یادادشت دکتر منصور ساعی:

فرهنگ گفتگو

۰۸ آذر ۱۴۰۱ | ۰۸:۳۴ کد : ۲۳۱۵۸ یادداشت
تعداد بازدید:۴۱۱
فرهنگ گفتگو

منصور ساعی 

گفتگو یا دیالوگ متضاد مونولوگ یا تک گویی است. در مونولوگ یک فرد یا سیستم به صورت مقتدرانه، اندیشه دیگران را تخطئه می کند و آنان را به سکوت فرا می خواند. مونولوگ انکار این واقعیت است که در بیرون از «من» ممکن است آگاهی و اندیشه دیگری وجود داشته باشد که به اندازه شناخت من معتبر بوده و توان پاسخ داشته باشد.مونولوگ به انکار دیگری و استقلال و کفایت آن به عنوان یک اندیشه و‌ و باور مستقل بر می‌خیزد.براین اساس خود را کامل و کافی می پندارد و گوش شنوایی برای شنیدن و چشم بینایی برای دیدن دیگری ندارد.گفتگو عکس مونولوگ است.

 وقتی ما از کنش ارتباطات گفتگو محور و گفتگو صحبت می کنیم، باید در نظر بگیریم که گفتگو یک فرهنگ است همانطور که مونولوگ یک فرهنگ است. اینطور نیست که گفتگو یکدفعه و فلبداهه در جامعه ایجاد شود. گفتگو یک فرهنگ و رفتار فرهنگی است که متاثر از کارکرد همه نهادهای اجتماعی است

اینکه نهادهای اجتماعی و دولت چقدر عملکرد گفتگومحور دارند که آن را به سایر نهادهای اجتماعی سرایت بدهد. یا اساسا چقدر این فرهنگ در نهادها و رسانه ها رسمی جریان دارد؟

چقدر فرهنگ گفتگو بین کارگزاران حکومتی و شهروندان وجود دارد؟ سبک ارتباطات حکومت با مردم به چه شکل است؟ آیا عمدتا به سبک آمرانه و عمودی است یا گفتگویی و مذاکره ای؟ اساسا اصلا گفتگویی وجود دارد یا مدام تهدید و هشدار و ترساندن است که استفاده می شود؟

این همان اتمسفر و بستر اجتماعی و سیاسی گفتگو است که آن را به صورت یک فرهنگ در می آورد و این فرهنگ می تواند در جامعه و خانواده و سایر خرده نظام های اجتماعی سرایت پیدا کند، یاد گرفته و تمرین شود.

یکی از راهکارهای ترویج و تشویق گفتگو در جامعه «ترویج گفتگو به عنوان یک راهبرد ارتباطی برنده در تعاملات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» است. یکی از چالش های نظام فرهنگی و تربیتی و سیاسی جامعه ایرانی این است که گفتگو را به عنوان یک راهبرد رفتاری موفق و برنده به دولت و جامعه القا نمی کند. اتفاقا به ما یاد می دهد که هر کسی اهل گفتگو است، بازنده است.

در واقع نظام فرهنگی به ما یاد می دهد که آدم های اهل گفتگو و مدارا، انسان های صادق و یکرو، ساده لوح و خوش باور و مهربانند اما در جامعه برای اینکه گلیم خود را از آب بیرون بکشند باید زرنگ و دورو و پررو باشند.تنها به منافع خود فکر کنند نه منافع جمعی و توافق و رضایت جمعی

متاسفانه در گفتمان سیاسی و فرهنگی ایران، گفتگو به مثابه برگ برنده در تعاملات خرد و کلان اجتماعی و سیاسی معرفی نمی شود.


نظر شما :