گزارش نشست «سبک زندگی سالم کودکان دیجیتال»
کنشگری کودکان در عصر دیجیتال/ بحران شناخت نسل کودک و نوجوان
در ابتدای این نشست دکتر عسگری با بیان اینکه در حوزه رسانه و کودک، علاوه بر مباحث تخصصی، در سال جاری در حوزه عمومی و فضای رسانهای و فرهنگی کشور نیز با موجهای رسانهای همانند معلم سلیبریتی/معلم بلاگر، جنجال معلم شمالی با اجرای آهنگ رپ محلی مازندرانی یا فراگیر شدن موزیک ویدئوی یکی از رپرهای خارج از کشور در فضای کودک مواجهه بودیم، افزود: این محتواها نیاز به نگاه کارشناسی و غیرسیاسی دارد چراکه برخی از این محتواها بدون توجه به حقوق کودک در عصر دیجیتال منتشر شده است.
کودکان؛ بومیان عصر دیجیتال
عسکری با اشاره به عصر دیجیتال و تغییر مفهوم کودکی بیان داشت: دیجیتالیشدن حوزه ارتباطات و گسترش فرهنگ دیجیتال ازجمله ظهور نسل کودکان دیجیتال، سبک زندگی و مناسبات نسلی را تحت تأثیر قرار داده است. نسل جدید (نسل X , Y, Z) در عصر دیجیتال و فضای برخط متولد و بزرگ شده است و جامعهپذیری نسلی متفاوتی را از طریق فناوریهای جدید تجربه میکنند. برای کودکان امروز به عنوان بومیان عصر دیجیتال، استفاده از رسانههای برخط و دیجیتال یکی از ویژگیهای بدیهی است. بنابراین، استفاده از تکنولوژیهای جدید ارتباطی همانند تلفن همراه، تبلت وایپد و... در بین کودکان عصر دیجیتال به امری رایج تبدیل شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه کودک مفهوم جدیدی است، گفت: پیش از این کودکان انسانهای ناپختهای قلمداد میشدند که هویت متمایزی از بزرگسالان نداشتند. شما وقتی به عکسهای دوره قاجار از کودکان نگاه میکنید، انسان کوچکی در لباس و ژست بزرگسال میبینید.
وی در ادامه افزود: یکی از مسائلی که در سیاست بازنمایی نسلی برجسته است، مسئله نابرابری در روابطِ «میان نسلی» یا روابط بزرگسالان و کوچکسالان است. فرزند بهعنوان عضو جوان خانواده با خصوصیات «ناپخته»و «بیتجربه» و «بچه» شناسایی میشود، خصوصیاتی که ریشه در باورهای فرهنگی جامعه دارد و توسط نهادهای اجتماعی همچون نهاد خانواده، آموزش و رسانه برساخته میشود. همانگونه که مشاهده میکنید، این مفهوم در سینما، موسیقی و سایر عرصههای فرهنگی و هنری نیز بازتولید میشود و شما علاوه بر آشنا بودن با عبارت «بچه نشو» در فرهنگ عامه، در حوزه هنر نیز با همین عبارت در سینما و موسیقی و ... روبهرو هستید.
وی افزود: در این میان، یکی از متون رسانهای که روابط نسلی در آن بهتر بازنمایی شده، ژانر پویانماییها (انیمیشنها) است. سیاست بازنمایی کودک در این ژانر حول محور قهرمان و نه بچه و انسانی خام شکل میگیرد.
کنشگری کودکان در عصر دیجیتال/ بحران شناخت نسل کودک و نوجوان
عسکری با بیان اینکه کودکان در عصر دیجیتال امکان «قدرتبخشی» بیشتری پیدا کردهاند، گفت: در این فضای جدید ارتباطی که با دیجیتالیشدن حوزه ارتباطات روبهرو هستیم نه تنها الگوی مصرف رسانهای بلکه حتی مفهوم سیاستگذاری و نسل کودک و نوجوان نیز دچار دگرگونی شده است.
وی افزود: نسل کودک و نوجوان امروز که با تلفن همراه هوشمند، تبلت، وایپد و... همنواست، از نظر نگرش و الگوی مصرف رسانهای با کودکی ما و نسل کودک در چند دهه قبل متفاوت است. بنابراین عدم درک فضای جدید ارتباطی و تغییرات فرهنگی و نسلی موجب «بحران شناخت» نسل جدید میشود و پارادوکسهای اجتماعی_فرهنگی را در جامعه شکل میدهد. بهگونهای که گاهی نظام خانواده و حتی نظام سیاسی از نسل دهه 80 و 90 یک «غول کوچک غیرشناسا» میسازد.
در سیاست بازنمایی کودک، گاهی تصور از کودکی، تصور از کودکی خود ما است. در این حوزه، اغلب به جای بازنمایی کودک برای کودک شاهد بازنمایی کودک برای بزرگسال هستیم. این رویکرد، اغلب در صدد بازنمایی تصور فرهنگی از نسل کودک است و اغلب در راستای دغدغه خوشبینانه یا بدبینانه بزرگسالان نسبت به آینده است؛ موضوعی که کتی مرلاک جکسون در کتاب تصویر کودکان در فیلمهای هالیوودی نیز به آن پرداخته است و دو بازنمایی از کودک یعنی کودک معصوم_کودک شیطان در سینمای قبل و بعد از جنگ جهانی را ارائه کرده است.
محرومیت کودکان از دنیای دیجیتال امکانپذیر نیست
عسکری در حوزه سبک زندگی کودکان دیجیتال بیان کرد، امروزه با تغییراتـی که در سـبک زندگـی کـودکان رخ داده به آن ها فرصتهایی در حوزه آمـوزش، ارتباطـات و سرگرمی دیجیتال و برخط داده شده است.
وی افزود: اگرچه نگاه داخلی به فضای مجازی اغلب آسیبشناسانه است اما در حوزه کودکان، امکان محروم نگه داشتن کودکان از محیط دیجیتال نه مقدور و نه صحیح است. چراکه کودکان در عصر دوجهانیشدن، هم در واقعیت و هم در دنیای دیجیتال زندگی میکنند. بنابراین، در مقابل نگاه صرفاً آسیبشناسانه باید بهدنبال فراهمسازی و تضمین یک محیط دیجیتالی امن و مفید برای کودکان باشیم. همچنین باید بین دنیای واقعی و مجازی کودکان، تعادل ایجاد و مؤلفههای هویتبخش کودکان را در هر دو فضای واقعی و مجازی دنبال کنیم. در این رابطه، نهادهای مختلف از جمله مدرسه، خانواده و سیاستگذاران، در شکلدادن به اکوسیستم دیجیتال مسئولیت دارند.
یک مورد خاص: لزوم محرومیت کودکان زیر دو سال از رسانههای دیجیتال
عسکری در این نشست با تشریح اختلال «سندرم کودک دیجیتال» اظهار داشت: فقط در یک مورد نیازمند محرومیت نسل کودکان زیر دو سال از رسانههای دیجیتال هستیم و حتی سازمان بهداشت جهانی نیز زمان تماشای صفحه نمایش را برای کودکان زیر یک سال را صفر و برای کودکان دو تا چهار سال، حداکثر یک ساعت در روز توصیه کرده است. وی تأکید کرد: بنابراین استفاده از وسایل دیجیتال خصوصاً در دو سال اول کودکی باید بهشدت محدود شود.
سبک زندگی سالم کودکان دیجیتال
وی در ادامه فهرستی برای رویکرد سالم استفاده از فناوریهای دیجیتال ارائه کرد و گفت: زمان استفاده از صفحه نمایش و استفاده از فناوری دیجیتال میتواند بخشی از یک سبک زندگی سالم (healthy lifestyle) باشد، البته به شرط برقراری تعادل با سایر فعالیتها. در این زمینه، قوانین خانواده میتواند به شما کمک کند زمان نمایش و سایر فعالیتهای کودکان پیش دبستانی را متعادل کنید.
وی با ذکر مثال توضیح داد: یکی از نکات هشدارآمیز در سبک زندگی دیجیتال کودکان این است که از روشن بودن تلویزیون یا رسانه دیجیتال در پسزمینه محیط خانواده خودداری شود. آنها میتوانند حواس کودک شما را از بازی، مطالعه کتاب و تعامل با دیگر اعضای خانواده منحرف کند.
عسکری در پایان خاطرنشان کرد: اگرچه استفاده از فناوری دیجیتال بخش عادی زندگی اکثر کودکان و نوجوانان است ولی باید اطمینان حاصل کنید که کودکان زمان استفاده از رسانههای دیجیتال را با سایر فعالیتها مثل خواندن کتاب، بازی در دنیای واقعی و خواب و تحرک متعادل کنند.
والدگری در عصر والدگری دیجیتال
عسکری در پایان بحث خود به والدگری در عصر رسانههای دیجیتال پرداخت و گفت: زمان ها و مکانهای بدون صفحه نمایش دیجیتال را در خانه خود مشخص کنید.«زمان صفر استفاده» داشته باشید و استفاده از رسانههای دیجیتال، یک ساعت قبل از خواب کودک و زمان صرف غذا صفر باشد. همچنین تجربه برخط و دیجیتال خانواده خود را بهبود ببخشید؛ محتوای با کیفیت را انتخاب کنید و به فرزندان خود یاد دهید تصمیم بگیرند که برخی محتواهای دیجیتال ارزش وقت و توجه آنها را ندارد. وی در پایان بحث خود درباره سبک زندگی سالم دیجیتال خاطرنشان کرد: برای همه ما در تمام سنین؛ چه کودک و چه بزرگسال لازم است، یک پرچم قرمز همیشه بالا باشد و آن این است که زمان استفاده از رسانههای دیجیتال و بازیهای برخط به تحرک و فعالیت بدنی، تغذیه سالم و زمان خواب کودک و بزرگسال صدمه نزند.
بازنمایی کودکان در پویانمایی ایرانی و غیرایرانی
در ادامه این نشست علیرضا خسروی، دانشآموخته دکتری علوم ارتباطات، با اشاره به پژوهش انجام شده در حوزه پویانماییها شرح داد: پویانماییها به واسطه استفاده از تکنیکهای فنی، محتوای شاد و رنگارنگ مورد علاقه کودکان هستند و جذابیت فراوانی برای این نسل دارند. حتی برخی پویانماییها هرچقدر هم بازپخش شوند، مورد استقبال و توجه کودکان و نوجوانان قرار میگیرند. پژوهشی با هدف دستیابی به سیاستگذاری مطلوب برای انتقال مهارتهای زندگی و ارتباطی در محتوای پویانمایی برای کودکان، به موضوع فصل مشترک رابطه رسانهها و کودکان یعنی پویانمایی (انیمیشن) پرداخته و به بازنمایی کودکان در پویانمایی ایرانی و غیرایرانی پرداخت. در این تحقیق، دوپویانمایی ایرانی؛ مینا و پلنگ، رستم و سهراب و دوپویانمایی غیرایرانی؛ موآنا و کوکو مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.
خسروی با تحلیل فیلمهای فوق یادآور شد:؛ اگر مسائل فنی و طراحیهای تصویری رایانهای را کنار بگذاریم، و به محتوا بنگریم، در هر دو نمونه، پرداختن به داستانها براساس افسانه و قصههای فرهنگ بومی جامعه بوده است. افتخار و تأکید بر آداب و رسوم، نمادهای ملی و مذهبی، زندگی جمعی و مشارکتی، حفظ نهاد خانواده، نشاندادن خانواده گسترده برای انتقال فرهنگها از نسلی به نسل دیگر از جمله محتواهای خوب و مناسب برای کودکان و نوجوانان در این عصر نوین است. برای تهیه محتوای مناسب برای پویانماییهای ایرانی، میتوان به قصهها و داستانهای بومی_محلی با استفاده از زبانی ساده مراجعه کرد.
یافتههای پژوهش
وی با اشاره به یافتههای این پژوهش گفت: از ظرفیت محتوای پویانماییها برای آموزش مهارت زندگی و مهارت ارتباطی نهایت استفاده را باید داشته باشیم. دنیای انیمیشنها همیشه جذابیتهای خاص خودش را دارد. اکثر فیلمهای انیمیشنی وابسته به زبان نیستند، لذا این رویداد فرصت خوبی برای ارتباطات بین فرهنگیست.
تحقیق اخیر خاطرنشان میسازد، افتخار و تأکید بر آداب و رسوم، نمادهای ملی و مذهبی، زندگی جمعی و مشارکتی، حفظ نهاد خانواده، نشان دادن خانواده گسترده برای انتقال فرهنگها از نسلی به نسل دیگر از جمله محتواهای خوب و مناسب برای کودکان و نوجوانان است. توجه به مهارتهایی برای افزایش تواناییهای روانی_اجتماعی افراد که فرد را قادر میسازند بهطور مؤثر با مقتضیات و کشمکشهای زندگی روبهرو شود، باعث ارتقاء سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی اجتماعی میشود.
کودکان پرسشگر، خلاق، صبور، نظمپذیر، خطرپذیر،
خسروی در خاتمه ارائه خود شرح داد: برای داشتن پویانمایی مناسب باید به همین مفاهیم و پارامترهای نزدیک، که شرحش بالاتر بیان شد، توجه کرد و نیازی به خلق داستانهای دور از ذهن نیست. داستان فیلم نمونههای غیرایرانی مورد بررسی، در فضایی سنتی و محلی اتفاق افتاده است. اگر کودکان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظمپذیر، خطرپذیر، دارای روحیه گفتوگو و تعامل، دارای روحیه مشارکت جمعی و همکاری تربیت کنیم، اینها انسانها و شخصیتهایی خواهند شد که به فرآیند توسعه کمک میکنند. از آنجاکه پویانمایی برای کودکان، جنبه جذابیت و سرگرمی دارد، پرداختن به این امر کمک میکند تا پویانمایی با محتوی و کیفیت خوب و با درنظر گرفتن ملاحظات جهان_وطنی (محلی) تولید و پخش شود./پایان
نظر شما :