معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه:

برای ارتقاء پژوهش در علوم انسانی، نیازمند یک بسته‌ی راهبردی جامع هستیم

۱۷ آذر ۱۴۰۰ | ۰۷:۳۹ کد : ۲۱۶۲۰ مهمترین اخبار
تعداد بازدید:۳۶۳
دکتر یحیی فوزی، معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه: برنامه‌ها و طرح‌هایی برای چهار حوزه‌ی؛ تولید پژوهش، سازمان پژوهش، خدمات پژوهش و بخش آموزش تدوین شده است که موجب تقویت پژوهش در پژوهشگاه خواهد شد.
برای ارتقاء پژوهش در علوم انسانی، نیازمند یک بسته‌ی راهبردی جامع هستیم

پس از تغییر و تحولاتی که در سطوح مدیریتی پژوهشگاه رخ داد، دکتر یحیی فوزی استاد علوم سیاسی، به‌عنوان سرپرست معاونت پژوهشی و تحصیلات تکمیلی منصوب شدند. به همین بهانه گفت‌وگویی  انجام دادیم و نظراتشان را درباره‌ی مسائل و مشکلات مربوط به «پژوهش» جویا شدیم.


• به‌عنوان اولین سؤال، مشکلات و مسائل ریشه‌ای پژوهش‌های علوم انسانی و راه‌حل آن‌ها را در کشور چگونه می‌بینید؟

مسائل مرتبط با پژوهش در کشور و پژوهشگاه علوم انسانی را می‌توانیم درسه سطح مورد بحث قرار دهیم. سطح اول، مسائل مرتبط با کارگزاران پژوهش است، یعنی مسائل مرتبط با پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کارشناسان پژوهش که سربازان خط مقدم پژوهش در کشورند و نقش کلیدی را در پیشبرد کیفیت و کمیت پژوهش به عهده دارند. سطح دوم، سطح ساختارها و نُرم‌ها (ضوابط) و آیین‌نامه‌های پژوهشی‌ست که ریل و مسیر پژوهش و جهت‌گیری‌ها را تعیین و هدایت می‌کنند. سطح سوم، گفتمان‌ها و رویکردهاست که نوع نگرش به بنیادهای پژوهش را مشخص می‌کنند.


•    ارزیابی شما از چالش‌های این سطوح که مطرح شد، چیست؟

اگر ما بخواهیم چالش‌ها در هر حوزه از سطوح سه‌گانه‌ی مذکور را بیان کنیم، در سطح کارگزاران مسائلی وجود دارد که می‌توانند در نوع پژوهش کشور اثرگذار باشند. ازجمله می‌توان به برخی از آنها اشاره کرد؛ مثلاً بحث انگیزه و علاقه‌‌ی پژوهشگر یکی از مباحث مهم در این ارتباط است و کیفیت و خروجی یک اثر ارتباط تنگاتنگی با علایق و انگیزه‌های شخصی محقق دارد. اگر پژوهشگری علاقه و انگیزه‌ی لازم برای پژوهش نداشته باشد، نمی‌تواند اثر موفق یا کار باکیفیتی تولید کند. همچنین پژوهشگر، علاوه بر دارا بودن انگیزه‌ی لازم، نیازمند توانمندی ومهارت‌های کافی برای پیشبرد کار پژوهشی خود است. در این ارتباط، آشنایی و توان بهره‌مندی لازم و کاربست روش‌های مناسب در پژوهش از اهمیت خاص برخورداراست، زیرا اصولاً پژوهش بدون «روش»، پژوهش نیست، بلکه نوعی تدوین یا گردآوری است. نکته‌ی مهم بعدی لزوم آشنایی و ارتباط پژوهشگر با مسائل، مشکلات و چالش‌های جامعه‌ی خود است. پژوهشگر باید بتواند مسئله‌شناسی مناسبی در پژوهش داشته باشد و پژوهش او در راستای حل یا تبیین درست یک مسئله‌ی معرفتی یا کاربردی باشد و همچنین بتواند بیان کند که پژوهش او چه مشکلی را حل می‌کند و با چه نوع سیاست‌گذاری ارتباط دارد؟ درواقع رابطه‌ی پژوهش با جامعه و ذی‌نفعان، بحث مهمی است. چالش دیگری که بر کارایی کارگزاران پژوهش موثر است، دغدغه‌های برهم‌زننده‌ی آرامش روانی پژوهشگران است. پژوهشگر باید بتواند با خیال راحت و بدون دغدغه‌ی اقتصادی و معیشتی درفضایی آرام کار کند؛ این‌دست مشکلات پژوهشگران، بر روند و ثمره‌ی پژوهش آن‌ها تأثیر منفی می‌گذارد. محیط آرام و شرایط مناسب اقتصادی می‌تواند کیفیت و کمیت پژوهش را ارتقاء دهد. موضوع دیگر «استفاده‌ی بهینه از توانمندی‌های محققان» و قرارگرفتن آنها در جایگاه مناسب و مرتبط با تخصص آنهاست. اگر توانمندی‌های محقق شناخته شود و در جای مناسبی به‌کار گرفته شود، بر کیفیت پژوهشش بسیار اثرگذار خواهد بود. مورد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، کارهای مشترک و گروهی پژوهشی درعلوم انسانی است که باعث تعامل فکری بین نیروها‌ی با تجربه‌تر و نیروهای جدید می‌شود؛ در این زمینه فعالیت‌های ما از قوت لازم برخوردار نیست. در برخی موارد «پراکنده‌کاری و انجام کارهای تکراری» هم ازجمله بحث‌ها و چالش‌هایی‌ست که در سطح کارگزاری پژوهش مطرح است.

اما عوامل مؤثر بر پژوهش در سطح دوم «سازمان و ساختارها و آیین نامه‌های پژوهشی» است که ریل حرکت کارگزاران را شکل داده. برای نمونه می‌توان به بحث ترفیع، ارتقاء، آیین‌نامه‌های پژوهشی و آیین‌نامه‌های جذب استاد و دانشجو و ... اشاره کرد که همگی به سطح دوم مسائل مربوط به پژوهش بازمی‌گردد. نحوه‌ی تدوین آیین‌نامهها‌ و تنظیم ضوابط، کاملاً می‌تواند پژوهش و پژوهشگران را در مسیر خاص هدایت و تعیین کند پژوهش‌ها باید به چه سمت‌و‌سویی بروند و پژوهشگر برای ترفیع و ارتقاء باید چه اقداماتی انجام دهد. درواقع، آیین‌نامه‌ها کار هدایت پژوهش را انجام می‌دهند و اگر خوب نوشته نشوند، کمیت و کیفیت پژوهش و در نهایت، دستیابی به اهداف کلان در پژوهش‌های علوم انسانی با مشکلات مختلفی مواجه می‌شود. به‌نظر می‌رسد بخشی از چالش‌های علوم انسانی مربوط به همین آیین‌نامه‌ها و ضوابط (نُرم‌ها) و قواعد است که ساختارها در نگارش این قواعد و ریل‌گذاری‌های مذکور نقش اساسی دارند.

سطح سوم، سطح گفتمان‌ها و رویکردهاست که لایه‌ی زیرین پژوهش را می‌توانیم در این سطح ببینیم. نوع پاسخ به سؤالاتی همچون پژوهش‌ها در علوم انسانی با چه هدفی باید انجام ‌گیرد؟ ماهیت پژوهش‌های علوم انسانی چیست؟ رابطه‌ی نظر و عمل در علوم انسانی چگونه است؟ آیا پژوهش علوم انسانی صرفاً معطوف به توسعه‌ی معرفت است؟ کاربردی‌سازی و تجاری‌سازی چه جایگاهی در علوم انسانی دارد؟ نوع رابطه‌ی ارزش‌ها با علوم انسانی چگونه است؟ و سؤالاتی از این قبیل را می‌توان سؤالات مرتبط با لایهی گفتمانی چالش‌های علوم انسانی دید. در این زمینه دیدگاه‌های مختلفی در کشور وجود دارد و درواقع هنوز این بحث‌های چالشی مطرح است و انتظارات متفاوتی از علوم انسانی وجود دارد و درواقع اگر در زمینه‌ی این رویکردها به اجماع کاملی نرسیم، این چالش‌ها، اثرات و پیامدهای خود را در پژوهش خواهند داشت، لذا ارائه‌ی تعریف درست از انتظارات از علوم انسانی یا نوع ارتباط علوم انسانی با علوم دیگر خیلی مهم است. یکی از بحث‌های مهم، رابطه‌ی «دانش» و «ارزش» و نحوه‌ی پیوندزدن میان آن‌هاست. اینها موضوعاتی هستند که در گفتمان و رویکرد «پژوهش‌ها» مهم و مؤثرند و باید به بحث گذاشته شوند تا بتوان به اجماع نظری بین الاذهانی رسید.


•    با این توصیف برای حل این چالش‌ها چه راهکاری ارائه می‌کنید؟

با توجه به این سطوح سه‌گانه از چالش‌ها و برای حل چالش‌های موجود در عرصه‌ی پژوهش‌های علوم انسانی د رایران، نمی توان یک نسخه تک بعدی ارائه داد، بلکه به یک بسته و «راه‌حل» چندسطحی نیاز داریم، بسته‌ای که بتواند برای هرکدام از این سطوح و لایه‌ها راه‌حل ویژه‌ای داشته باشد. ما نیازمند راه‌حل‌های کوتاه‌مدت در عرصه‌ی کارگزاری و راهکارهای میان مدت برای سطح دوم هستیم و در درازمدت در خصوص رویکردها و گفتمان‌ها نیز باید راه‌حل ارائه کرد، تا بتوان با کمک این بسته‌ی راهبردی جامع، راهکارهایی واقع‌بینانه برای حل چالش‌ها در هرسه سطح ارائه داد و پژوهش‌های علوم انسانی را از نظر کمی وکیفی ارتقاء داد.


• ارزیابی شما از مشکلات پژوهشی در پژوهشگاه چیست؟

ما برای ارتقاء پژوهش در پژوهشگاه، مشکلات را درچهار سطح طبقه‌بندی کرده و در حال تدوین راه‌حل‌های مناسب برای هر حوزه هستیم. اولین حوزه، حوزه‌ی تولید پژوهش است که پژوهشکده‌ها و گروه‌های پژوهشی و پژوهشگران متولی آن هستند. تاکنون نیز در پژوهشگاه کارهای ارزشمندی انجام شده است، اما نیاز است تا برنامه‌محوری پژوهش در پژوهشکده‌ها و گروه‌ها معطوف به مأموریت کلان پژوهشگاه و اسناد بالادستی کشور تقویت شود و هر گروه تخصصی برنامه‌ی مشخص و هدفمندی داشته باشد و جایگاه پژوهش‌های هر عضو هیأت علمی در برنامه‌ی گروه کاملاً مشخص باشد تا اعضای یک گروه بتوانند در کنار هم در راستای پیشبرد مأموریت و اهداف کلان پژوهشگاه و اسناد بالادستی و نیازهای کشور پیش بروند و پژوهشگاه علوم انسانی بتواند تأثیرگذاری ملی خود را داشته باشد. در واقع، هر گروه علمی باید معین کند طبق اسناد بالادستی به دنبال چه اهدافی است و چه برند و پروژه‌ی فکری را دنبال می‌کند. بحث استفاده‌ی بهینه از توانمندی هرعضو هیأت علمی و پتانسیل محققان و کارشناسان پژوهشی و نیروهای موجود نیز باید مورد توجه قرار گیرد. اقدام مهم دیگر ساماندهی کارشناسان پژوهش و ارتباط بین کارشناسان و محققان داخل پژوهشکده‌هاست و همه‌ی این‌ها به رشد تولید و کیفیت پژوهش خدمت می‌کنند. افزایش دستاوردهای پژوهشی و تولید محصولات جدید و داشتن تنوع محصولات پژوهشی نیز ازجمله موارد دیگر دراین زمینه است که می‌توان در حوزه‌ی تقویت «تولید پژوهش» به آن اشاره کرد.
سطح دوم در سازمان و ستاد پشتیبانی پژوهش در پژوهشگاه است که باید کاملاً چابک باشد و بخش‌های دیگر، به خصوص «اداری و مالی» پژوهشگاه باید کمک‌کننده و تسهیل‌کننده‌ی پژوهش باشند و نوعی همسویی بین سازمان پژوهش و بخش‌های دیگر پشتیبانی پژوهش به وجود بیاید.
سطح سوم، خدمات پژوهش است که برنامه‌هایی برای آن تنظیم شده است؛ مثلاً کتابخانه باید به‌روز شود و کتابخانه‌ی دیجیتال شکل بگیرد. وضعیت انتشارات و کیفیت منشورات نیز لازم است، ارتقاء پیدا کند و روند توزیع آثار بهبود یابد. نشریات پژوهشگاه - حدود ۲۴ نشریه‌ی علمی_پژوهشی با ظرفیت خوبی داریم- باید با مأموریت پژوهشگاه همراه شوند و ارتباط بیشتری با پژوهشکده‌ها داشته باشند. درواقع نشریات باید ابزاری برای پیشبرد برنامه‌ی جامع گروه‌ها و پژوهشکده‌ها باشند و اعضای هیأت علمی پژوهشگاه نقش بیشتری در آن‌ها داشته باشند. در مجموع، نشریات پژوهشگاه باید ساماندهی شوند تا از ظرفیت نشریات استفاده‌ی بیشتری شود. همچنین برای بهره‌مندی هرچه بیشتر محققین و دانشجویان، لازم است که در مراکز و بانک‌های اطلاعاتی بیشتری عضو شویم.

در نهایت، عرصه‌ی «آموزش» قرار دارد که باید توازنی بین آموزش و پژوهش در پژوهشکده‌ها و بخش‌های آموزش برقرار شود و این بخش‌ها با یکدیگر تعامل داشته باشند. بنابراین، تقویت آموزش در کنار پژوهش یکی از سیاست‌های ماست که باید دنبال شود. بحث بعدی، ساماندهی پژوهش‌های دانشجویی است که ما ظرفیت بالایی در این زمینه داریم، رساله‌های دکتری هرکدام یک پژوهش علمی و روشمند است که اگر خوب مدیریت شوند، می‌توانند به پژوهش‌های فاخر تبدیل شوند. ما در پژوهشگاه بیش از140 دانشجوی دکتری داریم که اگر در چارچوب مسئله‌محور و به‌صورت روشمند و خوب هدایت شوند؛ می‌توانند به ارتقاء معرفتی و تأثیرگذاری علوم انسانی کمک کنند. بنابراین، امیدوارم با برنامه‌ها و طرح‌هایی که برای چهار حوزه‌ی تولید پژوهش، سازمان پژوهش، خدمات پژوهش و بخش آموزش داریم بتوان به ارتقاء جایگاه پژوهش در پژوهشگاه و ارتقاء علوم انسانی در کشور کمک کرد.

 

• چگونه می‌توان تأثیرگذاری پژوهش‌های علوم انسانی را در جامعه ارتقاء داد؟

امروزه اثربخشی علم، بحث مهمی در جهان است و شاخص‌های مختلفی هم برای اثربخشی علم معرفی می‌کنند. اثربخشی علم می‌تواند درون‌سازمانی یا برون‌سازمانی باشد. برخی با تعداد مقالاتی که از یک پژوهش استخراج شده یا تعداد استنادات و برون‌داده‌های پژوهش، می‌گویند اثرگذاری فلان پژوهش زیاد بوده است یا وقتی از یک پژوهش، کتابی چاپ یا کارگاهی با آن موضوع برگزار ‌شود، نشان می‌دهد که این اثر تأثیرگذار بوده است. هر چه ارجاعات به یک پژوهش بیشتر باشد، نشان می‌دهد که آن اثر برای جامعه اهمیت بیشتری دارد. مثلاً اگر از دستاوردهای یک پژوهش، فیلم و کارهای هنری وآثار دیگر بسازند و کارگاه تشکیل دهند یا جذب بودجه و حمایت‌های مالی بیشتر از یک پژوهش شود، نشان می‌دهد که این اثر از اهمیت بیشتر وتأثیرگذاری بالاتری برخوردار است. همچنین، شرکت و دریافت جایزه از جشنواره‌های مختلف، همگی ثابت می‌کند که نتیجه‌ی آن پژوهش با اقبال بیشتری از طرف نخبگان مواجه شده است. اثربخشی یک پژوهش اصولاً در حوزه‌های مختلف، تعریف خاصی دارد. اثربخشی درحوزه‌ی اقتصاد، حوزه‌ی سیاست و... هر کدام تعریف خاصی دارند. اگر یک پژوهش بتواند بر افکار، نگرش و رفتار افراد تأثیر بگذارد، یعنی این اثر موفق بوده است. بررسی این که یک اثر تا چه حد در حوزه‌ی سیاست‌گذاری بر توسعه‌ی سیاستی و سیاست‌های کلان کشور تأثیرگذار است یا تا چه میزان می‌تواند ذهنیت سیاست‌گذاران را در موضوعی خاص تغییر دهد، هر کدام می‌توانند شاخص‌هایی داشته باشند. بنابراین برخی پژوهش‌ها درون دانشگاه یا پژوهشگاه اثرگذار هستند، اما برخی در عرصه‌ی سیاست، اجتماع و فرهنگ و با ابعاد مختلفی تأثیر می‌گذارند. اثربخشی ممکن است در حوزه‌ی تقویت معرفت، تقویت رفتار خاص، ایجاد یک فناوری یا ارائه‌ی یک توصیهی سیاستی باشد که این موارد همگی به ماهیت اثر برمی‌گردد و ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم همه‌ی پژوهش‌ها در کشور تأثیرگذاری مشابهی داشته باشند، بلکه با توجه به ماهیت حوزه‌های مختلف علوم انسانی باید انتظارات مختلفی از پژوهش‌ها داشت. بنابراین می‌بایست اثربخشی آثار پژوهشی به‌صورت موردی بررسی شود و حیطه و انتظار ما از اثر، از همان ابتدا ودربرنامه پژوهشی محقق، مشخص و از محقق خواسته شود در آن حوزه پژوهش دستاوردهای اثرگذار خود را پیش ببرد و متناسب با ویژگی‌های هر حوزه انتظار از تأثیر‌گذاری دستاوردهای پژوهشی درهر پژوهش را تعریف کرد.

 

• درخصوص کاربردی‌سازی علوم انسانی چه نظری دارید؟

بحث کاربردی‌سازی نیز یک بحث چالشی است و دیدگاه‌های مختلفی در این‌باره وجود دارد. برخی معتقدند، علوم انسانی علمی است با تأثیرات درازمدت و با ماهیت فرهنگی و علوم انسانی فقط برای «امور» بسترسازی و عمدتاً تصمیم‌سازی می‌کند؛ لذا، رویکرد کاربردی‌سازی و تجاری‌سازی در علوم انسانی معنی ندارد یا بسیار کم‌رنگ است. اما برخی معتقدند، علوم انسانی یک «علم» است و علم به دنبال حل مسئله و ارائه‌ی راهبرد و حتی ثروت است. ظاهراً این دو رویکرد دچار نوعی افراط و تفریط هستند و به‌نظر می‌رسد تعریف مضیق از کاربردی‌سازی سبب این مباحث شده است و اگر تعریف وسیع‌تری از کاربردی‌سازی ارائه کنیم، می‌توانیم بین این رویکردهای متفاوت جمع کنیم. به عبارت دیگر، اگر هدف علم را معرفت‌افزایی، کشف و تبیین واقعیت یا تغییر در واقعیت و ارائهی راهبرد برای حل مسئله به‌منظور بهبود زندگی بشر بدانیم درآن صورت می‌توان از طیف کاربردی‌سازی با کاربردهای مختلف نظری و عملی‌ سخن گفت که معطوف به نافع بودن علم است و این نفع می‌تواند هم در حوزه‌ی نظری و ارتقاء معرفتی و هم در حوزه‌ی عملی و حل مسئله اتفاق بیفتد. لذا در پژوهش‌ها از سه نوع پژوهش نظری، پژوهش توسعه‌ای و پژوهش کاربردی سخن به میان می‌آید که هرسه به‌دنبال نوعی کاربردی‌سازی به معنای عام آن هستند. ‌حتی می‌توان براساس این تعریف موسع از کاربردی‌سازی،‌ سیاست‌گذاری و اجرای کاربردی سازی درعلوم انسانی را دنبال کرد.


• اگر سخن یا نکته‌ای به عنوان خاتمه‌ی این مصاحبه دارید، مطرح بفرمائید؟

درخاتمه امیدوارم با کمک و هم‌فکری اعضای هیأت علمی و فرهیخته‌ی پژوهشگاه، امر پژوهش را ارتقاء بخشیم و بتوانیم با ایجاد محیطی توأم با نشاط علمی و همراه با امکانات لازم پژوهشی، شرایط مناسب را برای فعالیت پژوهشگران فعال و فرهیخته ی پژوهشگاه فراهم کنیم و این مرکز علمی و پژوهشی را به جایگاه واقعی‌اش برسانیم تا پژوهشگاه بتواند به‌عنوان یک مرکز مهم و بزرگ پژوهشی در کشور، در راستای پیشبرد مأموریت خود و اسناد بالادستی و پیشرفت ایران اسلامی از اثربخشی لازم برخوردار شود و نقش علوم انسانی را در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های کلان و حل مشکلات جامعه ارتقاء دهد. 

کلیدواژه‌ها: دکتر یحیی فوزی معاونت پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه ارتقاء پژوهش در علوم انسانی


نظر شما :