منصور ساعی: رسانه های ایران به حزب تبدیل شده اند
منصور ساعی: رسانه های ایران به حزب تبدیل شده اند
سازمانها خودشان را مالک اطلاعات میدانند
در کشور ما خطوط قرمز شناورند!
نشست «موانع و چالش های نظارت رسانهای بر دولت در ایران» به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات روز سه شنبه ۲۰ آذرماه ۱۳۹۷با سخنرانی دکتر منصور ساعی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. سخنران نشست با تأکید بر موضوع نظارت رسانه ای بر دولت از سوی دست اندرکاران رسانه ها، گفت: در ایران کمتر موردی را سراغ داریم که روزنامه نگاران از شیوه ی روزنامه نگاری تحقیقی برای نظارت بر دولت استفاده کرده باشند. اگر نقش نظارتی رسانهها درست و مسئولانه ایفا شود، میتواند نگذارد نظامها و قدرتهای فاسد، بی بند و بار و غیر پاسخگو شکل بگیرد. انتقاد در روزنامه نگاری یکی از مؤلفه های گمشده است.
در این نشست که پژوهشگر نتایج پژوهش خود را گزارش می داد، اشاره داشت که در بررسی ها، به 6 مانع رسیده است که در دو دسته کلی موانع برون رسانه ای و درون رسانه ای قرار دارند. موانع برون رسانهای شامل موانع سیاسی، حقوقی و قانونی، اداری، اقتصادی و فرهنگی است، و موانع درون رسانه ای به محیط درون سازمان رسانه و رویه های حاکم بر آن مربوط است. در این نشست به سه دسته از موانع برون رسانه ای شامل: سیاسی، حقوقی و اداری اشاره می شود. اولین دسته از موانع مورد بحث، موانع سیاسی هستند: براساس نتایج این مطالعه، در طول چهل سال گذشته، دولت جمهوری اسلامی ایران خودش را در شرایطی جنگی میبیند و این باعث می شود تا مهمترین راهبردش حفظ اسرار و اطلاعات باشد. زمانی که حفظ اسرار و اطلاعات، راهبرد رسانهای و ارتباطی کشور میشود، افشای هرنوع اطلاعات هرچند معمولی جرم تلقی میشود. دولت مردان ایرانی از رسانهها به عنوان ابزاری در راستای پیشبرد سیاستهایشان استفاده میکنند و هیچ حق و جایگاهی برای رسانه و نهادهای مدنی مثل رسانهها قائل نیستند.
وقتی از سمت رسانهها نقدی متوجه دولتمردان می شود، دولتمردان به بهانه ی حفظ ارزشهای انقلاب و امنیت ملی آن را محدود می کنند؛ در حالی که دولتمردان باید توجه داشته باشند که، این نقد رسانهها متوجه عملکرد آن مدیر یا مسئول حال حاضر است و ربطی به گذشته، جبهه، جنگ و ارزشها ندارد.
نتایج این مطالعه روشن کرده که، اکثر رسانههای جریان اصلی در ایران دولتی یا شبه دولتی هستند و به همین دلیل، باعث شده تا رسانهها با کمترین انتقادی برخورد می کنند و بیشتر به فکر حفظ وضع موجود هستند.
دسته دوم، موانع حقوقی و قانونی است: در ایران برخوردها با رسانهها حقوقی نیست. توقیف، اخطار، لغو مجوز و. . . توسط هیئت نظارت بر مطبوعات انجام می شود و هیئت نظارت بر مطبوعات یک نهاد کاملاً دولتی است و این باعث شده تا رسانه ها در برنامههای انتقادی خود دست به عصا راه بروند. در ایران رسانه ها تبدیل به حزب شده اند و بار سنگین وظیفه ی حزبی را به دوش میکشند. رسانه اگر حزب شد، تبدیل به ابزار قدرت گروه های فشار می شود و می تواند به باندی خطرناک تبدیل شود.
ساعی تأکید کرد: دولت ما در طول چهل سال گذشته، مالکیت و مدیریت رسانه ها را به افراد و چهره های سیاسی مورد اعتماد خودش داده است. دولت نگاه تزاحمی به رسانههای مستقل و منتقد دارد و این کار از طریق دروازه بانی خبر انجام می دهد. یکی از مهم ترین موانع حقوقیای که در ایران، بر سر راه نظارت رسانه بر دولت وجود دارد به رسمیت نشناخته شدن حق دسترسی به اطلاعات است. بطور عادی اصل بر برائت، گستردگی و حقوق گستردهی رسانهها است و استثناء باید حداقلی باشد، اما در کشور ایران اینطور نیست. در ایران استثنائات شناور است، مثلا امسال یک چیز خط قرمز است، سال بعد دیگر وجود ندارد. این شناوری باعث می شود رسانهها، عملکرد با ثباتی نداشته باشند و در عرصه ی نظارت رسانه هم این بی ثباتی دیده می شود.
دسته سوم از موانع، موانع اداری هستند: ما در قوانین مطبوعاتی و قوانین اساسی مان تعریف روشنی از جرم مطبوعاتی نداریم. جرم سیاسی در سالهای اخیر تعریف شده است و جالب این است که خیلی از رسانهها یا روزنامه نگارانی که محکوم میشوند، دادگاه میروند، زندان میروند یا توقیف میشوند مصداقهای جرم سیاسی را دارند نه جرم مطبوعاتی.
مانع بعدی که خیلی اهمیت دارد نگاه مالکانه ی سازمان دولتی به اطلاعات سازمانی است. سازمانها خودشان را مالک اطلاعات میدانند نه نگهدارنده ی اطلاعات. در دولتهای موفق هر اطلاعاتی که در سازمانها وجود دارد متعلق به مردم و به مخاطبان آن سازمانها است و دولت مردان، مسئولان به نمایندگی از مردم از آن اطلاعات نگهداری میکنند یا به خوبی آن را ارائه میکنند.
جلسات ادارات دولتی به روی رسانهها بسته است. کدام جلسهای وزیر است که تمام رسانهها آزاد باشند هر لحظه که خواستند بروند و در جلسه ی شورای اداری شان بنشینند و برنامه ضبط کنند؟! کمتر سازمانی وجود دارد. به نظر من اصلاً در ایران وجود ندارد مگر در کنفرانسهای خبری. چون رسماً از قبل میدانند که چه بگویند، همه چیز کانالیزه شده و جنبه ی پروپاگاندا دارد.
در پایان این نشست، سخنران به سوالات حاضرین پاسخ داد.
نظر شما :