بیست و دومین نشست کرسی شاخص سازی و براورد وضعیت امنیت - دکتر بهروز طهماسب کاظمی
گزارش بیست و دومین نشست مطالعات راهبردی کرسی شاخص سازی و براورد وضعیت امنیت با موضوع «شاخصهای ترکیبی؛ چرایی و مبانی نظری آن» با ارائه دکتر بهروز کاظمی و در تاریخ سهشنبه ۱۳۹۶/۲/۱۲
در این نشست علمی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار گردید، ابتدا آقای محمدعلی مینایی، دبیر کرسی مطالعات راهبردی شاخص سازی، با اشاره به تحقیقات انجام شده در گروه مطالعات جامعه و امنیت در زمینه شاخصهای ترکیبی خاطر نشان ساختند؛ پیش از این کتاب «شاخصهای امنیت اجتماعی در ایران» به قلم دکتر سعید مجردی و دکتر علیرضا مهانیان با استفاده از روش شاخصهای ترکیبی در گروه تدوین یافته که از جمله نخستین تلاشهای علمی در این زمینه بوده است. به علاوه، از جمله اولویتهای مهم در راستای نقشه راه کرسی شاخص سازی دعوت از محققینی است که در زمینه مزبور مطالعاتی را انجام داده اند، تا بدینوسیله زمینه های هم افزایی علمی فراهم گردد.
در ادامه آقای دکتر بهروز کاظمی به نقش روز افزون شاخصهای ترکیبی اشاره کرده و افزودند قبل از انقلاب اسلامی استفاده از شاخص ترکیبی در ارزیابی عملکرد نظام و حکمرانی رایج نبود و بعد از انقلاب اسلامی با ترویج این شاخص ها در جامعه جهانی به خصوص نهادهای بین المللی این شاخص ها در ادبیات مدیران کشور رایج شد. ایندکس یا شاخص ترکیبی[1]، ترکیب حسابی مجموعهای ازشاخصهایی است که از طرفی دارای واحد اندازهگیری معنادار یکسانی نبوده و از طرفی دیگر راه مشخصی برای وزن دهی آنها وجود ندارد. این روش به واسطه کاهش تعداد شاخصها و دربرگرفتن اطلاعات بیشتر علیرغم محدود شدن شاخصها، شرایط را به منظور ارزشیابی میزان پیشرفت کشورها در مسائل پیچیده در طول زمان مهیا مینماید. کحاسن متعددی برای شاخصهای ترکیبی میتوان در نظر گرفت که این محاسن شامل مواردی نظیر خلاصهسازی مسائل پیچیده و چندبعدی بهمنظور پشتیبانی از تصمیمگیران سیاستگذاران، قرار دادن مسائل مربوط به عملکرد و پیشرفت کشور در اولویت دستور سیاستگذاران و همچنین تسهیل ارتباطات با شهروندان عادی و ارتقاء مسئولیتپذیری، میباشد. البته شاخصهای یاد شده معایبی نیز دارند، از جمله اینکه امکان استفاده ابزاری نامطلوب از شاخص (بهعنوان نمونه، جهت پشتیبانی از سیاستهای دلخواه)؛ درصورتی که مراحل مختلف (نظیر انتخاب شاخصهای تشکیل دهنده، انتخاب مدل، تعیین وزن شاخصهای تشکیل دهنده) شفاف نبوده و براساس اصول آماری و مفهومی دقیقی مبتنی نباشند، وجود دارد.
در جهان موارد متعددی از بکارگیری شاخص ترکیبی به منظور بررسی و ارزیابی وضعیت موجود به چشم میخورد و استفاده از این شاخصهای ترکیبی در حوزه های مختلف از جمله حوزه اقتصاد، جامعه، جهانیسازی، نوآوری، فناوری و اطلاعات، محیط زیست و حتی آموزش عالی(رتبهبندی دانشگاهها) توسعه یافته است. از جمله مهمترین این شاخصهای ترکیبی میتوان به شاخص تولید ناخالص داخلی و ملی[2] و شاخص توسعه انسانی[3] اشاره کرد. ایشان در ادامه با طرح این موضوع که شاخصهای ترکیبی جهانی عمدتا بنابر نیازها و نگرشهای غربی شکل گرفته اند، به ضرورت شاخص سازی بومی اشاره کرده و افزودند نتایج برآمده از شاخصهای ترکیبی غیر بومی به دلیل عدم تطابق با واقعیات جامعه ایرانی موجب سردرگمی در فرایند سیاست سازی و سیاست گذاری میگردد.
در پایان آقای محمدعلی مینایی، ضمن ارائه جمع بندی نهایی جلسه با اشاره به اهمیت متدولوژی در تحقیقات علمی، خاطر نشان کردند؛ موفقیت در دستیابی به شاخصهای ترکیبی بومی در گرو رعایت دقیق مبانی روش شناختی بوده و بدون فهم و کاربست دقیق روش شاخص ترکیبی نمیتوان به اعتبار شاخصهای برآمده اتکا نمود. همچنین ایشان افزودند؛ ارائه صورت گرفته میتواند زمینه ای برای مطالعات بیشتر در زمینه ارزیابی شاخص سازی در کشور از حیث ساختاری، مدیریتی و حتی علمی باشد و از این طریق موانع و امکانات شناخته شده و زمینه های سنجش پذیری و علل سنجش ناپذیری نظامات شاخص سازی در کشور آشکار میگردد.
نظر شما :