پنجمین پیش‌نشست «استعاره کیمیا در عرفان، مدلی برای تفکرمحوری در آموزش»

پنجمین پیش‌نشست (پنل اول) «استعاره کیمیا در عرفان، مدلی برای تفکرمحوری در آموزش»

پنجمین پیش‌نشست «تفکر در نظام‌ها و مکاتب فکری اسلامی»
۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۲ کد : ۲۳۵۰۵ پیش‌نشست‌های‌همایش
تعداد بازدید:۲۲۹
پنجمین پیش‌نشست (پنل اول) «استعاره کیمیا در عرفان، مدلی برای تفکرمحوری در آموزش»

پنجمین پیش‌نشست همایش ملی آموزش تفکرمحور زمینه‌ساز تمدن نوین اسلامی

تفکر در نظام‌ها و مکاتب فکری اسلامی

پنل اول: چهارشنبه، ۱۴ دی ۱۴۰۱

استعاره کیمیا در عرفان، مدلی برای تفکرمحوری در آموزش
احمد شاکرنژاد

چهارشنبه، ۱۴ دی ۱۴۰۱
ساعت: ۱۰ تا ۱۲

 «کیمیا در عرفان»: استعاره‌ای برای آموزش اکتشافی

احمد شاکرنژاد[1]

چکیده توصیفی مقاله

متداول است که کیمیا را پدر علم شیمی بدانیم پدری که با رشد فرزندش از صحنه علوم حذف شد و به تاریخ پیوست. اما سنت، کیمیا فقط یک صناعت مربوط به مواد و فلزات نبوده است. در کنار علم کیمیا به عنوان صناعت مذکور، کیمیا به عنوان علم کشف و عمل به اقتضای قوانین الهی نیز بوده است. از این رو علم کیمیا را برخی به کیمیای باطنی و ظاهری نقسیم کرده اند. اما غیر از علم باطنی کیمیا که خود طریقتی برای سیر و سلوک و تعالی بوده و از فرق هرمسی تا طریقتهای باطنی در اسلام طرفدارانی داشته است، کیمیا و ادبیات کیمیا گیری به عنوان حوزه مبداء برای ساخت استعاره هایی در جهت آموزش عرفان عملی در تصوف نیز استفاده شده است.

در میان شیوه های نوین آموزش و یادگیری شیوه ای جدید به نام آموزش اکتشافی مطرح است که برخی از والدین از این شیوه آموزش استقبال می کنند و آن را برای انسان امروز معقول  و کارآمد می یابند. مدارس متعددی امروزه در ایران خود را مدارس اکتشافی، مدارس تفکر محور و یا مدارس شناختی می دانند که وجه مشترک آنها این است که مدعی فاصله گرفتن از آموزش حافظه محور و معلم محور بوده و به دنبال اجرایی مدلی از آموزش هستند که به جای حافظه بر تفکر متکی باشد و به جای معلم بر استعدادهای یادگیرنده تمرکز نماید.

مقاله حاضر پس از مرور فعالیتهای یکی از مدارس ابتدایی شناختی در شهر قم در بازه زمانی مشخص به دنبال اصلی ترین مشکل در تعامل والدین و معلمان بوده است. براساس یافته‌های این پژوهش که نمونه گیری را از برگه های انتقادات و پیشنهادات و همچنین اعتراضات شفاهی ثبت شده والدین در یک دوره شش ماه به دست آورده است اصلی ترین مشکل در تعامل والدین-معلمان-دانش‌آموزان عدم درک درست از سبک شناختی و سازوکار آن  و همچنین فقدان تصویر مشترک از فرآیند این نوع آموزش است. این یافته براساس مطالعه انتقادات ثبت شده و پاسخهای معلمان به آنها بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی با تکنیک کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. تمجیدها و انتقادهای والدین از سبک شناختی/تفکر محور که در پژوهش مذکور به دست آمد از قرار ذیل است:

تمجیدها              

نقدها

1. مدرسه اکتشافی راحتگیر هستند و عزت نفس فرزندم حفظ می شود

2. مدارس اکتشافی به روز هستند و اروپا و ژاپن هم با همین مدارس شناختی پیرفت کردند

3. مدارس اکتشافی باعث می شود دانش آموز سریعتر وارد بازار کار بشود

4 . درمدارس اکتشافی هر کس به طور خاص و کاملا متناسب با خودش آموزش می بیند

5. در مدارس اکتشافی دیگر کاری به والدین ندارند و دانش آموز همه یادگیری اش را در مدرسه انجام می دهد

  1. مدارس اکتشافی سهلگیر هستند و  اراده و جدیت دانش آموز تقویت نمی شود
  2. مدارس اکتشافی  اتوریته معلم را زیر سوال برده و تسهیلگر عملا قدرتی برای ایجاد تغییر ندارد
  3. مدارس اکتشافی دانش آموزان را خود محور یا حتی خودشیفته بار می آورند
  4. فارغ التحصلان مدارس اکتشافی دیگر نمی توانند با دیگر دانش آموزان  ارتباط برقرار کنند

مقاله حاضر با این فرض که عمدترین مشکل در اجرای سبک آموزش اکتشافی در دامنه مورد بررسی، نبود تصویر یا طرحواره مشترک میان معلمان، والدین و دانش آموزان است این ایده را مطرح می کند که می توان از «کیمیا در عرفان» طرحواره‌ای برای ایجاد درک مشترک میان والدین-معلمان و دانش آموزان در فرآیند آموزش اکتشافی ساخت و بر اساس آن حل برخی از چالشهای این نوع آموزش را تسهیل کرد.

در این مقاله ابتدا مفاهیم و اصلاحات بحث از جمله طرحواره، استعاره شناختی، علم کیمیا، کیمیای عرفانی و آموزش اکتشافی تعریف شده  و سپس مقایسه ای بین تربیت عرفانی با مدل کیمیاوی و آموزش اکتشافی انجام می شود. در بخش اول به استعاره شناختی کیمیا در عرفان اسلامی پرداخته و تلاش می شود تمایز آن با دیگر استعاره‌های مطرح در آموزش عرفان عملی بیان شده و اختصاصات آن مطرح شود. بعد از ارائه فهمی از استعاره کیمیا در عرفان تلاش خواهد شد به پس این استعاره رفته و با درک طرحواره موجود در پس آن صورتبندی جدید از آن برای تطبیق بر آموزش اکتشافی فراهم کرد که بعد معرفی اموزش اکتشافی این تطبیق صورت می گیرد. در نهایت وجوهی از آموزش اکتشافی که این طرحواره می تواند در درک بهتر آنها کمک کند (شباهتها) و همچنین وجوهی که نمی تواند تبیین نماید(تفاوتها) جمع بندی خواهد شد.

نتایج این تحقیق درباره وجوه اختلاف و تفاوتهای آموزش اکتشافی و سلوک کیمیاوی از این قرار است:

سلوک کیمیاوی

آموزش اکتشافی

مبتنی بر روح الهی و مظهریت اسمایی

مبتنی بر هوش(توانایی حل مساله و سازگاری با محیط) و استعداد (افزایش سرعت حل مساله)

بازگشت به درون

حرکت به سمت هدف بیرونی

خودشکوفایی

یادگیری

اطاعت بر مبنای عشق

پذیرش بر مبنای دوستی

اختصاصی

عمومی

همچنین وجوه  قابل تبیین آموزش اکتشافی بر اساس سلوک کیمیاوی که می تواند مبنای ساخت استعاره برای ایجاد تعامل بین والدین و کادر آموزش و شکل گیری درک مشترک باشد از قرار ذیل است:

  1. توجه به تفاوتهای شخصیتی فراگیران
  2. توجه به استعدادهای نهفته فراگیران
  3. توجه به اختصاصی بودن تحول و رشد
  4. توجه به تعاملی بودن یادگیری و نقش کلیدی یادگیرنده
  5. مساله محوری و توجه به حل مساله/ موقعیت معمابرانگیز
  6. جایگاه استاد یا معلم به عنوان تسهیلگر و نه انتقال دهنده
  7. پویایی و سیلان یادگیری
  8. پرهیز از دوقطبی سازی و جایگزینی آن با نگاه طیفی
  9. تاکید بر تعادل به جای حداکثر رسانی
  10. هدف انگاری مسیر شکوفایی

 

[1] . عضو هیات علمی گروه اسلام و مطالعات معنویت، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(shakernejad@isca.ac.ir)

 

 

 

لینک مشاهده و دریافت فایل پنل اول

 


نظر شما :