خلاصه سخنرانی آقای دکتر سریع القلم با عنوان نظریه ای برای توسعه ایران در هفته پژوهش
سخنرانی آقای دکتر سریع القلم در پژوهشگاه: اگر با دنیا کار نکنیم نمیتوانیم پیشرفت کنیم
دکتر محمود سریع القلم، استاد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی و از صاحبنظران به نام توسعه در ایران، طی سخنانی که در 24 آذر 1393 به مناسبت هفته پژوهش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی داشت، بر ضرورت توجه به استانداردهای جهانشمول توسعهیافتگی در کشورمان تأکید کرد. وی استدلال کرد اصولی چون شایسته سالاری، بوروکراسی کارآمد، صنعتی شدن، هماهنگی میان سه قوه، توزیع عادلانه امکانات، دانشگاههای حلالمسائلی، محوریت تولید و فناوری، و تصمیمگیریهای اقتصادی غیر سیاسی که همگی محصول تجربههای بشری هستند، معیارهایی فرابومی یا جهانی در مورد توسعه یافتگی هستند که هر کشور خواهان توسعه بایستی آنها را مورد توجه قرار دهد. هر کشوری بایستی با توجه به جغرافیا، فرهنگ و منابع خویش الگوی توسعهیابی خویش را ترسیم کرده و راهنمای عمل قرار دهد، اما این به معنی غفلت از استانداردهای جهانشمول از جمله تولید ثروت بر اساس مزیت نسبی نیست.
ایشان به طور خاص در مورد وضعیت ایران استدلال کرد که کشور ما به لحاظ منابع انسانی و مزایای منحصر به فردی دارد. مطالعاتی که انجام گرفته نشان میدهد در میان ۵۵ کشور مسلمان ایران بهترین شرایط را در منابع انسانی دارد. در میان این کشورها، به ندرت کشوری یافت میشود که هم کارگردان داشته باشد و هم فیزیکدان. هم بهترین اطبا را داشته باشد و هم ماهرترین مهندسین. هم مورخ داشته باشد و هم اینکه مردمش به بهترین نحو زبانهای دیگری را یاد بگیرند. ایران به لحاظ برخورداری از این توانمندیها در جهان رتبه پانزدهم را دارد. اما اینها بایستی اثر خود را در توسعه کشور نشان دهند. اگر بخواهیم این توانمندیها را تبدیل به قدرت و ثروت کنیم باید بررسی کنیم ببینیم که راه ما چیست؟ برای مثال، باید سراغ صنایع سبک برویم یا کشاورزی؟ توسعه مقصد راه است و از طریق توسعه است که توانمندیها بازتولید میشوند. کشوری که ثروت ندارد نمیتواند فرهنگ خود را زنده نگه دارد. ثروت صرفا به معنای پول نیست، به معنای امکانات است. اگر ما بخواهیم فرهنگ و تمدن خود را در دنیا مطرح کنیم نیاز به امکانات داریم. البته در این راه به اجماع نخبگان سیاسی، فکری و دانشگاهی نیازمندیم. طبیعی است که در یک کشور اختلافاتی در حوزه سیاستگذاری وجود داشته باشد. اما اختلاف در مسائل کلان فکری و فلسفی برای حکمرانی بسیار مضر است. اشکال ندارد که ما در نرخ مالیات با یکدیگر اختلاف داشته باشیم، اما باید به این اجماع برسیم که در کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم. اگر یک دولت برود و دولت دیگری بیاید و مسائل فلسفی و جهتگیری کشور عوض شود، این برای انباشت سرمایه، توسعه ملی و ایجاد ثروت و آینده شهروندان بسیار مضر است.
این استاد دانشگاه ادامه داد یکی از فاکتورهای بسیار مهم در مسیر توسعه بینالمللی شدن است. یک دوچرخه ساز در داخل کشور ممکن است فروش خوبی داشته باشد، اما وقتی این محصول با یک دوچرخه آلمانی مقایسه شود، آنگاه متوجه میشویم چه ایراداتی دارد. بنابراین اگر با دنیا کار نکنیم و حتی جلوتر از آن با بعضی از کشورها قفل نشویم، نمیتوانیم پیشرفت کنیم. در این راستا باید توجه داشت که تفکیک قدرت اقتصادی از سیاسی اصلی اساسی است. میلتون فریدمن جمله بسیار مهم دارد که میگوید زمانی آزادی متولد میشود که قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی جدا شود. وقتی قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی با یکدیگر تلفیق شود، آزادی صرفا برای سخنرانی مفید خواهد بود و جنبه عملی به خود نمیگیرد. بنابراین، ابعاد قدرت در یک کشور باید متکثر و غیرمتمرکز باشد. تبادل با بازارهای کار، سرمایه و فناوری یکی دیگر از اصول است . امروز در منطقه خلیجفارس شش میلیون هندی کار میکنند و ما ایرانیها که بهترین نیروهای انسانی را داریم، نقشمان در توسعه خلیج فارس به دلایل سیاسی و امنیتی صفر است. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دو تریلیون دلار در دنیا سرمایهگذاری کردهاند. سالانه میلیاردها دلار سود میگیرند و مردم خود را برای حدود ۱۵۰ سال آینده ضمانت مالی و رفاهی کردهاند. ما در محافل جهانی هم میتوانیم یاد بگیریم و هم میتوانیم اثرگذار باشیم. مدیران باید نگاه بینالمللی داشته باشند. ایران استعدادهایی دارد که اگر فرصت کار و رقابت در سطح جهانی پیدا کند نقش کلیدی میتواند پیدا کند.
دکتر سریعالقلم چالشهای فکری و فلسفی کشورمان در راه توسعه را چنین برشمردند:
1- ما تعاریف مشترک از نظام بینالملل نداریم.
2- در اهداف و اولویتبندیها تمرکز نداریم.
3- ۳-تفاهم فکر و انضباط فکری در مدیریت کشور ضعیف است .
مدیران کشور بایستی نگاهی فراگیر و همه جانبه داشته باشند. حاکمیت در دنیای امروز، حاکمیتی است که در مقام میانجی میان جریانهاست. وقتی که بحران مالی در سال ۲۰۰۹ در آلمان به وجود آمد، حاکمیت آلمان به بخش خصوصی در این کشور گفت که ما با بحران ملی و جهانی روبهرو هستیم. شما کسی را از کار بیکار نکنید. بعد به سندیکاهای کارگری گفت که شما انتظارات خود را بالا نبرید و برای مدتی تقاضای افزایش دستمزد نداشته باشید. حاکمیت به تمام جریانها توجه کرد و با یک توازن کشور را مدیریت کرد. آلمان تنها کشوری بود که در این بحرانهای مالی اخیر نه تنها موفق بود بلکه به دیگر کشورهای اروپا هم پول قرض داد تا زنده بمانند. حاکمیت اگر حکم میانجی میان جریانها را داشته باشد، آن کشور پیشرفت میکند. اختلاف باید در سطح سیاستگذاریها باشد و اختلاف در سطح مفاهیم باید هرچه سریعتر حل شود.
ایشان به طور مشخصتر بر نقش سیاسی خارجی در توسعه اشاره کرده و اظهار داشتند یک سیاست خارجی مطلوب برای کشورمان بایستی حایز این ویژگیها باشد: ۱ - ضرورت دارد سیاست خارجی در ریل الزامات رشد و توسعه اقتصادی حرکت کند. ۲- کشورهای دیگر از رشد و پیشرفت ایرانهراسی نداشته باشند. ۳- معاشرت با دیگر کشورهای جهان مورد توجه جدی قرار گیرد. ۴-مناظره در دانشگاهها و رسانهها پیرامون مسائل کلیدی سیاست خارجی جریان داشته باشد. ۵ - از چالشهای امنیتی همسایگان عبور شود. ۶- بین تبلیغ و تحلیل در دستگاه دیپلماسی کشور تفکیک قایل شود. ۷- هیجان و عصبانیت در ادبیات و سیاست خارجی کنار برود. و ۸- از استفاده از واژگانی مانند حتما، یقینا و بیتردید در سیاست خارجی پرهیز شود .
نظر شما :