سومین هم اندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم

تعداد بازدید:۲۸۶۹

 

پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، سومین هم اندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی با عنوان روش شناسی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم را در تاریخ 25 بهمن برگزار نمود.بخش اول این همایش از ساعت 9 با تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم آغاز شد.

 در ابتدا خانم دکتر پارسا- ریاست محترم پژوهشکده مطالعات قرآنی ضمن خوشامد گویی گزارشی از اهداف و محورهای هم اندیشی را بیان کردند. بر اساس سخنان وی ، هدف اصلی این هم اندیشی بررسی امکان تحول علوم انسانی و  ارائه راهکار عملیاتی برای اسلامی شدن علوم انسانی بوده است.در ادامه دکتر پارسا اشاره کردند که در نخستین هم اندیشی،  مسایل مختلفی از جمله  نقش تمدن سازی آموزه های قرآنی ، لزوم نگاه نو به آموزه های اصیل و سنتی برای براوردن نیاز های امروزین ، الزامات فهم و تدبرعمومی قرآن کریم ، انتظارات بشر از دین ، قلمرو مطالعات قرآنی و لزوم فرهنگ سازی قرآنی و  ایده معرفی قرآن به مثابه کتب نجاتبخش نوع بشر مطرح شد و در مساله خاص جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی  در چند نکته توافق حاصل گردید : نخست آن که در این  حرکت یعنی ایجاد تحول در علوم انسانی قرآن نه به مثابه یک متن مقدس بلکه به مثابه یک دانش که ترجیحاً آن را مطالعات قرآنی می نامیم می تواند دخالت کند.درواقع آنچه قابلیت و ظرفیت مداخله در امر تحول علوم انسانی را دارد همانا مطالعات قرآنی به مثابه یکی از دانش های علوم انسانی است.

  • ارتباط و تاثیر مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی صرفاً در قالب نوعی مطالعات میان رشته ای قابل تعریف هست.    
  • برقراری ارتباط میان­رشته­ای دو علم امر سهل و ساده ای نیست و باید در سه ساحت مبانی معرفتی، مبانی روش شناسی است و نیز مبانی زبانشناسی ارتباط حاصل گردد.

با توجه به  مقتضیات سه گانه ارتباط میان رشته ای، در دومین هم اندیشی در سال 94  مبانی معرفت شناختی مطالعات میان رشته ای مورد بحث و بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که  نمیتوان  با استفاده از الگوهای ساده غیر پیچیده بین  مطالعات قرآنی و حوزههای مختلف علوم عرفی ارتباط برقرار کرد. هم اندیشی امسال  در صدد است که در امر مبانی روش شناختی مطالعات میان رشته ای ارائه طریق کند. کمیته علمی محور هایی را برای بحث معرفی کردند از جمله الگوها، فرآیندها، ضوابط منطقی، فنون و تکنیک های مطالعات میان رشته ای قرآن کریم ، الگوهای دیالکتیکی، رویکرد سیستمی به مطالعات میان رشته ای قرآن کریم، رهیافت های هرمنوتیکی در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم،نقش و کارکرد علوم شناختی در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم،نقش و کارکرد رویکردهای ادبی ، تاریخی ، پدیدارشناسی زبان شناختی و نشانه شناختی در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم . ایشان تاکید کرد که  احتمالاً   این برنامه   صرفاً  ابتدای مسیر هست و این تحول نیازمند حرکت های عمیق تر و دقیق تری هست.

در ادامه خانم دکتر بهارزاده، عضوهیات علمی دانشگاه الزهرا س- به عنوان دبیر نشست بخش اول از دکتر محمدکاظم  شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر محمد مجتهد شبستری، استاد دانشگاه تهران  و دکتر فرامرز احد قراملکی ، استاد دانشگاه تهران  دعوت کردند تا سخنرانی خود را ارائه نمایند.

در ابتدای بحث دکتر شاکر در زمینه  چگونگی رابطه علوم انسانی با معارف وحیانی صحبت کردند و گفتند:

"سال­هاست که بحث رابطه بین علوم انسانی و معارف دینی مطرح شده است اما به رغم تلاش­های صورت گرفته، باید اذعان کرد نه تنها تحولی چشم­گیر صورت نگرفته، بلکه هنوز چارچوب­های روشن و شفافی نیز برای این تحول ایجاد نشده است..."

سپس دکتر مجتهد شبستری با اشاره به موضوع عبور از تفسیر متن به فهم هرمنوتیکی متن به نکات مهمی اشاره کردند و گفتند: "پیدایش هرمنوتیک جدید با پیدایش درک جدیدی از زبان انسانی و نگاه تجربی به آن و کنار گذاشتن نگاه وجودشناسانه متافیزیکی به زبان انسانی همراه بوده و از «بین الاذهانی» دیدن شکل گیری و تکوّن زبان انسانی جدا نیست و اینجاست که فهم هرمنوتیکی دیده می شود..."

همچنین دکتر قراملکی در بخش پایانی پنل اول هم اندیشی، سخنانی با موضوع  نقش ارتباط تراکنشی در اثربخشی مطالعات بین رشته ای قرآنی ارائه کردند و گفتند: " مطالعات بین رشته ای قرآنی، مانند هر رویکرد دیگر در سنجه کارآیی و اثربخشی سنجیده میشود. امروزه مطالعات بین رشته ای برپایه چنین سنجه ای منزلت و جایگاه انحصاری در برنامه های پژوهش یافته است. مقایسه وضعیت موجود رویکرد بین رشته ای در مطالعات قرآنی با وضعیت مطلوب آن, پرسش از عوامل توسعه نیافتگی این رهیافت را به میان می آورد..."

پس از پایان سخنرانی های بخش اول، جلسه پرسش و پاسخی برگزار شد و اساتید به برخی سوالات حضار پاسخ دادند.

در بخش دوم سخنرانی ها، خانم دکتر نیلساز- دبیر نشست بخش دوم- از آقایان دکتر مهدی مطیع، دانشیار دانشگاه اصفهان و آقای دکتر سید علی‌اصغر سلطانی، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم و آقای دکتر ابوالفضل حری، استادیار دانشگاه اراک دعوت کردند که سخنرانی خود را آغاز نمایند.

در ابتدا آقای دکتر مطیع در سخنانی با موضوع «حس فرامتن» آیات قرآن کریم گفتند: " مؤلف از تألیف اثر اهداف مختلفی را دنبال می­کند و با توجه به آنها محتوا و قالب متناسبی برای کلام انتخاب می­نماید. در نوشتار نیز علاوه بر متن که مجموعه پیدای اثر است، عناصر ناپیدای (فرامتن) دخالت دارند که کشف مراد مؤلف تا حدودی وابسته به آنهاست. قرآن کریم هم مجموعه­ای از متن و فرامتن است..."

در ادامه دکتر سید علی‌اصغر سلطانی در سخنرانی با عنوان ادب­ورزی زبانی در گفتگوهای قرآنی  گفتند: " قرآن متنی است که تا حد زیادی خصلتی گفتاری و گفت‌وگو محور دارد. بخش‌های عمده از این کلام الهی شامل گفتگوهایی میان خدا و پیامبر، خدا و حاکمان مختلف، خدا و مردم و غیره است. پرسش این است که اصول ادب­ورزی زبانی، که در گفتگوهای انسانی رعایت می‌شوند، چگونه در گفتگوهای قرآنی تجلی می‌یابد؟ "

در بخش پایانی دکتر ابوالفضل حری با موضوع روایت‌شناسی گفتمان: پارادایمی برای مطالعه میان رشته‌ای (وجوه گفتار و اندیشه در داستان‌های قرآن) سخنانی ارائه کردند و گفتند: "می توان روایت‌شناسی گفتمان را به مثابه پارادایمی برای مطالعه میان‌رشته‌ای وجوه گفتار و اندیشه در داستان‌های قرآن معرفی کرد. در این روش ابزارهایی برای سنخ‌شناسی این وجوه رنگارنگ که از جمله در قالب شگرد مکالمه تجسم می‌یابد و به طریق اولی در سطح کلان داستان‌های قرآن، فراهم می‌ گردد..."

هم اندیشی پس از وقت استراحت با سخنرانی آقای دکتر قبادی، ریاست محترم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز گردید.ایشان ضمن خوش آمد گویی به حضار از پیوند ادبیات با قرآن کریم سخن گفتند و اشاره کردند که ادبیات ایران در طول تاریخ همواره تحت تاثیر آموزه ها و مفاهیم قرآن کریم قرار داشته و شکل گرفته است و تاثیر قرآن بر ادبیات غیر قابل انکار است..."

سپس آقای دکتر مصطفی آذرخشی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به عنوان دبیر نشست سوم از سخنرانان دعوت کردند تا به ارائه بپردازند:

 در ابتدا دکتراحمد واعظی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) درباره خاستگاه و زمینه‌های نارسایی روش‌شناختی در ایده علوم انسانی اسلامی صحبت کردند و گفتند:" إقبال جامعه علمی مابه تولید علوم انسانی بومی و اسلامی و عدم اکتفاء به شناخت و بازگویی علوم انسانی غربی یک ضرورت غیر قابل انکار است و عطف توجه برخی شخصیت‌های علمی در ایران و سایر جوامع اسلامی به این حوزه و پرداختن به چیستی، چرایی و چگونگی وصول به علوم انسانی اسلامی با پاره‌ای سوء فهم‌ها و ابهامات همراه است..."

سپس آقای دکتر هادی رهنما استادیار دانشگاه پیام نور سخنرانی با عنوان گفتگوی میراث مرتبط با فهم قرآن کریم وپژوهش‌های قرآنی میان‌رشته‌ای، زمینه‌ها و شرایط ارائه کردند و گفتند:"آن گاه که محقق قصد مطالعه و فهم مسئله‌ای قرآنی می‌کند، چه از فضای مطالعات قرآنی عزیمت کرده باشد و چه از فضا و جغرافیای رشته‌ای دیگر، بیش از هر چیز خود را در برابر میراث تفسیری می‌بیند؛ مجموعه عظیمی از گفته‌ها و بحث‌ها که ناگزیر بر مسیر تحقیق سایه می‌اندازد و کار محقق را به گفتگو با خود فرامی‌خواند..."

پس از آن جناب آقای دکتر مقصود فراستخواه: هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی صحبت کردند و در سخنرانی با عنوان پدیدارشناسی وحی با تحلیل محتوا (تحلیل تم)در متن قرآنی گفتند:"پیامبران از جمله اثرگذارترین انسان های تاریخ هستند. این آثار هنوز بعد از گذشت قرن ها و هزاره‌ها به­صورت ادیان و مذاهب همچنان باقیست و درگذر تاریخ  به بخش مهمی از مردم شناسی جوامع تبدیل شده است .  پرسش این است که چه اتفاقی در وجود ابراهیم، موسی، عیسی، بودا ، زرتشت و لائوتسه و محمد  افتاده که اینچنین آنان را دگرگون کرده و به انسان‌هایی مؤثر تبدیل کرده است. پرسش خاص در مطالعه حاضر  این است که «واقعه‌ی وجودی پیامبر اسلام» چه بود؟"

در پایان بخش چهارم،دکتر قاسم درزی: استادیار قرآن و حدیث دانشگاه شهید بهشتی در مورد نقش و کارکرد علوم شناختی در مطالعات میان­رشته­ای قرآن کریم صحبت کردند و گفتند:

"علوم شناختی ابزارهایی را از روان­شناسی، علوم کامپیوتر، زبان­شناسی، فلسفه و عصب­شناسی با هم ترکیب می­سازد تا عملکردهای هوش انسان را توضیح دهد. پیچیدگی "هوش" و "ذهن" موجبات مشارکت و هم­افزاییِ این پنج رشتهٔ اساسی در بررسی زیرساخت­ها و روساخت­ها در این ارتباط را ضروری نموده است..."

در بخش پایانی نشست آقای دکتر جلیلی به عنوان دبیر نشست از آقایان دکتر احمد پاکتچی: ع هیئت علمی دانشگاه امام صادق و عضو وابسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دکتر مرتضی کریمی‌نیا: پژوهشگر مطالعات قرآنی و خانم دکتر فاطمه توفیقی: استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب دعوت کردند تا به ارائه سخنرانی بپردازند.

ابتدا آقای دکتر کریمی نیا در سخنانی با عنوان پیوند میان مصحف‌شناسی قرآنی و شناخت ما از تاریخ قرآن گفتند:

"بخش اعظم دانشی که امروزه با عنوان تاریخ قرآن در باب تحولات مختلف در سیر نزول، تدوین و جمع، کتابت، نقط، اعراب، و قرائات قرآنی می‌شناسیم، از اسناد و شواهد عینی برجای مانده از قرون نخست اسلامی  بهره‌گیری نکرده است و توجه به مخطوطات کهن قرآنی می‌تواند درک ما را از برخی مسائل جزیی و نیز کلی در حوزه مطالعات مربوط به تاریخ قرآن بهبود بخشند، تغییر دهند یا تصحیح کنند..".

سپس خانم دکتر توفیقی در زمینه ملاحظاتی بر کاربست روش نقد تاریخی در فهم قرآن: نمونه‌های امینه ودود، اسماء بارلاس و امیرحسین ترکاشوند صحبت کردند و گفتند: "نقد تاریخی یکی از روش‌های بسیار بالنده نقد متن و دین‌پژوهی است. این روش به دنبال بررسی شرایط تاریخی ظهور متن است، به­گونه‌ای که معنای دقیق متن از طریق زمینه تاریخی آن شناخته می‌شود. به این معنا، شاید بتوان گفت که این روش از قدیم در تفاسیر به کار می‌رفته است..."

در بخش آخر آقای دکتر پاکتچی با عنوان  گونه‌های زمان و تاریخیت: زمان‌سنجی روندها و رخدادها در قرآن کریم سخنانی ارائه کردند و گفتند: " بازنمایی زمان گاه حاصل سنجش رخدادها با هم است که از آن به زمان تطبیقی تعبیر می­شود و گاه حاصل سنجش برش‌هایی از یک روند که بدان زمان ساختاری گویند. اما از جهتی هر دو طیف از زمان بر دو نوع است: زمان مطلق که بر اساس یک مبدأ تاریخ سنجیده می‌شود و زمان نسبی که در آن مبدأ تاریخی به عنوان معیار ، مفقود است.در مطالعه تصویر قرآن کریم از روندها و رخدادها، گرایش به استفاده از زمان تطبیقی مطلق دیده نمی‌شود و زمان‌سنجی در این مطالعات عموماً نسبی است و یا در صورت مطلق بودن ساختاری است..."

در پایان، جلسه پرسش و پاسخی برگزار شد و اساتید به برخی سوالات حضار پاسخ دادند.



























 

آخرین ویرایش۲۵ اسفند ۱۳۹۵