گزارش سخنرانی چیستی و روند مطالعات در ارتباطات علم و فناوری

۰۱ دی ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۸ کد : ۲۱۸۷۹ خبر اخبار
تعداد بازدید:۵۷۱

چیستی و روند مطالعات در ارتباطات علم و فناوری

دکتر سیده زهرا اجاق رییس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات در نشست علمی«پژوهش در ارتباطات و مطالعات فرهنگی» که روز 23 آذرماه به مناسبت هفته پژوهش توسط پژوهشکده‌ی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد، با توجه به ضیق وقت، به صورت خلاصه ابتدا درباره چیستی ارتباطات عمومی علم و فناوری در بستری تاریخی و روندهای ارتباطات علم سخن گفت.

اجاق ادامه داد تمام سخنرانی­هایی که این روزها جریان دارند، امکان ارائه شدن به­عنوان محتوای علمی را دارند، چونکه از لنز و منظر علم به موضوع سخنرانی نگریسته­اند. گسترش اینگونه فعالیت ها نتیجه گسترش نهادهای علمی است که به­طور حرفه­ای به کار پژوهش و آموزش عالی اشتغال دارند. به طور تاریخی، توسعه نهاد و محتوای علم نیازمند همکاری­های علمی متخصصان، گفتگو و تبادل نظر و اندیشه، نقد و مجادله است که در تولید دانش علمی نقش دارند و سپس توسعه و رشد کانال­های انتقال دهنده این محتوا به گروه های مختلف مخاطبان، که انتظار می­رود با توسعه و گسترش بحث و گفتگو میان مردم به توسعه فضاهای گفتمانی و حوزه عمومی منجر شود.

در ایران سابقه قابل استناد همکاری و ارتباطات علمی درون حوزه علم به جندی شاپور برمی­گردد و سابقه ارتباطات حوزه تخصصی با جامعه متاخرتر است و مثلا ارائه مجالس سبعه یا نگارش مکاتیب توسط مولوی نمونه­هایی از آن است. ارتباط حوزه علم به مفهوم مدرن آن با جامعه نیز از دوره قاجار به این سو اهمیت یافته است. اما در غرب تاریخ ارتباط حوزه علم با جامعه سابقه بیشتری دارد و مثلا به سخنرانی های فارادی در شب عید سال نو در رویال سوسایتی برمی­گردد. نکته مهم اما در این تجربه، تاکید بر جنبه های مثبت علم بوده است. تمرکز و برجسته کردن جنبه های مثبت علم در ایران همچنان روند غالبی محسوب می­شود اما در غرب مثلا از زمان نگارش بهار خاموش توسط راشل کارسون، یا نشت رادیواکتیو در نیروگاه تری آیلند نگاه انتقادی به علم نیز ظاهر شد. در ایران اما بنا به دلایلی از جمله نخوت فلسفی و ناشکیبایی اساتید و روشنفکران به قول میرسپاسی که موجب ارائه دعاوی بدون انجام کار تجربی و انزوا از عموم جامعه می شود، امکان پرورش درست نگاه انتقادی به علم فراهم نشده است. روزنامه نگاران هم عمدتا چنبه های مثبت را برجسته می کنند؛ بیشتر cheerleader هستند تا ایفاگر نقش watchdog. در حالیکه ارتباطات علم تنها به معنی تربیت یک سری ارتباط گر، روزنامه نگار یا واسط که محاسن و مزایای علم را برجسته ساختن نیست بلکه به معنی ایجاد فهم و شکل گیری تعامل و مشارکت دوطرفه بین حوزه علم و همه بخشهای جامعه شامل سیاست، حاکمیت، اقتصاد، صنعت، رسانه­ها و مردم است.

در اینجا از اصطلاح ماده تاریک لاتور استفاده می کنم. او تفاسیر علمی و فناورانه را کنشگرانی محسوب می کند که برای درک جامعه باید مطالعه شوند. مرحوم قانعی راد هم به توضیح درباره اندیشه ها و اثرگذاری های مرتون و گیبونز می پردازد که اولی ساختار علم را به موازات سایر ساختارهای اجتماعی می­بیند ولی دومی علم را در تلاقی با ساختارهای اجتماعی و اقتصادی می­بیند. هردوی این رویکردها اهمیت ارتباط علم و جامعه را نشان می دهند ولی به تاسی از لاتور می گویم که درک این ماده تاریک یعنی تفاسیری که گروه های مختلف درباره پدیده های مختلف از جمله علم دارند، در درک وضعیت علم در ایران و جایگاه واقعی آن و کنشگران اثرگذار آن یاری می رساند؛ لذا پژوهش در ارتباطات علم حوزه ای بین رشته ای است که می تواند درک ما از جامعه و ساختارهای مختلف را عمیق تر سازد ولی برای توانمندی پژوهشگری در این عرصه باید حداقل در چهار عرصه به روز بود: ارتباطات، جامعه شناسی، علوم شناختی و علم ـ فناوری ـ جامعه؛ و از دانش چهار حوزه هم برای تعمیق مطالعات بهره جست: آموزش علوم، فلسفه علم، تاریخ علم و علوم طبیعی.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیق موضوعاتی که در این حوزه پژوهشی اهمیت مطالعاتی دارند را شامل موارد زیر دانست:

 دینامیک قدرت در علم؛ دیالوگ (نقد خنثی بودن فناوری و حقیقت بودن علم)؛ دانش ضمنی/ بومی؛ قرار دادن علم در بستر اجتماعی ـ فرهنگی و چارچوب تاریخی ؛ سیاست گذاری علم؛ ارتباط دانشگاه با کل جامعه؛ مطالعات فرهنگی و اجتماعی علم مثل تقلب های علمی

وی توضیح داد که طی 50 سال گذشته روندهای این رشته را بدین شرح  می توان برشمرد: افزایش بهره وری دانش پژوهان، همکاری های بین موسسه ای و بین­المللی، تنوع جنسیتی نویسندگان، تنوع موضوعات (تغییرات اقلیمی، هوش مصنوعی،اخبار جعلی، عدم اعتماد به نهادهای علمی، نقش علم در نوآوری). مضامین اصلی نیز عبارتند از مشارکت عموم در علم، رسانه و علم، موضوعات و مسائل بغرنج علم.

اجاق در پایان تاکید کرد که در حوزه پژوهش ارتباطات علم در ایران چند پرسش اولیه و بنیادین وجود دارند که باید پاسخ یابند و مطالعات پیرامون آنها ساختار یابند:

(الف) مردم چه درکی از علم و فناوری دارند؟ هیچ اطلاعات بنیادینی در این باره نداریم. (ب) چگونه می توان نیازها و نگرانیهای اجتماعی را حین توسعه و رشد علوم وفناوری لحاظ کرد و از ارتباطات علم در افزایش انسجام اجتماعی بهره جست؟ (ج)ارتباطات درباره علم و فناوری (اطلاع رسانی، روابط عمومی، روزنامه نگاری و غیره) چگونه و با چه پروتوکلهایی باید صورت گیرند؟


نظر شما :