یادادشت دکتر داود مهرابی:
هوش مصنوعی و ارتباطات کودکان و نوجوانان
نگاهی به تاریخچه رسانههای اجتماعی نشان می دهد که این رسانهها بعد از اینکه به گستردگی مورد استفاده عموم مردم قرار گرفتند، فرصتهایی فراهم ساختند تا شرکتها و گروههای مختلفی در پس کسب منفعت از این فضایی باشند، که برغم گذشت بیش از دو دهه از حضور گسترده آنها در فضای عمومی، همچنان فقدان نظارت و تنظیمگری در آنها قابل مشاهده است.
پس از این رشد روز افزون رسانه های اجتماعی، شرکت ها و سازمان های مختلف کسب منفعت از این نوآوریهای دیجیتال را در اولویت خود قرار دادند. در این مرحله، رسانههای اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی روی دیگر خود را نشان دادند و در کنار فرصتهایی که از ناحیه این فناوریها ایجاد شده بود، تهدیداتی نیز مجال بروز یافت تا جایی که نگرانیهایی در مورد مسائلی از جمله رعایت حریم خصوصی افراد و بعبارتی تضمین حفظ اطلاعات شخصی آنها در دستور کار شرکتهای رسانه های اجتماعی، و قانونگذاران قرار گرفت، و مطالبه عموم مردم ضرورت توجه به این مسئله را بیش از پیش مورد تأکید قرار داد.
اگرچه شخصیسازی کردن تبلیغات و پیامها پیش از توسعه رسانههای اجتماعی نیز وجود داشت، اما روند شخصیسازی پیامهای مختلف در مسیری پیش رفت که امروزه کاربران (مصرفکنندگان) احساس میکنند که به طور دائم و پیوسته نظارت، رصد، و مورد هدف واقع میشوند و حتی اطلاعات شخصیشان نیز بدون آگاهی آنها مبادله میگردد.
چنین رویههایی که باعث بروز برخی رسواییها نیز شده که از جمله آنها میتوان به رسوایی درز اطلاعات کمبریج آنالیتیکا اشاره کرد، نگرانی از حریم خصوصی و ترسها در این زمینه را جدیتر کرده است. اینکه هر یک از ما چقدر از اطلاعات شخصی خود را از طریق ابزارهای دیجیتال به اشتراک گذاشتهایم، مسئله ایست که نگرانی حاصل از آن را تجربه کردهایم.
بخشی از این نگرانیها را میتوان به الگوی مصرف رسانههای اجتماعی نسبت داد. اکنون یکی از اصلیترین ابزارهای دسترسی به رسانه های اجتماعی، گوشیهای هوشمند تلفن همراه هستند که هر یک از ما در روز چندین ساعت از وقت خود را به آن اختصاص میدهیم. زمان استفاده از این ابزارها در برخی از کشورهای توسعه یافته به صورت روزانه تا بیش از چهار ساعت و نیم نیز گزارش شده است.
الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و اهمیت یافتن جایگاه گوشی تلفن همراه
الگوی مصرف رسانههای اجتماعی اهمیت این نوع ابزارها را نه تنها در صنعت تبلیغات نشان میدهد، بلکه ابزارهای دیگر همچون ابزارهای دیجیتال قابل حمل که در زمینه سلامت مورد استفاده قرار میگیرند، با استقبال گستردهای از سوی مردم مواجه شدهاند. به ویژه در دوران بعد از کرونا، استفاده از ابزارهای دیجیتال قابل حمل در زمینه سلامت باعث شد که کاربران به فهم بهتری از بدن خود دست یابند. این ابزارها و اپلیکشینها با ارائه اطلاعات در مورد شمارش گامها، نظارت بر عملکرد تمرین و ورزش، رصد سلامت قلب، ارزیابی کیفیت خواب، میزان ضربان قلب، فشار خون، سطح قند خون، بی آب شدن بدن، کیفیت خواب، سطح استرس، و وزن چنان مورد پذیرش کاربران قرار گرفتهاند که کاربران در به اشتراک گذاشته شدن این بخش از اطلاعات شخصی خود با یک طرف ثالث نه تنها مخالفتی نداشته باشند، بلکه موافق انجام این کار نیز باشند.
رسانههای اجتماعی و ظرفیت غلبه بر مشکلات سلامت و محیط زیست
اگر چه اکنون سئوالات مهمی در خصوص رسانههای اجتماعی در ذهن مخاطبان وجود دارد از جمله اینکه 1) چه کسانی بر این اکوسیستم کنترل دارند؟ 2) چه کسانی مشروعیت و صلاحیت نگهداری از داده های کاربران را دارند؟ اما میتوان دریافت که برغم برخی تهدیدات حاصل از رسانههای اجتماعی فرصتهای موجود در این بستر قابلیت دستیابی به توسعه متوازن و دستیابی به یک سبک زندگی سالمتر را دارند.
امروزه بیش از هر زمان دیگری با مشکلات مختلفی به ویژه در حوزه سلامت و محیط زیست مواجه هستیم که به گفته برخی متخصصان نیاز است که اقدام عاجلی برای رفع چنین مشکلاتی صورت گیرد. از سویی نیز فناوریهای نوین به حدی از پیشرفت رسیده اند که با استفاده بهینه از آنها می توان در مسیر غلبه بر چنین مسائلی گام برداشت.
ارتباطات کودکان و نوجوانان در فضای مجازی
به دلیل اتفاقاتی که باعث نگرانی از حفظ اطلاعات خصوصی کاربران شده، گفتگوها و تلاش های زیادی برای رفع این قبیل مشکلات انجام شده که در این فرایند یک گروه به طور عمده مورد غفلت واقع شده اند: کودکان و نوجوانان.
اگر چه بر اساس قوانین رسانه های اجتماعی افراد زیر 13 سال حق عضویت در چنین رسانه هایی را ندارند، اما همه ما بر اساس تجربه دریافته ایم و همچنین گزارش های ارائه شده به ویژه در کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که کودکان زیر 13 سال نیز در رسانه های اجتماعی عضویت دارند. حضور کودکان و نوجوانان در این فضا باعث شده سوء استفاده ای زیادی به ویژه در بحث بازاریابی و تبلیغات کالا و خدمات از کودکان و نوجوانان صورت گیرد.
از سویی با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان در دورانی به سر می برند که قادر به پردازش اطلاعات رسانه های اجتماعی و فنون تبلیغی و اقناعی بکار رفته شده در محتوا نسیتند، هدف تبلیغات مختلف قرار می گیرند. در واقع کودکان از سن 12 سالگی تاحدودی قادر به شناسایی تبلیغات و تمایز آن از سایر محتواها هستند، هر چند که هنوز امکان تشخیص تبلیغات جانمایی شده در آنها بسیار پایین است.
به طور کلی شناخت رابطه بین کودکان و تبلیغات پیچیده است. اگرچه کودکان برای دههها در معرض تبلیغات قرار داشته اند، اما رسانه اصلی ارتباط با تبلیغات تلویزیون بود. اما امروزه کودکان با استفاده از انواع پلتفرمهای آنلاین، میلیونها تبلیغ را تجربه میکنند. این پلتفرمها به کودکان اجازه میدهند تا تبلیغات شفاهی الکترونیکی در مورد برندها و محصولات مورد علاقهشان را منتشر کنند و به همین دلیل نیز تبلیغکنندگان از حضور روزافزون کودکان در اینترنت استقبال می کنند.
ضرورت تقویت سواد دیجتیال ذینفعان
کودکان امروزه بیشتر از هر زمان دیگری وقت خود را با اشکال غیرسنتی رسانه مصرف میکنند، مانند "اینترنت، رسانههای اجتماعی، محتوای ایجادشده توسط کاربران، بازیهای ویدیویی، برنامههای تلفن همراه (اپلیکیشنها)، واقعیت مجازی یا افزوده، دستیارهای مجازی و اسباببازیهای متصل به اینترنت" می گذارنند. نتایج مطالعات انجام شده در برخی کشورها نشان می دهد که کودکان زیر هشت سال به طور متوسط یک ساعت در روز وقت خود را بر روی دستگاههای تلفن همراه صرف میکنند، و مدت زمان اختصاص یافته به صفحه نمایش برای کودکان 8 تا 12 سال به طور متوسط 5 ساعت و 33 دقیقه در روز است.
در پایان باید توجه داشت که رسانه های اجتماعی نیز مانند هر ابزار دیجیتال یا غیردیجیتال فرصت ها و تهدیداتی با خود به همراه دارند. از آنجایی که تطابق با چنین نوآوری های و بهره مندی از آنها در زندگی فعلی به ویژه برای کودکان و نوجوانان لازم و ضروری است، در نتیجه باید با تقویت سواد دیجیتال زمینه بهره مندی مفیدتر از چنین محیطی را فراهم ساخت. مخاطب هدف تقویت سواد دیجیتال نه تنها کودکان و نوجوانان، بلکه والدین، معلمان و مربیان، و نیز برنامه ریزان و سیاستگذاران این حوزه هستند.
نظر شما :