بررسی خطاهای رایج دانشجویان ایرانی در نگارش دانشگاهی به زبان انگلیسی
نگارش مقالات علمی با هدف انتشار در نشریات معتبر دانشگاهی قهراً از قواعد و اسلوب نگارشی و ساختاری خاصی پیروی میکند که این گونه نگارشی را از سایر گونههای نگارشی (مانند کتاب، نقد علمی، مقالات مروری، نقد کتاب، ...) متمایز میسازند. عدم تسلط فارغالتحصیلان و متخصصان دانشگاهی به این قواعد و اسلوب ممکن است منجر به عدم توفیق آنها در انتشار تولیدات علمی خود در قالب مقالات علمی در نشریات معتبر علمی شود. قبل از اقدام به آموزشِ این قواعد و اسلوب، باید مشخص شود که آیا فارغالتحصیلان و متخصصان دانشگاهی با آنها از قبل آشنایی دارند یا نه. یکی از مهمترین بخشهای مقالات علمی (و شاید مهمترین آنها) بخش/زیرگونه «بحثِ نتایج» است که در مقالات علمی در فاصله میان زیرگونه «روش» و زیرگونه «نتیجهگیری» قرار میگیرد. نگارش این زیرگونه هم سهل است و هم ممتنع و تسلط یا عدم تسلط به آن میتواند نقشی تعیین کننده در توفیق یا عدم توفیق نویسندۀ مقاله در انتشار اثر خود داشته باشد.
به همین دلیل، طرح «بررسی خطاهای رایج دانشجویان ایرانی در نگارش دانشگاهی به زبان انگلیسی: شناسایی خطاهای ساختاری ـ متنی زیرگونه بحثِ نتایج در مقالات علمی نوشته شده توسط دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش زبان انگلیسی در بازه زمانی 2009 ـ 2019» به منظور کشف همخوانی یا عدم همخوانی رفتار نگارشی دانشجویان ایرانی مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته زبانشناسی کاربردی با رفتار نگارشی متخصصان جامعه انگلیسی زبان همین رشته در نگارش زیرگونه بحثِ نتایج در مقالات علمی انجام شد.
این طرح به دنبال پیداکردن پاسخ به چند سوال بود که عبارتند از: (1) چه تفاوتهای احتمالی معناداری بین نگارش دانشگاهی دانشجویان ایرانی دورههای تحصیلات تکمیلی (در رشته زبانشناسی کاربردی/آموزش زبان انگلیسی) و متخصصان انگلیسی زبان از نظر «فراوانی» کاربرد گامها و حرکات گونهای در زیرگونه «بحثِ نتایج» مقالات علمی وجود دارد؟ (2) چه تفاوتهای احتمالی معناداری بین نگارش دانشگاهی دانشجویان ایرانی دورههای تحصیلات تکمیلی (در رشته زبانشناسی کاربردی/آموزش زبان انگلیسی) و متخصصان انگلیسی زبان از نظر «انواع» گامها و حرکات گونهای در زیرگونه بحثِ نتایج مقالات علمی وجود دارد؟ (3) تا چه میزان رفتار نگارشی دانشجویان ایرانی دورههای تحصیلات تکمیلی (در رشته زبانشناسی کاربردی/آموزش زبان انگلیسی) در نگارش دانشگاهی منطبق بر رفتار نگارشی متخصصان انگلیسی زبان است؟ تا چه میزان رفتار نگارشی آنها مستقل از جامعه هدف است. (4) کدام گامها و حرکات گونهای در زیرگونه بحثِ نتایج مقالات علمی اجباری، قراردادی (یا رایج) و یا اختیاری هستند؟
برای پاسخ به سوالات فوق، 33 مقاله از سه نشریه دانشگاهی ایرانی و 33 مقاله از سه نشریه معتبر بینالمللی به صورت تصادفی انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. تمامی مقالات منتشر شده در این شش نشریه در بازه زمانی سالهای 2009 تا 2019 گردآوری شدند. سپس، در فرایند غربالگری، از سه نشریه ایرانی فقط مقالاتی حفظ گردیدند که توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی نوشته شده بودند (به توضیحات مبسوط متن گزارش طرح مراجعه شود). از نشریات خارجی نیز مقالاتی حفظ گردیدند که توسط متخصصانی نوشته شده بودند که زبان مادری آنها انگلیسی بوده و بومی آن زبان محسوب میشدند. سپس از هر نشریه و از هر سال یک مقاله به صورت تصادفی انتخاب شده و در نمونههای مربوطه (نمونه ایرانی و نمونه خارجی) قرار گرفتند. نمونههای به دست آمده توسط سه کدگزار انسانی (سه متخصص آموزش نگارش دانشگاهی هر یک با حداقل پانزده سال تجربه تدریس) با استفاده از مدلهای مفهومی یانگ و الیسون (2003) و راسمینین (2006) تحلیل و نمرهدهی شدند. به این منظور، گامها و حرکات ساختاری موجود در نمونهها توسط این کدگزاران استخراج گردید. به منظور جلوگیری از بروز خطای «اثر تمرین»، از این متخصصان خواسته شد از «طرح موازنهشده» (counterbalanced design) استفاده کنند تا «تاثیر تمرین» (practice effect) احتمالی، کنترل شود و از بروز خطا در دادهها جلوگیری شود. سپس دادههای خام به دست آمده، تناسب بندی شدند و مبنای 100 برای هممقیاس کردنِ تمامی گامها و حرکات، انتخاب شده و با تناسب بندی، نمراتِ همه گامها و حرکات، به مبنای 100 رسانده شده سپس از آنها در تحلیل آماری استفاده شد.
برای پاسخ به سوال اول، با استفاده از آزمون ناپارامتری من-ویتنی نسبت به مقایسه فراوانیها در دو گروه نویسندگان ایرانی و خارجی (یا نیتیو) اقدام شد. برای پاسخ به سوال دوم، با استفاده از آزمون تی گروههای مستقل (independent samples t test) نسبت به مقایسه گروههای نویسندگان خارجی و ایرانی اقدام شد. برای پاسخ به سوال سوم، ابتدا از آزمون کُلمُگروف-اِسمیرنُف برای حصول اطمینان از نرمال بودن توزیع نمراتِ به دست آمده از گروه نویسندگان بومیِ زبان انگلیسی (گروه معیار) استفاده گردیده و سپس عملکرد دانشجویان ایرانی (نمونه مورد مقایسه با نمونه معیار) از طریق آزمون تی تکنمونهای (one-sample t test) با نمونه معیار مقایسه شد. برای پاسخ به سوال چهارم، درصدِ کاربرد هر حرکت یا گام در کل نمونههای موجود (هر 33 سوژانر بحثِ نتایج نوشته شده توسط دانشجویان ایرانی و هر 33 سوژانر بحثِ نتایج نوشته شده توسط متخصصان انگلیسی زبان خارجی) محاسبه شده و با چارچوب مفهومی راسمینین (2006) مقایسه گردید. علاوه بر تحلیلهای استنباطی مذکور، تحلیلهای توصیفی متعددی نیز در سطح واژگان و سختی خوانش و سطح خوانش با استفاده از آمارههای سطح خوانش فلش کینکاید و سختی خوانش فلش کینکاید انجام شد.
پس از استخراج نتایج، مشخص گردید که (1) گروه ایرانی از میانگین تعداد واژگان به مراتب کمتری استفاده میکند، (2) گروه ایرانی از به کارگیری گامها و حرکات ژانری مربوط به بحثِ نتایج در نگارش خود غافل است، (3) گروه ایرانی گامها و حرکات ژانری که در مدل مفهومی یانگ و آلیسون (2003) مشخص شده است را در مقایسه با گروه متخصصان خارجی با درصدهایی به مراتب کمتر به کار برده و در مواردی حتی آنها را به طور کلی استفاده نمیکند و (4) گامها و حرکات ژانری که برای نویسندگان متخصص جامعه معیار در دسته گامها و حرکات اجباری یا هنجاری قرار میگیرند، از نظر نویسندگان ایرانی در دسته اختیاری و قابل حذف قرار دارند. این میزان تفاوت حاکی از عدم تسلط و فقدان توانش نگارشی در گروه دانشجویان ایرانی مورد مطالعه در پژوهش حاضر است به گونهای که نگارش این دانشجویان را میتوان «نگارش جزیرهای» تلقی کرد که از هنجارهای جامعه تخصصی دور افتاده و با آن ارتباطی ندارد. بر اساس نتایج این پژوهش توصیه شده است که دانشجویان مورد مطالعه (و به طور کلی تمام دانشجویان ایرانی) به بازآموزی مهارت نگارش تخصصی بپردازند، نشریات علمی داخلی به بازنگری در معیارهای پذیرش و انتشار مقالات خود اقدام کنند و سیاستگذاران ذیربط در وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری به بازنگری در سیاستها، آئیننامهها، و برنامهریزی منابع درسی اقدام کنند. بر مبنای پژوهش حاضر، پیشنهاداتی نیز برای انجام پژوهشهای بیشتر ارائه گردیده است.
نظر شما :