یادادشت دکتر سیده زهرا اجاق:
تحلیلی توصیفی بر خشونت کلامی در بستر رسانه های نوین
تحلیلی توصیفی بر خشونت کلامی در بستر رسانه های نوین
بازتولید چرخه نیاز به ارتباط ـ حضور در شبکه های اجتماعی ـ عدم دریافت بازخورد ـ پرخاش
هدف این یادداشت تحلیلی، مروری کلی بر رابطه خشونت ورزی در دنیای واقعی و مجازی است و توضیح می دهد که حضور ما در این دو فضا، حضور یک آدم در ساحت های مختلف است. منتها ما از قابلیت هایی که هر فضا در اختیارمان می گذارد برای چیدن صحنه اجرایمان استفاده می کنیم. لذا پیش از هر چیز تاکید می کنم که این یادداشت رابطه علی بین خشونت در دو فضای گفته شده را تایید نمی کند.
برای آغاز بحث درباره خشونت کلامی یا کاربرد زبان اهانت آمیز در ارتباطات اجتماعی باید پنج واژه را از هم متمایز کنیم:
- خشونت یا violence زمانی که رفتار خشن جنبه فیزیکی پیدا می کند و آسیب جسمی به افراد وارد می شود.
- سوء استفاده یا abuse زمانی است که رفتار خشن جنبه غیرفیزیکی دارد و به ذهن و روان دیگری لطمه می زند. مثلا نشان دادن قاشقی که دارد داغ می شود یا آسیب زدن به اموال دیگری یا آزار حیوانات خانگیشان.
- یورش یا assault زمانی که آزار به فرد ناتوان مانند کودک، سالمند یا معلول اعمال می شود.
- پرخاشگری یا aggression جنیه غیرفیزیکی دارد و زمانی است که فرد به حدی تحت فشار است که آماده حمله و اعمال شکلی از خشونت یا سوء استفاده است.
- عصبانیت یا angry شکل عادی و نرمالی است که معمولا در ارتباطات به دلیل ناراحتی یا مشاهده رفتار غیر عادی ایجاد می شود.
موضوع بحث این یادداشت معمولا درگونه دوم قرار میگیرد. توهین یا کاربرد زبان اهانت آمیز شکلی از سوء استفاده دانسته میشود که به آشفتگی ذهن و روانِ سوژه هایی می انجامد که در سمتِ دیگرِ ارتباطات واقعند. معادل انگلیسی آن معمولا verbal abuse استفاده میشود و به معنی استفاده از زبان تحقیرآمیز و منفی یا طعنه (sarcasm) برای آسیب زدن به شخص دیگر است که واجد خشونت پنهان است. توهین در قالب اظهارنظرهای دلسوزانه ارائه میشود. می تواند آشکارا یا پنهان باشد، اما همیشه با هدف کنترل یا دستکاری طرف مقابل (قربانی) انجام میشود. توهین کلامی را میتوان با سکوت، شایعات مخرب و رفتارهای منفعلانه ـ پرخاشگرانه منتقل کرد. فریاد زدن، اهانت، ارعاب، تهدید، شرمسار کردن، تحقیر یا نام دادن، انواع توهین کلامی هستند.
از نظر علمی این بحث ذیل مباحث «زبان و قدرت» واقع است و مثلا بهارات و همکاران در سال 2016 توهین یا خشونت زبانی را شکلی از سوء استفاده کلامی دانسته اند. با توجه به این که تولیدات زبانی (1) با روابط اجتماعی و (2) با تجربه ساختار اجتماعی ارتباط دارند، برای فهم دقیق سوء استفاده کلامی در سطح فردی، اجتماعی و رسانهای باید به این عوامل توجه داشت.
برای بحث درباره خشونت کلامی در فضای مجازی، توجه به فرایند جامعه پذیری آغاز مناسبی است. برای بسیاری از افراد نسل جدید، جامعه پذیری در بسترهای دیجیتال رخ می دهد و افراد بسیاری از عناصر منفی تجربه شده در زندگی اجتماعی واقعی را به محیط مجازی منتقل میکنند، از جمله رفتارهای پرخاشگرانه. برای نمونه می توان به کامنت های منفی درباره ارزشهای افراد اشاره کرد که اثر زیادی در بروز رفتارهای پرخاشگرانه دارند. تغییر فضاها در عصر اطلاعات، موجب بروز اشکلا جدید تعاملات بین شخصی شده و اشکالی از ارتباطات را پدید آورده که موجب تغییر در زندگی اجتماعی شدهاند. در شرایط معاصر، اغلب این شکلهای جدید روابط بین انسانی با میانجی رسانه های اجتماعی رخ میدهند. طبق آمار state counter در ایران، 50.76 درصد کاربران این رسانه ها از اینستاگرام استفاده می کنند و کمترین رقم 3.88 درصد و به لینکدین مربوط است. در دی 1401 که جمعیت ایران 85.52 میلیون نفر بوده، 71.94 میلیون نفر کاربر اینترنت بوده اند. یعنی ضریب نفوذ اینترنت 84.1 درصد است. به عبارت دیگر، 55.8 درصد جمعیت کاربر اینترنت هستند و 47.7 درصد آنها کاربر رسانههای اجتماعی هستند.
ویژگی شبکه سازی در رسانه های اجتماعی موجب تبدیل آنها به بخش مهمی از زندگی انسانها شده است و این موضوع بر درک مفاهیم ارتباطات و تعامل اثر گذاشته است. به طوریکه بسیاری از این شبکه سازی ها برای فائق آمدن بر احساس تنهایی، بی ارزش بودن و به اشتراک گذاشتن احساسات و نظرات با دیگران ایجاد میشوند. به عبارت دیگر برای فهم دقیق ارتباطات در فضای مجازی، مهم است که قصد و نیت افراد را بفهمیم.
درباره مصرف رسانهای به تفکیک گروههای سنی در ایران آماری نداریم ولی مطالعات نشان میدهند که اغلب مصرف کنندگان شبکه های اجتماعی جوانان 12 تا 19 ساله اند. به عبارت دیگر رسانه های اجتماعی به سبک زندگی این افراد تبدیل شده است. این افراد هم در این دوره و هم پس از طی این دوره واجد فرهنگ و هویت جدید و قابل تاملی میشوند که به طور اجتناب ناپذیری، فرهنگ رایج جوامع را دچار تغییر میکند. اشخاصی که در بستر شبکه های اجتماعی به تعامل با سایرین میپردازند، خواهان ارتباط "کامل" هستند و به آن "احتیاج" دارند. در غیاب بازخورد نسبت به انتظارات شخصی، آنها دچار روان رنجوری، توهم، بی خوابی و سایر اختلالات ارتباطی ـ روانی میشوند. در یک محیط مجازی وقتی که میل به ارضای نیاز و اشتیاق عاطفی و پر کردن گپ های عاطفی ناشی از فقدان دوست در زندگی واقعی، بی پاسخ میماند، فرایندهای آسیب شناختی بروز میکنند که به صورت پرخاشگری در شبکه های اجتماعی[1] تظاهر می کند. الگوهای ارتباطی در شبکه های اجتماعی بر روان افراد اثر میگذارند. برای مثال مطالعهای در سوئد (Denti et al, 2012) نشان میدهد که بین عزت نفس و بودن در فیسبوک، همبستگی معکوس وجود دارد؛ و این موضوع در زنان غالبتر از مردان است. افزایش زمانِ وقت گذرانی در رسانه های اجتماعی موجب کاهش سطح شادی و رضایت از زندگی میشود. زنان فکر میکنند که دیگران شادترند و وجه احساسی در کامنتهایشان برجسته تر است اما مردان علاقه دارند تا از طریق کامنت هایشان، سایر کاربران را سازماندهی کنند. یا، رابطه بین هویت ایجادشده در محیط مجازی و بازخورد دریافتی موجب ایجاد احساسات شدیدتر می شود. مثلا اگر متن به اشتراک گذاشته شده، جنبه سرگرمی داشته باشد، تعداد بازخوردها افزایش می یابد اما اگر متن، منفی باشد، بازخوردها کاهش می یابد و احساسات منفی در فرد تشدید می شود و پرخاشگری بروز می کند.
همانطور که ملاحظه میشود اثرگذاری ارتباطی رسانه های اجتماعی در سایر گروههای سنی هم قابل توجه است. واقعیت این است که جامعه پذیری یک نیاز روانشناسی ـ ارتباطی است که مدام در حال تجدید است. لذا تحلیل رفتارهای همه گروه های جمعیتی در بستر رسانه های اجتماعی برای شناخت تحولات فرهنگی جامعه لازم است. یکی از وجوه مثبت این رسانه ها با در نظر گرفتن آنها به عنوان ابزار ارتباطی قابل تامل است. رسانه های اجتماعی ابزاری برای حفظ روابط اجتماعی هستند. افراد با اضطراب اجتماعی بالا[2] در دنیای واقعی نمی توانند خود را آن طور که میخواهند نشان دهند. برای همین استفاده از رسانه های اجتماعی به آنها فرصت جامعه پذیری و حضور اجتماعی می دهد. یا افراد با بیماری های عصبی به دلیل نیاز به معاشرت به رسانه های اجتماعی گرایش دارند. بودن در گروه برای غلبه بر احساس تنهایی آنها مفید است.
منبع
Denti, Lefi, et al (2012), Sweden's largest Facebook study, Research report.Gothenburg Research Institute.
نظر شما :