نشست تخصصی با عنوان کاربرد فلسفه در پرورش تفکر کودکان و نوجوانان بر اساس گفتگوی سقراطی برگزار شد

۱۴ تیر ۱۳۹۱ | ۱۸:۰۳ کد : ۳۲۱۸ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۱۵۸۴
نشست تخصصی با عنوان  کاربرد فلسفه در پرورش تفکر کودکان و نوجوانان بر اساس گفتگوی سقراطی برگزار شد

نشست تخصصی گروه فبک با عنوان کاربرد فلسفه در پرورش تفکر کودکان و نوجوانان بر اساس گفتگوس سقراطی با حضور اساتید برجسته داخلی و خارجی و استقبال گسترده علاقه مندان به حوزه های فلسفه ، روانشناسی و تعلیم و تربیت و خصوصا فلسفه برای کودکان  در تاریخ شنبه 10 تیرماه 91 از ساعت 10 الی 14 در سالن اجتماعات  برگزار شد .

در این نشست کتابچه ای حاوی  چکیده مقالات، به زبان انگلیسی و فارسی چاپ شدکه با توجه به ضیق وقت تعدادی از نویسندگان این چکیده ها پیرامون مقاله خود به سخنرانی پرداختند .

در ابتدا دکتر قاسم پورحسن با محوریت منطق گفتگو به سخنرانی پرداخت . وی گفت : آفرینش معنا درپرتو گفتگو حاصل می شود.بدون مکالمه نمی توان انتظار شنیدن وهمرأیی داشت.هیچیک از مکالمات سقراطی برای قانع ساختن یا مخالفت نورزیدن نبود. شالوده این مکالمات رافهم وتفهم قرار می دهد.اساساً گفتگو راهی برای فهمیدن است راهی که خودنیز بخشی از این دانایی راشکل داده وتنها ابزار دست یافتن به فهم صحیح نیست. سپس با برشمردن 5 عنصر اساسی هر گفتگو شامل : اصل مواجهه ، افق ، امتزاج ، تاریخمندی و سنت گفت : تأکید بر این پنج عنصر نشان می دهد که مسئله گفتگو نه تنها امری سهل وآسان نیست بلکه دارای منطق خاصی است که همین امر سبب دشواری آن می شود.

سپس دکتر حمیدرضا آیت اللهی ریاست محترم پژوهشگاه به سخنرانی پرداخت .ایشان ضمن مهم شمردن مبحث تعلیم و تربیت گفتنددر فلسفه تکنولوژیک به جبر تکنولوژی میرسیم که این جبر باعث حاکم شدن  پارادایم  خاصی بر انسان می شود تا در هنگام تدریس بهترین و موثرترین روش را انتخاب کند.

وی با اشاره به سیستم نرم تکنولوژیک از معلم و دانش آموز به عنوان  ابزار تکنولوژیک یاد کردو و گفت روش سقراطی ذهن را از مجرد اندیشیدن تهی می کند . سپس با تاکید بر اهمیت روش اکتشافی هدایت شده این سوال را مطرح کردند که آیا استفاده از یک روش خاص ما را از روش های دیگر محروم نخواهد کرد ؟که پاسخ به این سوال، سبب بازبینی مجدد روش ها خواهد بود .

خانم دکتر آن پیلگرن استاد دانشگاه استکهلم سوئد سخنران بعدی این نشست بود که به نتایج تحقیقات خود درباره‏ی مبانی عقلانی و نتایج فلسفیدن با کودکان به روش گفتگوهای سقراطی اشاره کرد  و گفت: گفت و شنودهای سقراطی مدت‏های مدیدی توسط آموزگاران و فلاسفه به عنوان کمکی در مربیگری و آموزش در کلاس‏های درس مورد استفاده قرار می‏گرفته است. اما مبانی عقلانی و نتایج این روش مثل این پرسش که چگونه این نتایج حاصل می‏شود، به طور کامل مورد تحقیق قرار نگرفته یا به نحو نظام‏مندی تحلیل نشده است. در این تحقیق ،16 گفت‏ و شنود طی سه سال با کودکان 5 تا 16 ساله انجام شدو مورد تحلیل قرار گرفت . این تحلیل نشان می‏دهد که تعامل شرکت‏کنندگان مهارت دیده به مرور زمان به سوی گفتگویی «پژوهش‏محور» تغییر جهت داد و توان سخن‏گفتنشان به سمت ارتباطی مشارکتی‏تر تغییر کرد. مهارت‏های تفکر شرکت کنندگان به مرور زمان رشد پیداکرد و از نسبی‏گرایی به بررسی انتقادی تکامل یافت.

سپس دکتر مهرنوش هدایتی ضمن تایید بنیان های فکری مشترک میان لیپمن و  سقراط و ویگوتسکی ، به نقاط افتراق و تعارض این سه رویکرد پرداخت.وی گفت بدون شک تلاش سقراط، مامای اندیشه ها، برای سوق مردمان به سمت مسیر جستجوی حقیقت، ستایش تاریخی بشر را به همراه داشته و خواهد داشت. روش گفتگوی سقراط مخاطب را به سمت علم به ندانستن سوق می داد، حال آنکه او در جسورانه ترین ادعایش، بر ندانستن خویش نیز تاکید داشت. در واقع سقراط با اعلام موضع من نمی دانم، و شیوهٔ پرسشگری، مخاطب را  در موضع شک نسبت به قطعیت باورهایش قرار می داد و سپس مسیر کنجکاوی و جستجوی حقیقت را با او آغاز می کرد. 

ویگوتسکی، دانشمند روانشناس روسی، مهمترین ابزار رشد تفکر را گفتگو می داند و بر این باور است که شناخت کودک از جهان بالنده نخواهد شد مگر در سایه تعاملات اجتماعی. در روش گفتگوی همیارانه ویگوتسکی، سوالات ابزاری در جهت ارتقای کودک از سطح بالفعل دانش به سطح بالقوه است. متیو لیپمن، پرسشگری در کلاس درس را بهترین روش رشد فکری کودکان و نوجوانان می دانست و در این راه به گفته خودش از روش دیالکتیک سقراطی بهره می گیرد. در حالیکه وی برخلاف سقراط، هرگز در پی اثبات اشتباهات فکری مشارکت کنندگان در مباحثات نمی باشد، بلکه در رویکرد او هر ایده ای ارزشمند است.

این سخنران علاوه بر تاکید بر اهمیت شیوه پرسشگری جمعی برای رشد فکری و تایید حضور این ابزار بعنوان یک روش کلیدی در رویکردهای سقراط، ویگوتسکی و لیپمن، به موارد اختلاف اهداف، کاربرد و حتی شیوهٔ بکارگیری این ابزار در این سه رویکرد پرداخت.

سپس آقای دکتر یحیی قائدی به بررسی بستگی های فلسفه سقراط با برنامه فلسفه برای کودکان پرداخت .وی گفت در پاسخ به این پرسش اساسی که چه همانندی ها و نا همانندی هایی بین فلسفه سقراط و برنامه فلسفه برای کودکان وجود دارد؟ میتوان نکاتی همچون  1).  مفهوم فلسفه و فیلسوف2).  گستره فلسفه 3).  روش 4)  شیوه استفاده از گفتگو5). ایده وجود دانش از پیش و حقیقت و6) .  ماهیت داستان را  نزد سقراط و فلسفه برای کودکان واکاوی کرد.

وی گفت برای سقراط شیوه اساسی راه بردن به حقیقت، گفتگویی دو نفره است در حالیکه که در فلسفه برای کودکان، چنین گفتگویی به صورت اجتماعی پژوهشی در می آید که هر فرد در یک زمانِ   هم طرف گفتگوی کلاس به عنوان اجتماع پژوهشی است و هم خود عضوی از آن کلاس. آنچه که فلسفه برای کودکان را به طور گسترده وامدار سقراط می کند روشی است که سقراط  بکار گرفته است. گفتگوی سقراطی در زمان خود نیز یک نو آوری بود و انسان را به سوی خوش باز گرداند و امروز نیز هر گاه استفاده می شود نو آوری تلقی می شود اما در زمینه هایی دیگر. فلسفه برای کودکان با چنین کاری  پرورش را دوباره به انسان باز گرداند.

سخنران دیگر این برنامه آقای سعید ناجی بود .وی گفت برخی از فلاسفه  همچون پیتر بوغوسیان سقراط را به عینیت‏گرایی منتسب کرده و آن را دستمایه‏ای برای انتقاد از کل عینیت‏گرایی قرار می‏دهند.  این دیدگاه باعث میشود سازه گرایان دیدگاه سقراط را زیر سوال برده و کنار بگذارند . برخی از طرفداران برنامه فبک  روش سقراطی را به جهت تقابل با سازه گرایی برنامه فبک نادیده میگیرند. مثلا کلینتون گلدینگ اهداف معرفی عینیت‏گرایی سقراطی با اهداف معرفتی برنامه فبک مقایسه می‏کند و استدلال‏هایی برعلیه ناسازگاری آن دو ارائه می‏دهد. سپس گفت که روش سقراطی نه تنها روشهای سازه گرایانه را در یونان باستان به خوبی پیش برده است و سازهگرایی چیز جدیدی نیست بلکه قابلیت آن را دارد که متهم به رئالیسم خام  نشده و به عنوان در برگیرنده رئالیسم انتقادی بخوبی این دو رویکرد ظاهرا متعارض را با هم آشتی دهد.

آقای روح الله کریمی دیگر سخنران این نشست از دین فلسفه برای کودکان به سقراط گفت . وی با اشاره به اینکه  لیپمن در مقاله‏ای تحت عنوان «دین فلسفه برای کودکان به دیویی» سعی می‏کند بگوید که دیویی چه مقدماتی را برای این برنامه فراهم کرده تا لیپمن خود بر ایده‏های او سوار شود و فبک را پیش ببرد،گفت ما نیز  برآنیم تا همین موضوع را در رابطه با سقراط بررسی کنیم.

او گفت نکاتی که باعث می‏شود فلسفه برای کودکان مدیون سقراط باشد عبارتست از: 1. حقیقتی وجود دارد. 2. کشف این حقیقت امری مشارکتی است که با روش دیالکتیکی و در ضمن دیالوگ رخ می‏دهد. 3. فلسفه‏ای که مد نظر سقراط است، نه فلسفه‏ای بر برج عاج نشسته و دور از متن زندگی. 4. معرفت فضیلت است.

وی در  پایان گفت: سقراط نیز همانند لیپمن معرفتی را فضیلت می‏داند که صاحبش با آن زیسته باشد و یکی از راه‏های کسب این معرفت، شرکت در «گفتگوی سقراطی» یا به اصطلاح فبک «حلقه کندوکاو» است.

آقای مراد یاری دهنوی به عنوان آخرین سخنران این نشست ،ضمن پخش پاورپوینتی از فعالیت های مشترکش  با خانم دکتر پیلگرن که در مراکز آموزشی سوئد انجام شده بود ،به توضیح پیرامون این تجربیات پرداخت.

در پایان نیز جلسه  پرسش  و پاسخ بین  اساتید محترم و مدعوین برگزار شد.

فایل های ضمیمه


نظر شما :