دینِ اخلاقی روبروایم. دین وقتی وارد رسانه می شود،باید زبانش متفاوت باشد و قرار نیست از آن برنامه، ایدئولوژی تولید یا ایجاد شود، بلکه زبان چنین برنامه ای، گفتگو، مذاکره، مصالحه و اصلاح رفتارهای اجتماعی است.
دکتر میرخندان که صحبت های خود را با انتقاد به اظهارات دکتر مهری شروع کرد، گفت: وقتی صحبت از برنامه های دینی می شود، خواه ناخواه به مباحث معرفت شناسی دین هم می پردازیم. بنده عرصه تعامل دین با ساحت های حیات بشری را گسترده می بینم که همان نگاه حداکثری است، زمانیکه صحبت از برنامه دینی می شود، منظور محتوای آن است و محتوا هم مربوط به شخصیت ها، رویدادها و موضوعاتی است که در آن برنامه مطرح می شود، نیست. به همین خاطر در برنامه های دینی، محتوا می تواند بسیار گسترده باشد.
او ادامه داد: قطعا نوع برنامه و میزان ارتباط با نیاز مخاطب در اثر یک برنامه دینی، تاثیر گذار است. ما امروز با یک واقعیت اجتماعی به نام تفکر غربی روبرو ایم که به نظرم این مقولات و مفاهیم مدرن و پسامدرن متعلق به جامعه غربی است و جهان در غیر از ساحت غربی اش، نه در دوره مدرن، نه بین مدرن و نه در پسامدرن است، ما باید صورت بندی خودمان را داشته باشیم. و به نظرم تقسیم بندی جامعه غربی با جامعه ما نسبتی ندارد.
او توضیح داد: تاریخ رسانه این مساله را به ما یادآوری می کند که اگر رسانه ای جدید وارد عرصه می شود، کارکرد و اثر رسانه قبلی از بین نمی رود. تجربه ای که در چند سال اخیر داشتیم می گوید که با آمدن رسانه های اجتماعی نباید منکر رسانه های قدیمی شد. به همین خاطر من اعتقاد به اثر بخشی برنامه های دینی در تلویزیون دارم و برنامه های دینی هم به دلیل اینکه دین با فطرت انسان سروکار دارد، طبیعتا اثرگذار خواهد بود. اما این اثرگذاری چگونه باید رخ دهد؟
معتمدی که سال هاست در حوزه مباحث اثربخشی برنامه های دین در رسانه کار می کند درباره اثربخشی برنامه های دینی در تلویزیون گفت: من هم با صحبت های دکتر خندان موافقم که رسانه جدید نمی تواند اثرگذاری رسانه قبلی را منتفی کند، ولی باید اقتضائات خود را تغییر دهد. مثلا الان شاهدیم که تلویزیون در فضای مجازی فعال شده است مثل ایجاد تلوبیون…اگر می خواهیم اثرپذیری برنامه های دینی مانند گذشته ادامه داشته باشد، باید تلویزیون خود را بیشتر با فضای تعاملی که در فضای مجازی هست، تطبیق دهد و از ارتباط یک سویه ای که صرفا در رسانه های جمعی وجود دارد فاصله بگیرد، در این صورت اثرگذاری اش بیشتر می شود. پس باید در این رقابت رسانه های آنالوگ به فکر تغییر باشند. هر چند رسانه های جمعی ما مدام از این تغییر فاصله گرفته اند و ما شاهد اثرگذاری کمتر برنامه های دینی هستیم.
این دکتری ارتباطات با تاکید بر فهم فضای مدرن توسط مبلغان دینی تصریح کرد: برای اثرگذاری پیام دینی باید مبلغان دینی تکلیف خود را با دو مبحث کلان روشن کنند و تا وضعیت این دو بحث مشخص نشود، پیام های دینی ما همچنان دچار چالش جدی می شوند. بحث مدرنیته و فضاهای نوینی بسیار اهمیت دارد. یکی از چالش های دینداران این است که متوجه فضای جدیدی که وارد آن شده ایم، نشدند و خود را با این فضاها تطبیق ندادند و همچنان سعی می کنند در فضای سنتی جلو بروند. زمانی پیام دینی می تواند اثرگذار باشد که مفاهیمی چون حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی را هم بحث و مطرح کند و برای آنان راهکار داشته باشد و بتواند برای یک اقتضائات مدرن مانند ارتباطات دو سویه حرفی برای گفتن داشته باشد و از فضای سنتی فاصله بگیرد.
او ادامه داد: کسانی که می خواهند پیام دینی ارسال کنند، باید فاصله بین خودشان و جامعه را کاهش دهند و با آنچه به اسم دین در جامعه رخ می دهد و ناصواب است، فاصله گذاری کنند. اگر فاصله گذاری نشود، پیامهای دینی دچار چالش می شوند و به دنبال آن اثرگذاری آن کم می شود. مثلا اگر دین و پیام گذاران دینی به مشکلات جامعه همچون مباحث اقتصادی، عدالت و وضعیت سیاسی وارد نشوند و سکوت کنند و جانب مردم را نگیرند و یا حتی توجیهاتی برای مظالم بتراشند، طبیعی است که پیام دینی اثرش کاملا محدود و کم می شود که نمونه های فراوانی از آن را در تجربه حوادث چند ماهه اخیر دیده ایم.
معتمدی تاکید کرد: بسیاری از پیام گذاران دینی ما که دارای تریبون هستند، در این مدت و سالها مدام مردم را به “تحمل” دعوت می کنند، در حالیکه کسی که مردم را به تحمل دعوت می کند، وضعیت اقتصادی جامعه را می بیند اما در کنار مردم قرار نمی گیرد، طبیعتا مردم هم اثرگذاری پیام دینی آنها را نمی بینند. اگر فهم فضای مدرن صورت بگیرد و پیام گذاران مباحث دینی خود را در کنار مردم ببینند و سعی کنند مباحث دینی را در تطبیق با مسائل روزمره جامعه ارائه دهند، بعد باید سراغ رسانه ها برویم و صحبت از اقدامات عملی برای اثرگذاری پیام دینی کنیم. باز تاکیدم این است که یکی از شرایط اثر گذاری برای پیام دینی، این است که وارد دنیای مدرن و فهم این فضا شوند.
بهار در ادامه به سوالی درباره عوامل مهم و موفق در کانال های ماهواره ای پرداخت و گفت: اینکه من الان صحبت از واژه های پسامدرن و مدرن می کنم چون در چنین جامعه ای زندگی می کنیم و اینکه صرفا تاکید کنیم برای شرق یا غرب است، اهمیتی ندارد. زیست روزمره و نسل ما این جهان است، پس باید برنامه ای تولید شود که پاسخگوی ذائقه این نسل باشد. مساله دیگر اینکه ماهیت رسانه سکولار است و به نوعی ما از آن سوءاستفاده می کنیم و به نظرم استفاده از واژه رسانهی دینی برای آن غلط است. چون رسانه نمی تواند دینی باشد. اما می توان از رسانه به عنوان ابزاری برای پیام رسانی و دین و دیگر مقولات استفاده کنیم.
او ادامه داد: به نظرم درباره موفقیت چنین کانال و برنامه هایی، باید پژوهش انجام داد و این سوال مطرح شود که چه عناصری در اشتیاق کنشگر مهم است؟ و این موضوعات نیازمند تحقیق است. در غرب از صنایع فرهنگی به عنوان یک صنایع خلاق استفاده و بهره برداری می شود و آن عنصر خلاق می گوید مثلا در برنامه های تلویزیونی، از یک کنشگر دیگری برای ارسال پیام و محتوا استفاده شود. به طور مثال وقتی در یک برنامه دینی فقط فرد روحانی می بینیم، من نوعی می پذیریم، اما شاید دیگر نسل ها نپذیرند. پس خلاقیت این شبکه ها این است که خود را با سلایق روز تطبیق دهند. وقتی مرجع دینی به مرجع رسانه ای تبدیل می شود، الزاما نباید فقط از یک روحانی در برنامه ها، استفاده کنیم، چون باید شاهد اثرگذاری بر روی نسل جدید باشیم .
این استاد دانشگاه با اشاره به دیگر عوامل مهم در موفقیت این برنامهها توضیح داد: عنصر بعدی این است که برنامه های دینی دارای تنوع باشند، نه به این معنا که ژانرها را فقط تغییر دهیم بلکه تنوع به این معنا که به گروه های مختلف اجتماعی توجه شود مثلا زنان، قومیت، اقلیت های دینی همه این عوامل، برنامه های دینی را به روز می کند. نباید برنامه های دینی ما انحصارا فقط به مسائل اخروی بپردازد این برنامه ها باید زمینی شود. واقعیت الان ما، توجه به ذائقه و نیاز اصلی مخاطب است.
او توضیح داد: رسانه باید به فکر جذب سلیقه گوناگون مخاطب باشد نه اینکه خودش آنالوگ بسازد، پس برنامه ای پیش نمی رود، باید برنامه بر اساس واقعیت های اجتماعی، نسل امروزی و به دغدغه های نسل جدید پاسخ دهد. به نظرم کار رسانه اطلاع رسانی است نه قضاوت. به همین خاطر تاکید کردم که برنامه های دینی باید زبان ارتباطی خود را عوض کنند تا به آن خلاقیت و اثرگذاری برسیم. باید برنامه های دینی ما درباره روزمره های دینی هم صحبت کنند نه فقط درباره آخرت.
او با توضیح درباره اثرگذاری یک برنامه دینی و ماندگاری آن گفت: معاد در رسانه باید تبدیل به معاش شود. از دلایلی که جوانان یا نسل های دیگر پای برخی برنامه های دینی در شبکه های ماهواره ای هستند، این است که کنشگر ان برنامه شومن شده است و بر همین اساس میزانسن و نوع ارتباط و زبانش هم تغییر کرده و گفتمانش درباره محتوای دین به روز شده است.
میرخندان با انتقاد به کم کاری تولیدکنندگان برنامه های دینی بر روی محتوا گفت: به نظرم کسانیکه در برنامه های دینی فعال هستند، برای محتوا فکر نمی کنند و خیلی انرژی و وقت نمی گذارند، و این یک آسیب است. با توجه به اینکه محتوای دینی کار پر زحمتی است، باید از ذخائر دینی به صورت صحیح استفاده کنیم. من هم معتقدم که کانال های ماهواره ای از عناصر به روزتری در انتقال پیام دینی استفاده می کنند. مثلا انجیل را در زندگی روزمره می بینند. مثلا یک جمله از انجیل را به سطح زندگی روزمره وارد می کنند.
او ادامه داد: در دروازه بانی خبر گفته می شود نباید همه اخبار را منتشر کنیم که این قاعده باید برای پیام های دینی هم باشد، باید در این زمینه هوشمندانه عمل کنیم و اولویت بندی کنیم. اول اینکه باید بدانیم در چه جغرافیایی زندگی می کنیم و نیازهای مخاطب مان چیست. آیا دین نوعی نظام اولویت بندی در محتوا دارد یا خیر؟ به هر حال ما در بحث انتخاب محتوا باید اولویت بندی کنیم و دین خود اولویت هایی برای ارائه محتوا دارد. بنابراین باید معطوف به واقعیت های اجتماعی و نیازهای روز ببینیم که اسلام چه اولویت هایی قائل شده است. واقعیت این است که رسانه ها ضائقه سازی می کنند. من به عنوان یک روحانی با شبهه های مختلفی از سوی مردم مواجه شدم به عنوان مثال از من می پرسند چرا باید دو رکعت نماز صبح بخوانیم و…؟ من برای پاسخ به این شبهه و نیاز مردم در وهله اول به انگیزه سوالشان توجه می کنم. بنابراین وقتی کسی قصد ساختن برنامه دارد و می خواهد متن تولید کند، اول باید به اولویت بندی دین توجه کند و بعد نیازهای جامعه را در نظر بگیرد.
او تاکید کرد: وقتی به سراغ رسانه ها می رویم باید توجه کنیم که این رسانه چه ویژگی هایی دارد و ماهیت آن چیست. این مسئله به ما کمک می کند که بدانیم فلان رسانه خاص چه امکانی برای دین ایجاد می کند و محدودیت ها و فرصت های آن چیست. علاوه بر آن وزنی که به این رسانه ها می دهیم؛ مهم است.
معتمدی هم با اشاره به راهکار محاسبه اثربخشی برنامه های حوزه دین گفت: پژوهش های جدیدی در حوزه کیفیت دریافت انجام شده که با مخاطبان مختلف مصاحبه عمقی می کنند تا ببینند که مخاطبان تا چه حد محتوا را دریافت کرده اند و در چه لایه ای از ذهنشان پذیرش شده است. در این پژوهش ها از تعداد بیننده ها در سطح به مسائل عمقی تر مثل یافتن معناهای مختلف حرکت می کنند که می تواند با علوم شناختی مثل روانشناسی و… ترکیب شود تا سطح دریافت افراد از محتوا و معناها را پیدا کنند.
او ادامه داد: توجه به گروه های مختلف اجتماعی، برای بیشتر شدن اثر بخشی نکته درستی است ولی در راستای آن سطح دینداری افراد است. به عبارتی علاوه بر اینکه در برنامه ای باید برای زنان، قومیت ها، قشرهای مختلف از لحاظ سنی و تحصیلی درجه بندی داشته باشیم از طرف دیگر هم عامل مهم تر، تنوع دینداری در مخاطبان است. اگر این تنوع دینداری را نبینیم و فقط برای یک جامعه دیندار برنامه سازی کنیم اثر بخشی آن فقط برای همان قشر و همان افراد است. عمده مشکل صداوسیما این است که مخاطب برنامه های دینی اش، دیندار ها هستند و در برنامه سازی سطوح دیگر دینداری را در نظر نگرفته است.
معتمدی با اشاره به یافته های پژوهش خود در حوزه نشانه شناسی سخنرانی های آقای قرائتی گفت: در تحقیقی برنامه های آقای قرائتی را مورد مطالعه قرار دادم. مخاطبان ایشان در سال ۵۹ بسیار متنوع بودند؛ از جوان یقه باز و آستین کوتاه گرفته تا افراد مذهبی تر در سخنرانی هایشان حضور داشتند. با این حال هرچقدر جلوتر آمدیم مخاطبان هم شکل تر شدند و این تنوع کمرنگ شد. علاوه بر آن ایشان در سال ۵۹ در یک رابطه افقی با مخاطب قرار داشتند ولی هرچقدر سخنرانی های سال های جلوتر را بررسی می کنیم یک ارتباط عمودی و از بالا به پایین شکل گرفته است.
معتمدی ادامه داد: وقتی می بینیم رسانه های دوسویه و فضای مجازی گسترش پیدا کرده اند و سخنرانی های ایشان همچنان یکسویه است، طبیعتاً اثرگذاری سخنرانی های ایشان را کم می کند. بنابراین بهتر است از نظر شکلی تعاملات دو طرفه شکل بگیرد، سوالات چالشی مخاطبان به نمایش گذاشته شود، فاصله اش را با مخاطب کم کند و رابطه عمودی نباشد.
او یکی از جذابیت های برنامه آقای قرائتی در گذشته را استفاده از طنز دانست و گفت: هرچقدر به سال های جلوتر می رویم استفاده از طنز کمتر می شود این در حالی است که عمده مشکل برنامه های دینی خشک و رسمی بودن آن هاست.
معتمدی با اشاره به صحبت های کارشناسان برنامه در خصوص در نظر گرفتن اولویت های دینی گفت: من فکر می کنم یکی از مهمترین مشکل رسانه های دینی ما این است که برعکس اسلام حرکت می کنند. به عقیده من اولویت اسلام اول اخلاق، بعد معارف دینی و بعد مناسک است ولی در رسانه های ما اولویت اول به مناسک است.
بهار در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا علاوه بر فرمِ پرسش و پاسخ مجری و کارشناس برنامه آیا فرم های جدید برای برنامه های دینی وجود دارد، گفت: ما می توانیم این فرم پرسش و پاسخ از برنامه را داشته باشیم و در کنار آن برنامه های دیگری به صورت موازی اضافه کنیم که یکدیگر را تقویت کنند. برای ساختن این برنامه ها نیاز به یکسری بازگشت ها داریم. اول بازگشت دین به حیات اجتماعی است و نسل جوان کم کم دین را حس کند و محصول آن اخلاق اجتماعی و دینی باشد. مورد دوم؛ در این بازگشت باید بیش از برنامه های دینی قضاوت کنیم به عبارتی فقط طبقات پایین را افراد دینی درنظر نگیریم چراکه پولدارهایی هم هستند که پایبند به دین هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما در برنامه های دینی باید بیشتر اطلاعات دینی بدهیم تا قضاوت دینی کنیم. به عنوان مثال مراسم عاشورا تنها به مداحی تقلیل پیدا کرده است و شناخت خدا و رفتار اجتماعی و دینی از این برنامه ها استخراج نمی شود. رسانه دینی باید میانجی باشد و حرف های جدید مطرح کند، خروجی این برنامه ها باید صلح، امنیت، رفاه، سعادت دنیوی در کنار سعادت اخروی باشد که این امر در برنامه های دینی رسانه ما اتفاق نمی افتد.
بهار تاکید کرد: به نظر من باید در برنامه های دینی تجدید نظر کنیم و از یک نظام کارشناسان دینی شامل روحانی، روشنفکر و پژهشگر حوزه دینی در برنامه ها استفاده کرد. علاوه بر آن زبان ارتباطی باید تغییر پیدا کند و خروجی آن ایدئولوژی نباشد بلکه توجه آن به حیات روزمره دینی باشد.
میرخندان هم در بیان فرم های موجود برای برنامه سازی دینی گفت: ابتدا باید اولویتها را مشخص کنیم و آن ها را مدنظر قرار دهیم. به عبارتی اگر هرکدام از موارد اخلاق، مسائل اجتماعی و اعتقادی را اولویت قرار دهیم، قطعاً فرم ارائه برنامه فرق می کند. پس اگر افرادی بخواهند در سطح عملیاتی در حوزه رسانه کار کنند، اولویت های محتوایی خیلی مهم تر می شود.
او ادامه داد: پاسخ به این سوال باید در دو بخش مطرح شود. به طوری که یکی در زمینه قالب ها و دیگری در زمینه فرم تمهیداتی است که در آن بیان می شود. مسئله مهم در این بخش این است که چقدر می توانیم از قالب های موجود استفاده کنیم. به تعبیر دیگر چقدر آن ها را با ویژگی ها مخصوص هر رسانه می توانیم بیان کنیم.
میرخندان گفت: وقتی رسانه برنامه را ضبط می کند برای اینکه به مخاطب حس استیلا ندهد، باید نما از روبه رو باشد و نمای مخاطب را هم در تصویر برداری رعایت کند. به عبارتی باید بر تمهیدات بیانی آن رسانه مسلط باشید که نیازمند دانش، خلاقیت و تجربه است. معمولاً تصور می کنند که کارهای دینی دم دستی است و بودجه آن را کم در نظر می گیرند.
عضو هیئت علمی دانشکده صداوسیمای قم تاکید کرد: من با گرفتن قالب ها و ایجاد آن ها مشکلی ندارم. فقط در قالب ها باید ملاحظاتی را درنظر گرفت. قالب ها بار فرهنگی دارند وقتی شما قالبی را از برنامه ای بگیرید باید ملاحظات فرهنگی آن را داشته باشید و در نظر بگیرید، برنامه ای که قالب را از آن الهام گرفتیم از روی چه دیدگاهی شکل گرفته است و اگر در کشور ما پیاده شود، چه دیدگاهی را منعکس می کند.
معتمدی هم در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه علاوه بر فرم پرسش و پاسخ مجری و کارشناس آیا فرم های جدید برای برنامه های دینی وجود دارد، گفت: امروزه فهم همه چیز تصویری شده و در مقابل آن دین سال های سال مبتنی بر کلام بوده است. به همین دلیل برنامه های دینی باید در حد امکان از تصویر برداری انتقال محتوای خود استفاده کنند که این مسئله می تواند در حوزه نمایشی باشد البته تصویرسازی آن هم مسئله مهم و دشواری است.
او ادامه داد: پاسخ به پرسش شما به این برمی گردد که ببینیم آیا در این برنامه ها تعاملات دو طرفه یا چند طرفه رعایت می شود یا فقط یک کارشناس صحبت می کند؟ توجه داشته باشید که تهیه کنندگان چنین برنامه هایی باید از جریان ارتباط یک سویه پرهیز کنند. به عبارتی برنامه های گفتگو محور ما باید به این سمت بروند که مخاطبان هم حضور داشته باشند و هم به تعامل بپردازند و برنامه را چالشی کنند، در چنین شرایطی می توان گفت اثرگذاری برنامه ها بیشتر می شود. البته در کنار این مسئله باید از تمهیدات تصویری استفاده شود. ما بیشتر اوقات برنامه های دینی را ساده درنظر می گیریم این درحالی است که اگر برای برنامه های گفتگو محور دینی تمهیدات تصویری لحاظ نشود، جذابیت خود را از دست می دهند. عنوان مثال آقای فردوسی پور در طول سال های اجرای برنامه ۹۰ سعی کرد هر سال دکور برنامه را جذاب تر کند تا مخاطب را به سمت خود جذب کند.
نظر شما :