معضل تاریخ علم و طبقه بندی علوم برای علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران
عبدالرسول خیراندیش
پیشرفتهای علمی چند قرن اخیر که در تاریخ تمدن بشری کم سابقه بوده تا حدود زیادی متاثر از نحوه جدید نگاه به علم، چگونگی طبقه بندی آن و سرانجام ارائه سیری تاریخی از علم بوده است. دراین فرایند، تفسیر تاریخی از علم و اینکه علم نیز به نوبه خود نیازمند تعریف و تبیین و ارائه صورتی تاریخی است تفاوتی اساسی با گذشته ایجاد می کرد. اهمیت اساسی این تحول در ارزش گذاری علوم نبود بلکه به شناخت محتوا و روش علوم و نیز شیوه های اندیشه و تحقیق در آنها کمک می رساند. بر همین اساس نیز آنچه که ادبیات و علوم انسانی خوانده می شود، در معرض بازشناسی، نقد و کشف قواعد حاکم بر آنها قرار گرفت. به همین جهت بود که در دوره جدید تاریخ ادبیات، تاریخ فلسفه، تاریخ علم، تاریخ هنر و ... مطرح شد. این امر نه فقط گویای تحول در بینش تاریخی بود، بلکه به دنبال خود تغییر در نگرش نسبت به علوم را هم به دنبال آورد. زیرا از این پس تاریخ فقط در بردارنده وقایع نبود. بلکه اندیشه نیز موضوع تاریخنگاری شد و تاریخنگاری علوم امکان داد تا سیری کمی اعم از افزایش یا کاهش یک روند در هر یکی از علوم شناسایی شود. اکتشافات، تحقیقات و راهگشایی برای توسعه علوم و از جمله علوم انسانی بر همین اساس امکان پذیر شد. بر همین اساس می توان گفت یکی از مشکلات علوم انسانی در کشور ما فقدان نقد و نگاه تاریخی بدان است که بر چگونگی مدیریت و سازماندهی آن تاثیری مستقیم می گذارد.
نظر شما :