یادداشت دکتر بشیر معتمدی
«احضار» یا ابتذال دین؟
به بهانه پخش سریال احضار از تلویزیون
«احضار» یا ابتذال دین؟
بشیر معتمدی
ماه رمضان هر سال فرصتی برای صدا و سیما است تا از طریق سریالهایی که تولید می کند، فضایی را برای طرح مسائل دینی در سطح جامعه ایجاد نماید. یکی از سریالهایی که در رمضان ۱۴۰۰ به نمایش درآمده و پخش آن نیز همچنان ادامه دارد، سریال «احضار» است که در ژانر ماورایی به بحث احضار روح و جن میپردازد. سریالی که در سالهای گذشته نیز نمونههای مشابه آن تولید شده بود، مانند «او یک فرشته بود»، «آخرین گناه»، «روز حسرت» و....
ظاهراً سازندگان این سریال در مصاحبههایی که با رسانهها داشتهاند، این سریال را دینی و معرفتی معرفی کردهاند. اما سؤال این است که آیا به واقع این سریال دینی است؟ برای پاسخ به این سؤال باید به سراغ ریشه آن یعنی مباحثی رفت که اندیشمندان همواره در قالب بحث دین و رسانه به دنبال یافتن راههایی بودهاند که بتوان دین را در قالب فیلم و سینما ارائه نمود.
در این میان عدهای از فیلم سازان با خلق ژانری تحت عنوان ماورایی تلاش داشته اند که این مسیر را به زعم خود به گونهای هموار کنند و از طریق به تصویر کشیدن امور ماورایی همچون بهشت، جهنم، فرشته، شیطان، روح ، جن و... مفاهیم دینی را به مخاطبان عرضه کنند. آغازگر این مسیر هم فیلمهایی بوده که در سینمای غرب و هالیوود پیش از این تولید شده است. اما مشکل اینگونه از فیلمها چیست؟
مشکل این فیلمها و سریالها این است که سازندگان این سریالها و فیلمها دچار اشتباه عمیقی در رابطه با فیلمهای مذهبی هستند. آنها میکوشند تا امر ماورایی را مستقیماً وارد فیلم سازند، با این تصور که نقش فیلم ایجاد توهم امر ماورایی در تماشاگر است. لذا شاهد جادوهای سینمایی (نظیر احضار روح در همین سریال احضار) هستیم که بیشتر موجب ایجاد ترس در مخاطب می شود و در نتیجه تعدادی از مخاطبان را نه تنها مواجه با امر قدسی و دینی نمیکند، بلکه منجر به ترویج خرافات در سطح جامعه می شود، یعنی دقیقاً بر خلاف خواست سازندگان که ادعای مقابله با خرافات را در این سریال دارند.
در واقع سؤال آنجا است که آیا تصویر آن هم در قالب فیلم و سریال قابلیت نمایش امر ماورایی را دارد؟ حقیقت آن است که تصویر از جنس «ماده» است و فیلمساز تلاش دارد تا خیالات و تصورات خود را از طریق مادهای به نام تصویر به واقعیت تبدیل کند و در نهایت فیلم یا سریالی را به مخاطبان عرضه دارد. اما جنس روح، فرشته و... اساساً مادی نیست که بتوان آن را در ظرف ماده ای به نام تصویر به نمایش گذاشت. لذا آنچه به تصویر در میآید، تنها منجر به ابتذال امر ماورایی می شود؛ به ویژه آنکه مخاطبان پس از این همه سال از پدید آمدن فیلم در جهان امروز، می دانند که این مسائل در حد کلکها یا جلوه های ویژه سینمایی است که تصویر را به گونهای خاص در برابر شان نمایش می دهد.
به بیان دیگر اینگونه فیلمها به جای آنکه انسان را با دین و معرفت آشنا کند و او را از طریق امر ماورایی ارتقاء بخشد، امر ماورایی را به سطح امور مادی پایین می کشد و آن را در سطح امور عادی و معمولی به نمایش درمیآورد که نتیجه ای جز سخیف شدن امر ماورایی ندارد. جالب است که خود سازندگان این سریال در ابندای تیتراژ آن، به آیهای از قرآن استناد میکنند که خداوند خطاب به بندگان میفرماید که شما از روح جز اندکی چیزی نمی دانید. چگونه سازندگان این سریال که معلوم نیست همین اندک دانش را هم داشته باشند، به خود جرأت می دهند که در مورد آن سریال بسازند بدون آنکه به عواقب چنین امری واقف باشند؟ آیا حقیقتی که حتی در قالب کلمات که امکان بیان کیفیات را دارند، امکان پذیر نیست؛ در قالب تصویر که اصولاً امر کیفی را تبدیل به کمی و مادی میکند، قابل بیان است؟
چنانچه طیفی از مخاطبان نیز این امور را باور کنند (چراکه این سریال از شبکه یک یعنی شبکه ملی و با مخاطبانی بسیار فراگیر و با سطوح مختلف سواد رسانه ای پخش می شود)، بیشتر از آنکه با حقیقتی ماورایی درگیر شوند با خرافاتی موهوم سرگرم می شوند که نتیجه آن نه تنها ارتقای سطح دینداری نیست، بلکه تنزل امر دین به خرافاتی است که صدا و سیما مسبب ترویج آن بوده است.
دست اندرکاران تولید چنین فیلمها و سریالهایی و به ویژه مسئولان صدا و سیما که همواره ادعای دل نگرانی نسبت به دینداری در جامعه را دارند، چنانچه بخواهند سطح دینداری و معرفتی مخاطبان خود را در قالب فیلم و سریال ارتقاء بخشند، نیاز به این معجزات پوشالی از قاب تلویزیون ندارند. آنها باید ابتدا تصویر و قابلیتهای آن را به درستی بشناسند، سپس دین و معارف دینی را عمیق درک کنند و در نهایت نسبت درست را بین این دو برقرار سازند. البته پیش از این اندیشمندان راههای درست برقراری این نسبت را معرفی کرده اند و حتی راههایی را برای طرح امور ماورایی در قالب فیلم و سریال پیشنهاد دادهاند. که اکنون مجال طرح این راهها نیست. در این میان فیلمسازان متبحری نیز با درک درست این نسبت، تولیدات فاخری در این زمینه داشتهاند.
امید است که متولیان مباحث دینی در تلویزیون دانش خود را در این حوزه عمق بخشند و حداقل تجربههای گذشته مبنی بر شکست این شیوهها در نشان دادن امور ماورایی را مدنظر قرار دهند و مسئولیت سنگین خود را در قبال دینی که به جامعه عرضه می کنند، درک نمایند.
نظر شما :