معرفت شناسی و هستی شناسی

۰۶ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۰:۵۳ کد : ۲۲۱۰۴ ژورنال‌خوانی
تعداد بازدید:۱۲۰۳۱

اولین جلسه ژورنال خوانی با حضور اعضاء هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی روز سه شنبه 21 دی 1400 برگزار شد. در این جلسه دکتر سیده زهرا اجاق به توضیح خلاصه مقاله «معیارها در هستی شناسی ارتباطات[1]» پرداخت.

اجاق در ابتدا توضیح داد  که معرفت شناسی و هستی شناسی در علم رابطه متقابلی با یکدیگر دارند. آنها دو نقش مهم دارند:

  1. زیر بنای فعالیت های علمی پژوهشگر را ایجاد می­کنند.
  2. جهت گیری پژوهشگر نسبت به موضوع را نشان می­دهند.

سپس تفاوت دو دسته پرسش را چنین گفت که پرسش های هستی­شناسانه: پیشبینی هستند و به این موضوع می­پردازند که آیا جهانی واقعی و مستقل از شناخت ما در بیرون وجود دارد؟ و پرسش های معرفت­شناسانه به این می­پردازند که چه می­توانیم در باره این جهان بدانیم و چگونه می­توانیم به این دانستن برسیم؟ در راستای معرفت شناسی پژوهشگر باید بگوید که چه رابطه ای را بین پدیدار برقرار می­کند و چگونه؟

همچنین اشاره کرد که سه رویکرد هستی شناسی عمده که ما می­شناسیم عبارتند از: اثبات گراها (به وجود واقعیت جهان در بیرون از انسان باور دارند و برای شناخت دقیق آن تلاش می­کنند)، هرمنیوتیک/تفسیرگراها (بر تفاسیر و معانی بخشی انسان به جهان تاکید دارند) و واقع گراها ( که به دوگانگی واقعیت و نمود باور دارند)

پس از این مقدمه، خلاصه ای از مقاله به شرح زیر ارائه شد:

در سال 2005 در کنفرانس بین المللی ارتباطات و لفگانگ دنباچ[2] دو موضوع را درباره وضعیت ارتباطات مطرح کرد:

  1. پژوهش در Communication بیش از همه رشته های دیگر بوده و طی 30 سال گذشته بیش از هر رشته ای پژوهش داشته است.
  2. identity of Communication چیست؟ او اشاره کرد که این رشته دچار  ضعف معرفتی است.

هفت سنت اصلی ارتباطات به توصیف کراگ (1999) عبارتند از:

بلاغی (ارتباطات، هنر عملی گفتمان است) / نشانه شناسی ( ارتباطات به واسطه نشانه ها شکل می­گیرد) / پدیدار شناسی (تجربه گفتگو با دیگران، ارتباطات است.) / سایبرنتیک ( ارتباطات عبارتست از جریان اطلاعات) / اجتماعی- روانشناسی (تعامل، سازنده ارتباطات است) / اجتماعی- فرهنگی (ارتباطات همان تولید و باز تولید نظم اجتماعی است) / انتقادی ( فرایند به چالش کشیدن تمام مفروضات، ارتباطات نام دارد). اما چهار سنت بالقوه هم وجود دارند که شامل فمنیسم- زیبا شنلسی- اقتصادی- معنوی[3] هستند.

ولادوتسکو (2013) گفت که حدود سال 2000 جهان ارتباطات تغییر کاملی کرده  و شاهد تغییر پارادایمی بوده است؛ یعنی ارتباطات همچون جهانی چند رشته ای (چند فضایی) و چند ساختاری شکل گرفته است. عنوان تز او Communication as an universe بود.

ارتباطات به عنوان یک رشته دانشگاهی با عدم قطعیت های متعددی مواجه است. موقعیت آن روشن نیست و معلوم نیست که آیا مطالعه ارتباطات، نظریه است یا علم، یک بسته تفکر ضعیف (مجموعه ای از نظریه هاست که علم نشده اند) است یا قوی؟ در حوزه ارتباطات با 5 ویژگی زیر مواجه هستیم:

  1. جوشش پژوهش های نظری و عملی در حوزه دانش
  2. فروبستگی شدید اجتماع فکری ارتباطات
  3. امتناع از قانون
  4. مفصل بندی تفکر ارتباطات همچون «تفکر ضعف- اندیشه ضعیف»
  5. تاخیر در رشد و توسعه هستی شناختی ارتباطات

نظام شناختی ارتباطات (ارتباطات عام) شامل چهار محور سخت است که عبارتند از:

هستی شناسی، معرفت شناسی، آکسیولوژی و روش شناسی

همچنین از 11 محور نرم تشکیل شده شامل:

تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، هرمنیونیک، پرکسیولوژی، اخلاق، منطق، حقوق، فلسفه، و اکولوژی

محورهای نرم کیفیت و تمایز را نشان می دهند.

ولادوتسکو بر این باور است که تاکنون ارتباطات، تفسیری بوده ولی علم باید عینی، روشمند و منظم باشد و امکان تایید و کنترل را بدهد. عینیت در علم بدین معنی است که حقیقت و شواهد تجربی تنها روش نزدیک شدن به واقعیت هستند تا امکان درک واحد از موضوع (ارتباطات) بدهند.

او می­گوید هستی شناسی ارتباطات ضعیف است و چنین استدلال می­کند که مطالعات ین رشته مشکلات ساختاردهندگی دارند. الگوهای مشترک و متباین با هم حضور دارند. نظریه های متعدد و مبهم ارائه شده­اند. برخی مفاهیم زمینه مند نشده­اند، شبکه دسته ها و طبقات و مقولات در یک کل منسجم مفصل بندی نشده اند.

اما پارادوکس رشته ارتباطات عبارت از این است: فقدان کسی/ چیزی که به آن دسته نظریاتی که میتوانند مشروعیت کسب کنند، مشروعیت ببخشد. یعنی این حوزه برای تبدیل و تعریف به یک دیسیپلین خودبنیاد نیاز دارد به نهاد سازی. عدم تعامل متخصصان باید برطرف شود و متخصصان این رشته برای قائم به خود بودن رشته تلاش کنند.

دو کاربرد اصلی هستی شناسی عبارتند از :

  1. اسکن مسئله میدان یا رشته مورد نظر با رتباط دادن آن به مفاهیم معتبر مشترک
  2. تعریف عملیاتی دقیق مفاهیم با هدف نایل شدن به اعتبار مشترک

مجموع هستی شناسی ها را می­توان در گفتمان جستجو کرد. مثلا ما باید تحقیق کنیم که گفتمان حاکم بر ارتباطات در ایران چیست و بعد هستی شناسی های موجود یا رویکردهای هستی شناسانه موجود را اخذ کنیم.

هستی شناسی، گستره مصداقی و عناصر ابژه هر علمی از جمله علوم ارتباطات به معنی عام را می­سازد. از نظر ولادوتسکو، موضوع اصلی هستی شناسی ارتباطات عبارت است از«تثبیت یک واژه شناسی استاندارد درباره جهان ارتباطات».

که خود نیازمند دو کار اساسی است. اول) شکل گیری اجتماع علمی و دوم) نظم دادن به مفاهیم و دسته بندی ارتباطات طی گفتگوهای اجتماع علمی

او موقعیت فعلی هستی شناسی را چنین برمی­شمارد که هرچند از هستی شناسی استفاده می­کند ولی فاقد یک هستی شناسی است که از نظر گفتمانی منظم باشد.


[1] The standard of axes in ontology of communication

[2] Donsbach

[3] Spirtual


لینک دانلود فایل

نظر شما :