گزارش طرح پژوهشی پایان یافته با عنوان «تحول پارادایمی در معانی و دلالتهای مفهوم امنیت و نسبت سنجی آن با ایران امروز»
طرح پژوهشی «تحول پارادایمی در معانی و دلالت های مفهوم امنیت و نسبت سنجی آن با ایران امروز» در سال 1400 توسط دکتر سلمان صادقی زاده عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اتمام رسید.
تحول پاردایمی همواره با تغییری رادیکال در پیش فرض ها و اهداف کنشگران اجتماعی همراه است. این تغییر با نوعی «بازشناسی» در مفاهیم بنیادین همنشین است؛ مفاهیمی که دانش ما از نظم اجتماعی را سامان میدهد و کنش ما در ارتباط با یکدیگر را معنا می بخشد. یکی از این مفاهیم بنیادین، مفهوم امنیت است.
به طور کلی، میتوان امنیت را دارای دو بعد عینی و ذهنی دانست. امنیت عینی بیانگر صیانت از موجودیتهاست؛ حال این موجودیت میتواند موجودیت انسانی باشد یا موجودیت غیر انسانی مانند جامعه، دولت، ملت یا سازمانی خاص. شاید بتوان گفت امنیت عینی در طول زندگی بشر دستخوش دگردیسیهای ماهوی و معنایی شده و از این گذر مصادیق آن نیز تغییر کرده است. در واقع تحل در معانی امنیت به تحول در دلالتهای آن انجامیده است.
آقای دکتر صادقی زاده در تحقیق حاضر در قالب پنج فصل میکوشد تا تحولات پارادایمی در مفهوم امنیت را واکاوی کند. در فصل نخست، کلیات و مبانی تحقیق مشتمل بر بیان مسئله، پرسشهای اصلی و فرعی، ضرورت و اهمیت تحقیق، چارچوب نظری، اهداف تحقیق، تعریف مفاهیم کانونی و مفاهیم همپوشان بیان شده است. در فصل دوم ذیل سه بخش پیشینه و ادبیات نظریه پارادایمی، پیشینه و ادبیات نظریه امنیت جامعوی در جهان و پیشینه و ادبیات نظری امنیت جامعوی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم با عنوان «بحران در پارادایم سیاسی امنیت» تلاش شده تا با بیان سیر تحول پارادایمی مفهوم امنیت، زمینه های تحول در معانی و دلالتهای مفهوم امنیت تبیین و زمینه های پیدایش پارادایم فرهنگی امنیت ترسیم شود. در فصل یادشده گذار پارادایمی از امنیت سیاسی به امنیت اقتصادی و سپس امنیت جامعه ای یا اجتماعی را مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که برداشت سیاسی از مفهوم امنیت بیش از هر زمان دیگر دستخوش بحران شده است: بحران در انگاره ها و بحران در رویه ها. بحران نخست بیانگر گسست در مفروضات و نظریاتی است که نظام دانش امنیت سیاسی را برپا نگاه می داشت و بحران دوم ناظر بر سست شدن رویه هایی است که نظم برآمده از امنیت سیاسی را بر کالبد عینیت اجتماعی می پوشاند.
فصل چهارم با عنوان «پیدایش پارادایم فرهنگی امنیت» بر تبیین مختصات کانونی پارادایم فرهنگی امنیت متمرکز است و تلاش شده تا انگاره های کانونی دربارۀ جامعۀ امن ذیل این الگووارۀ فرهنگی بازشناسی شود. مجری در این بخش بر اهمیت انگاره هایی همچون سوژه، دموکراسی و جنبشهای اجتماعی تاکیده داشته و نظام دانش برآمده از مدرنیتۀ متأخر را در کانون بحث مطالعات امنیتی جای داده است.
در آخر و در فصل پنجم با عنوان «جایگاه امنیت جامعوی در ایران امروز» با بحث و بررسی جایگاه امنیت جامعوی در ایران امروز تلاش شده تا پارادایم فرهنگی امنیت در صحنه اجتماعی و سیاسی کشورمان جایابی و پیرامون دلالتهای نظری و مصادیق عملی آن تحلیلی ارائه شود.
نظر شما :