یادادشت دکتر سیده زهرا اجاق:
روابط فرا اجتماعی و انتظارات ارتباطی
هر چند که بیشتر آهنگ های عاشقانه از شادی ها و دردهای روابط عاشقانه الهام گرفته اند، عشق و محبت بین دوستان نیز می تواند به همان اندازه شدید و پیچیده باشد. به همین دلیل بسیاری از دانشجویانم که سنین جوانی را تجربه می کنند، احساسات غم انگیزی از تجارب دوستی شان در دنیای واقعی و مجازی برای من تعریف می کنند. با توجه به کثرت این گفتگوها، فکر می کنم شاید جوانان بیشتری دچار مشکل و آزردگی در این بخش از روابطشان هستند. بخشی که خیلی عمیق و اثرگذار به نظر می رسد. درواقع، اغلب مردم برای ایجاد و حفظ دوستی هایشان تلاش می کنند، و اختلاف و درگیری با یک دوست صمیمی می تواند به اندازه جدایی از شریک زندگی انسان دردناک باشد. با وجود این مشکلات احتمالی، انسان ها همیشه دوستی را ارج نهاده اند. به طوری که چهار قرن پیش از میلاد ارسطو مینویسد: «هیچکس زندگی بدون دوستان را انتخاب نمیکند»، حتی اگر بتواند به جای آن همه چیزهای خوب دیگر را داشته باشد. در این یادداشت به دو ویژگی ارتباطی که موجب میشوند یک رابطه را «رابطه دوستانه» برشماریم، اشاره می کنم.
اول این که دوستی متقابل است و باید تصدیق شود: ارسطو دوستی را تمایل متقابل و تصدیق شده تعریف میکند. بر خلاف رابطه پدر و مادری یا خواهر و برادری، دوستی تنها در صورتی وجود دارد که طرفین به آن اذعان داشته باشند. صرف آرزوی خیر برای کسی داشتن، کافی نیست. دوستان شما هم باید در مقابل برای شما آرزوی سلامتی کنند و هر دوی شما باید این حسن نیت متقابل را درک کرده و برایش رسمیت قائل باشید. در غیر این صورت، شما وارد رابطه فرااجتماعی[1] شده اید. رابطه فرااجتماعی ، نوعی رابطه یک طرفه است که در آن شخصی احساسات دوستانه ای را نسبت به یک ستاره یا چهره مشهوری که هرگز ندیده است، دارد و حتی احساس می کند که او را می شناسد. مثلا یک هوادار ممکن است برای یک ورزشکار آرزوی سلامتی کند و احساس کند که از نظر عاطفی در موفقیت او سرمایه گذاری کرده است. اما چون ورزشکار متقابلا چنین حسن نیتی نسبت به وی ندارد و آن را تصدیق نمیکند، این رابطه، دوستی نیست.
این موضوع در دنیای امروز و بهویژه در رسانههای اجتماعی نیز صادق است: مثلا در فیسبوک یا حتی اینستاگرام (به شیوه دیگری) تا زمانی که طرف مورد نظر، دوستی شما را نپذیرد، شما در صفحه او به عنوان دوست محسوب نمی شوید ولی می توانید فالوئر او باشید. البته شاید امروزه تشخیص و تمایز قایل شدن بین دوستی و روابط فرا اجتماعی دشوارتر شده باشد. مثلا هنگامی که تولیدکنندگان محتوا جزئیات زندگی شخصی خود را در صفحات مجازیشان با دیگران به اشتراک میگذارند، ممکن است در فالوئرهایشان حس صمیمیت یک طرفهای را ایجاد کنند. فالوئرها چیزهایی در مورد این شخص می دانند که قبلا، تنها یک دوست نزدیک آنها را می دانست. این وضعیت، رابطه را جذاب اما سخت میسازد. زیرا ممکن است یک ستاره نسبت به فالوئرهای خود احساس خوبی داشته باشد، اما نام این احساس، دوستی نیست. اگر یکی از طرفین نسبت به یک «فرد» حسن نیت داشته باشد ولی دیگری نسبت به یک «گروه» چنین احساسی داشته باشد، این حسن نیت واقعاً متقابل نیست.
دوم این که، دوستی مانند تناسب اندام است: ارسطو دوستی را به تناسب اندام تشبیه می کند و آن را حالتی می داند که باید با فعالیت حفظ شود: همانطور که تناسب اندام با ورزش منظم حفظ می شود، دوستی با انجام کارهای مشترک حفظ می شود. پس وقتی شما و دوستتان نمی توانید در فعالیت های دوستانه شرکت کنید چه اتفاقی می افتد؟ براساس نظر ارسطو دوستانی که از هم جدا می شوند، «فعالانه» با هم دوست نیستند، اما همچنان تمایل به دوستی دارند. زیرا جدایی، دوستی را مطلقاً از بین نمی برد، ولی مانع از فعال بودن آن می شود. با این حال، اگر غیبت طولانی شود، به نظر می رسد که باعث می شود خود احساس دوستانه فراموش شود. به نظر می رسد در دنیای به هم متصل امروزی، این دوری اتفاق نیفتند. اما هر چند که جدایی فیزیکی در این شرایط به معنای پایان دوستی نیست، باز هم نظر ارسطو صدق میکند. تحقیقات نشان میدهند، علیرغم دسترسی به فناوریهای ارتباطی، افرادی که فعالیتهای دوستی خود را در سال اول همهگیری COVID-19 کاهش دادند، کاهش مشابهی را در کیفیت دوستیهای خود هم تجربه کردند. امروزه هم دوستی باید با مشارکت در فعالیت های دوستانه و انجام کارهای مشترک حفظ شود.
نظر شما :