خلاصه طرح پژوهشی «نشانهشناسی سکههای ایران از دوره صفوی تا ابتدای دوره قاجار»
پژوهشگر: صفورا برومند، پژوهشکده تاریخ ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
تشکیل دولت صفوی (1135- 907 ق. / 1722- 1501 م.) در سالهای آغازین قرن دهم هجری قمری / شانزدهم میلادی، زمینهی شکلگیری مولفههای هویتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی را در ایران فراهم کرد. تأکید بر مولفههای شیعی، دگرگونیهای اجتماعی-فرهنگی ناشی از آن، رویارویی با عثمانی، برقراری مناسبات با اروپا را به دنبال داشت. سقوط صفویان (1135 ق./ 1722 م.) و حکمرانی هر چند کوتاه افغانها (1142- 1135 ق./ 1729- 1722 م.) سرآغاز تغییرات در ارکان قدرت و ساختار اجتماعی و فرهنگی ایران بود که به رقابتهای سیاسی مدعیان حکومت منجر شد. این رقابتها در دوران افشاریه (1163 – 1148 ق. / 1795- 1736 م.) و زندیه (۱۲۰۹- 1164 ق. / 1794 – 1751 م.) نیز ادامه یافت و سرانجام با به قدرت رسیدن آقا محمد خان قاجار به پایان رسید. در دوران سیصد و دو سالهی مورد بحث، ضرب سکه به سبک و سیاق پیشینیان متداول بود. بدین ترتیب، محقق تاریخ ایران در مقطع مورد نظر این پژوهش، با مجموعهای از سکهها به عنوان مکمل منابع تاریخی روبرو است که از منظر مطالعات نشانهشناختی، اجزای طرح و متن آنها «گفتمانی» را شکل میدهد. در این پژوهش، ضمن معرفی مشخصات ظاهری سکههای این دوران، ویژگیهای نشانهشناختی و «گفتمان» متون نوشتاری سکهها بررسی شد. جامعهی آماری این پژوهش، مجموعه سکههای طلا و نقرهی متعلق به عصر صفوی تا آغاز دورهی قاجار موجود در موزهها و مجموعههای خصوصی داخل و خارج از ایران را شامل میشود. یافتههای این پژوهش به اختصار و بدین شرح ارائه میشود:
- سکه رسانهای است حامل پیامی از دنیای پیشاگفتمانی، بافتار یا سپهر نشانهای عصر صفوی تا پایان دوره زندیه.
- حکمران یا مدعی حکومت به عنوان «گفتهپرداز» با ضرب سکه، «گفته، ابژه زبانی، متن یا رسانهای» را ایجاد میکند.
- پیام «گفتهپرداز» به واسطهی سکه به عنوان «گفته، ابژه زبانی، متن یا رسانهای»، از طریق «نوشتار» به مخاطب منتقل میشود که در نظام نشانهشناختی «نشانه نمادین» به شمار میرود.
- «نوشتار» سکههای دوران مورد بحث، از دو گفتمان زیباییشناختی و مفهومی برخودارند.
- در گفتمان زیباییشناختی، شیوه چیدمان نوشتار و قاببندی متن از توجه طراح سجع و مُهر سکه برای انتقال صریح پیام به مخاطب حکایت میکند. سجع سکهها مبین رویکرد مذهبی حاکمان و استفاده از عناصر واژگانی مفهومساز و مبین مشروعیت قدسی است. انتخاب خطوط نسخ و نستعلیق با ویژگی انعطافپذیری در نگارش و جایگاه زیباییشناختی و مفهومی آنها، در تبیین این پیام مشروعیتساز موثر بوده است.
- در گفتمان مفهومی، مضامین دلالت صریح پیام نوشتاری سکهها عبارتند از: معرفی حاکم، محل ضرب و سال ضرب که از حضور بالفعل حاکم یا مدعی حکومت، قلمرو مکانی و زمانی حوزه قدرت وی حکایت میکنند.
- در گفتمان مفهومی، مضامین دلالت ضمنی پیام سکهها عبارتند از: اتصال گفتمانی که با استفاده از ویژگی نگارشی خطوط نسخ و نستعلیق و ایجاد کشیدگی در واژگانی که در دنیای پیشاگفتمانی ضرب سکه، تأکید بر آنها ضروری بوده، شکل گرفته است. شیوه تنظیم و تدوین سجع سکهها نیز به گونهای ضمنی، نشانههای گفتهپرداز (حکمران یا مدعی حکومت) برای القای پیام مشروعیتبخشی آنها محسوب میشوند. به کار بردن شهادتین شیعی یا حذف آن، استفاده از عبارات توصیفی و دوبیتی، توسل به امام یا ائمه (ع)، از مضامین این دلالت ضمنی به شمار میروند. نشانههای گفتهپرداز از منظر دلالت ضمنی در قالب نوشتار محل و سال ضرب نیز قابل تفسیرند. درواقع، گستره مکانی و زمانی گفتهپرداز را معرفی میکنند و این نشانهها زمانی از اهمیت بیشتر برخوردار میشوند که حاکم یا گفتهپرداز با مدعی حکومتی روبرو بود که او نیز به ضرب سکه میپرداخت. در این شرایط، نمونه دیگری از نشانه گفتهپرداز به صورت اَنگ یا سورشارژ بر سکهها نقش میبست. علامت سکهکن را نیز میتوان نمونه دیگری از نشانه گفتهپرداز بر سکهها قلمداد کرد. گونه دیگری از دلالت ضمنی مرتبط با سکهها، در منابع تاریخی پدیدار شده است. درواقع، همنشینی بین زنجیره واژگان مرتبط با فن ضرب سکه در قالب استعارات و بهرهمندی از فنون ادبی و صنایع معنوی چون مراعات نظیر است، به خلق متون ادبی منجر شده است که مفهوم ضمنی آنها با هویت سکهها در ساختار سیاسی-اجتماعی دوران مورد بحث مرتبط است.
بدین ترتیب، سکهها در دوران مورد بحث از منظر نشانهشناختی و نشانه-معناشناختی، به «متن» و عرصهای برای شکلگیری گفتمان مشروعیتبخش تبدیل میشوند و بین نشانههای نوشتاری آنها و مفاهیم نشانهشناختی در ایجاد و القای پیام رسانهای هدفمند و تأثیرگذار، ارتباط هدفمند و معناداری برقرار است.
نظر شما :