نقد و بررسی کتاب جامعه و رسانه های نوین

۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۱:۰۹ کد : ۲۳۵۰۳ خبر تازه ها
تعداد بازدید:۳۵۱
نقد و بررسی کتاب جامعه و رسانه های نوین

جلسه نقد و بررسی کتاب «جامعه و رسانه های نویـن» با حضور دکتر زهرا اجاق در تاریخ 3 بهمن ماه 1401 برگزار شد. این جلسه چهارمین نشست از سلسله نشست های نقد و بررسی کتاب های حوزه رسانه بود که توسط دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها برگزار شد.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات با اشاره به اینکه محتوای کتاب به روز است، گفت: این کتاب مناسب دانشجویان ایرانی، والدین نگران و همچنین کسانی است که به آموزش سواد رسانه ای در ایران علاقه دارند. برای من خواندن دو فصل اول به ویژه از این نظر هیجان آور بود که نویسنده رویکردی مشابه من درباره رسانه های را اتخاذ کرده است. یعنی وزن خوبی به کنشگری مخاطب در برابر رسانه ­ها می دهد و رسانه ها را تنها و تنها یکی از عوامل جامعه پذیری معرفی می کند. اطلاعات آماری ارائه شده در کتاب ممکن است قدیمی به نظر برسند ولی لینک ها و منابع خوبی برای دسترسی به اطلاعات به روز در کتاب ارائه شده است.

دکتر زهرا اجاق در ادامه گفت: منتقدان زیادی در اینترنت درباره کتاب نوشته اند. رویکرد همگی نسبت به کتاب مثبت است و کتاب را در خدمت نمایش قدرت جامعه شناسی برای کشف بینش های اجتماعی مهم، درک نقش نهادهای اجتماعی و نابرابری های اجتماعی می بینند. درواقع از لحاظ فرم نیز فصل های کتاب را می توان به این سه بخش کلی تقسیم کرد: یک بحث نظری مبتنی بر نظریات جامعه شناسی، مطالعه موردی و یک بخش ثابت تحت عنوان بازتولید نابرابری در تمام فصل ها تعبیه شده است. دقیق تر آن­که وحدت رویه در نگارش همه فصل ها مشاهده می شود: ارائه، نتیجه، سوالات، منابع برای مطالعه بیشتر و منابع هر فصل. کتاب 6 فصل، یک مقدمه و یک نتیجه گیری دارد و طی 6 فصل رابطه بین رسانه های نوین با نهادهای مهم و کلیدی جامعه یعنی خانواده، دین، کار، سیاست، آموزش، و قانون را تحلیل می کند که خودش 6 نهاد ساختاردهنده به جامعه می داند.

دکتر اجاق درباره محتوای کتاب گفت: کتاب به عادی شدن فضای مجازی و جهان فناورانه در زیست و زندگی روزمره اشاره دارد. لذا خواندن این کتاب می تواند لحظات آگاهانه ای برای زیستن در اختیار خواننده بگذارد. به بیان دیگر از یک چیز بدیهی انگاشته شده، آشنایی زدایی کرده یعنی چیزی که هدف پروژه جامعه شناسی از منظر گیدنز است. کتاب پیوند و درهم آمیختگی جامعه شناسی و ارتباطات در دنیای امروز را نشان می دهد. زیرا فضای مجازی را همچون فضای اجتماع انسانی یا جامعه در نظر می­گیرد. در عین حال کتاب می تواند دالی باشد بر ضرورت فرا رفتن از مرزهای مرسوم دانشگاهی و اخذ نگاه های میان رشته ای و حتی همگرایانه. با این حال نویسنده کتاب را ذیل جامعه شناسی قرار داده و در صفحه 27 تکلیف جامعه شناسی را روشن می کند.

هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: نویسنده از نظریات جامعه شناسان مختلفی چون دورکیم، گافمن و گیدنز که نماینده سنت های مختلف جامعه شناسی هستند استفاده می کند و به مسائل روزمره (پراکتیس) چون آموزش آنلاین یا یادبودهای مجازی می پردازد. نویسنده تلاش کرده تا تفاوت زندگی در فضای اینترنت بنیان و شیوه و چرایی آن را توضیح دهد. تصویر روی جلد کتاب عکسی از صفحه نمایش یک گوشی است که تصویری چند ماهی در حال شنا را نشان می دهد و خودش در مقدمه کتاب (ص. 12) می نویسد: ماهی آخرین موجودی است که آب را کشف می کند.  نویسنده وعده داده که قرار است به دو سوال پاسخ داده شود: (الف) رسانه های نوین چگونه تعاملات ما را شکل می دهند؟ (ب) رسانه های نوین چگونه نهادها و قوانین را تغییر می دهند؟ در فصل نتیجه گیری هم تلاش کرده به صورت جمع بندی شده و به اختصا پاسخ این دو سوال را بدهد. طبق نظر نویسنده هر چه جوامع پیچیدگی بیشتری پیدا می کنند، تعداد نهادها افزایش پیدا می کند و این تغییر در راستای افزایش ثبات جامعه رخ می دهد. که می توان آن را رویکرد خوشبینانه نویسنده نسبت به رسانه های نوین تلقی کرد.

وی سپس به برخی از مشکلات ویراستاری کتاب پرداخت و گفت: برخی جملات ناقص در متن مشاهده می شود که مفهوم کاملی را انتقال نمی دهند، همچنین برخی انتخاب واژه ها مانند پول نقد، برنامه‌های شلوغ، سسامه احتمالا می توانست بهتر باشد. کیفیت عکس‌های چاپ شده نیز پایین است.

دکتر اجاق افزود:  کتاب در کاربرد و اعمال نظریه گافمن در شرایط نوین توضیح می دهد که "من یا خود در سایت­های اجتماعی هویت های مختلفی عرضه می کند برای برآوردن انتظارات مخاطبان". و این هویت ها را فاقد اصالت می داند! کمبودهای نظریه گافمن برای تحلیل شرایط رسانه های نوین را توضیح می دهد. دیگر این که به پیامدهای مثبت و منفی رسانه های نوین بر نهادهای آمریکا می‌پردازد. یکی از ضعف‌های کتاب این است که در صفحات 28 و 29 با ارائه مدل تبادل اجتماعی رویکردش نسبت به رسانه ها را طرح می کند. در این مدل رسانه نسبت به سایر نهادها فراگیرتر و کلی تر ترسیم شده است.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در توضیح روابط مفهومی و استدلالی کتاب گفت: مدل تبادل اجتماعی، مفهوم امنیت هستی شناختی و استفاده از دو واژه عامل و ساختار در متن کتاب یادآور نظریه ساخت یابی گیدنز است. همچنین از تخیل جامعه شناسانه میلز بهره گرفته است (ارائه تجارب فردی در پیوند با تاریخ و جامعه). نویسنده کتاب تلاش کرده در این طور بودن ما در دوره معاصر را در متن عصر خودمان قرار دهد.

وی ادامه داد: نویسنده در فصول مختلف وزن های متفاوتی به عاملیت و ساختار می دهد. در مفهوم پردازی اش از عاملیت بر انتخاب تاکید دارد و انتخاب را معادل چشم پوشی از دستورالعمل­ها می داند که نتیجه آن تغییر ساختار ها (نهادها) ست. سعی کرده عاملیت را در فصل ها نشان دهد ولی بازنمایی ساختارهای برجسته تر بوده است. یعنی در تقابل ساخت و کنش به ساخت قدرت بیشتری داده است. در عین حال بر این است که ساختارها بیرون از فرد هستند و محدودیت ایجاد می کنند. توجه توامان به کنش و ساختار ضرورت مطالعه (الف) روابط قدرت، (ب) تضاد و (ج) تغییر اجتماعی را ایجاد می کند. کتاب هم تا اندازه ای به این موارد توجه دارد ولی با وزن های مختلف مثلا در همه فصل ها بخشی تحت عنوان بازتولید نابرابری داریم. اما روابط قدرت و تغییر اجتماعی بازنمایی صریحی در کتاب ندارند. وقتی حرف از عاملیت می زنیم طبق نظر گیدنز باید به آگاهی توجه کنیم (تفاوت با کنش). انواع آگاهی (گیدنز): (1) عملی /پدیدارشناختی؛ (2) استدلالی/فلسفه کنش؛ (3) ناخودآگاهی/ روانکاوی؛ گیدنز به عملی اولویت می دهد یعنی رویکردش بیشتر پدیدارشناسانه است. آگاهی عملی به عمل در می آید و در عمل موثر است حتی اگر به زبان نیاید (مهارت ها، عادات، روال): معرفت ضمنی یا معرفت بر چگونگی است. درواقع کتاب از کنش آگاهانه حرف زده که به آگاهی نیاز دارد ولی درباره اش بحث نشده است.

هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه بخشی از انگیزش کنش را فراهم می آورد، افزود: مهم ترین انگیزش ناخودآگاه ایجاد نوعی امنیت وجودی (هستی شناختی) است. این احساس که در طی زمان، مفهومی از جهان و مردمی که در آن هستند کمابیش یکسان باقی می ماند: (که پایه و مایه آگاهی عملی است). رولینگر به ویژه در فصل اول (خانواده) به این مفهوم می پردازد و اثر رسانه ها بر این ناخودآگاهی را توضیح می دهد. در عین حال به درستی می گوید که نحوه رفتار عاملان به این احساس ناخودآگاه ارتباط دارد: "رفتار انسان همیشه در معرض انگیزه هایی ناخودآگاه و پرقدرت است یعنی تامین امنیت وجودی". اما هدف کتاب آشنایی زدایی کردن بوده که اهمیت آگاهی استدالالی را نشان می دهد. به نظرم کتاب در هیچ جا به این آگاهی استدلالی کاری ندارد و در مخاطب هم ایجادش نمی کند. پیرو مفهوم عامل، مفهوم پیامد هم قرار دارد. پیامدهای خواسته و ناخواسته که تفاوتش با کنش است. کنش فقط به پیامدهای خواسته توجه دارد.)

دکتر اجاق در توضیح رویکرد نویسنده به اقتصاد گفت: نویسنده تفاوت اقتصاد و جامعه شناسی را در موضوع اعتماد آدم­ها به یکدیگر می داند و به نظر می رسد که رویکرد کلاسیک به اقتصاد دارد و به رویکردهای دیگری مثل نظریه پراسپکت (چشم انداز یا دورنما) کانمن و توروسکی بی توجه است. این نظریه تصمیم گیری انسان های تحت ریسک را تبیین می کند. طبق نظریه پراسپکت، وارد شدن به یک تعهد که چند نتیجه مشخص دارد و احتمال وقوع هر نتیجه هم از پیش برآورد شده است. دو نوع تصمیم گیری را معرفی می کند: (الف) تصمیم گیری عقلانی که تابع مجموع مطلوبیت های انتخاب است (مطلوبیت ها وزن یکسانی ندارند/ میزان مطلوبیت خطی نیست/ ترجیحات افراد مختلف است/ افراد نسبت به زیان حساسترند) (ب) در شرایط نامطمئن. این نظریه چگونگی تاثیر احساسات و ترجیحات روانشناختی افراد بر شیوه تصمیم گیری آنها را تبیین می کند و می گوید که در برخی مواقع آدم­ها اصل مطلوبیت را نادیده می گیرند و برخلاف اصول عقلایی رفتار می کنند.

وی در ادامه گفت: نویسنده در فصل اول درباره سلف­ها جنبه روان شناسی قوی تر است. (ترول ها). ارزیابی متوازنی از جنبه های مثبت و منفی موضوع ارائه کرده است. همچنین در فصل پنجم توضیحات مربوط به از خود بیگانگی و مواردی چون قراردادهای حجمی و مشاغل پاره وقت و کارگران روزمزد (کلینکس/دستمال کاغذی): همه را به اقتصاد دیجیتال پیوند می زند، اما چگونگی آن مبهم است! نکته دیگر اینکه لحن در فصول فرق می کند. مثلا در فصل پنجم که مربوط به کار است لحن غالب منفی است. اما در فصل ششم (سیاست) لحن مثبت دارد. به نظر می رسد که به این طریق بر پیامد حضور رسانه های نوین در هر نهاد خاص ارزش گذاری می کند.

گفتنی است این کتاب در سال 2019 توسط دیانا رولینگرکه استاد تمام جامعه شناسی در دانشگاه ایالتی فلوریداست منتشر شده است. حوزه های مطالعاتی اصلی نویسنده رسانه های جمعی، مشارکت سیاسی و سیاست در آمریکاست. ای بوک آن قابل دسترس است. با توجه به سوالاتی که در پایان هر فصل طرح کرده و پیوندهایی که ارائه کرده، برای دانشجویان دوره کارشناسی مفید است. کتاب را میلاد پورجبی و حمیدرضا بیژنی ترجمه کرده‌اند، دکتر میلاد پوررجبی که دکتری تخصصی در جامعه شناسی (گرایش جامعه شناسی اقتصاد و توسعه) دارند. موضوعات کاری شان براساس مقالات منتشر شده از ایشان طیفی از توسعه و جامعه شناسی بدن تا ادبیات و سرمایه فرهنگی و صنایع فرهنگی را در برمی­گیرد. آقای حمیدرضا بیژنی نیز پیشتر کتاب نظریه های اجتماعی بعد از اینترنت (نویسنده: رالف شرودر) را ترجمه کرده اند و کتاب کرانه های باریک دل را نوشته اند.

کلیدواژه‌ها: دکتر سیده زهرا اجاق


نظر شما :