سخنرانی دکتر وکیلی: ظرفیتهای حکمت اسلامی برای آموزش تفکر محور
ملاصدرا در آثار خود به ذکر دو تعریف از حکمت پرداخته است: در تعریف اول میگوید: «اعلم أن الفلسفة استکمال النفس الإنسانیة بمعرفة حقائق الموجودات على ما هی علیها و الحکم بوجودها تحقیقا بالبراهین لا أخذا بالظن والتقلید بقدر الوسع الإنسانی (الاسفار، ج1، 20)» و در تعریف دوم: «إن شئت قلت نظم العالم نظما عقلیا على حسب الطاقة البشریة لیحصل التشبه بالباری تعالى (همان، 21)». بر مبنای این دو تعریف، حکمت اسلامی دارای ویژگیهای زیر خواهد بود:
استکمالخواهانه (حرکت جوهری و هویت سیال) است، انسان به معنای عام (مرد و زن- کودک و نوجوان، جوان، و پیر) حامل و ورزندة آن است، معرفتشناسانه است، حقیقتپژوهانه است، واقعگرایانه است، برهانی است نه ظنی یا تقلیدی، تابع قدرت و وسع است، آرمانخواهانه نیست، پرسشگرانه نیست (توصیفی است نه توصیهای)، انتقادی نیست، نظامسازانه-ساختارگرایانه است، باطنی است نه در مسیر حل مسئله، ، غایت آن تشبه به باری است نه فکرپروری.
مهمترین مقولات/ مضامین حکمی (شامل معقولات اولی و ثانیه منطقی و فلسفی) که بهمنظور بحث از حقایق موجودات چه سافل و عالی از آنها سخن گفته میشود عبارت خواهند بود از عالم صغیر و عالم کبیر، راستی(صدق)، زیبایی، خوبی، و عدالت (انصاف). روش حکمت اسلامی، تفکر برهانی و حکمت بحثی است و بنیاد حکمت اسلامی (بهویژه صدرایی): متافیزیک وجود-شهود است. در مقابل، هدف غایی فبک بهمعنای فلسفه برای کودک یا فکرپروری برای کودک، نه کشف حقیقت بلکه ساخت معنا از طریق پرسش، ساختارشکنی و معناسازی است. روش فبک: تفکر با رویکرد انتقادی، یادگیری خلاق و تفکر مستقل، تفکر مراقبتی و بنیاد فبک: متافیزیک حضور (حضور معنا در کلام «لوگوس» به گفته دریدا) است. چالشهایی که در اینجا پیش رو داریم عبارتند از:
1- ظرفیت عقلی کودکان و نوجوانان (که در مرتبه عقل بالملکه هستند) برای درک و پردازش مقولات فلسفی نارس یا ناکافی است.
2- روش فبک در تعارض با روش حکمت اسلامی است.
3- بنیاد فبک در تعارض با بنیاد حکمت است: متافیزیک وجود در برابر متافیزیک حضور
راه حل پیشنهادی برای چالش اول: بر اساس منطق فازی و قول به تشکیک درجات فهم و با استفاده از روش تجرید، استعاره، تشبیه، تمثیل، بازی، داستان، پازل، جدول، اکتشاف میتوان برای درک مقولات فلسفی برای کودکان، ظرفیت قایل شد و نیز میتوان ظرفیت درک مقولات فلسفی را در آنان گسترش داد.
راهحل پیشنهادی برای چالش دوم: روش فبک را میتوان دنبالة طبیعی یا ضروری روش حکمت دانست چنان که به دنبال توصیف امور میتوان به پرسشگری خلاق و تفکر انتقادی در مورد آن توصیفات پرداخت.
راهحل پیشنهادی برای چالش سوم: ابتنای معناسازی در فبک بر حقیقتپژوهی در حکمت است.
نظر شما :