سرپرست مدیریت پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار داشت:
هدف ما بهبود و تسهیل روندها و فرآیندهای پژوهشیِ پژوهشگاه است
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفتوگویی با دکتر معینزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که طی حکمی به سمت سرپرست مدیریت پژوهشیِ پژوهشگاه منصوب شده، انجام گرفته که در ادامه میخوانید؛
• ضمن عرض تبریک و آرزوی موفقیت در سمت جدید، دغدغهی جنابعالی در مسئولیت جدید در چه زمینههایی است و ابتدا به آن میپردازید؟
با تشکر از شما، خوشحال هستم که میتوانم از این طریق با اعضای هیأت علمی پژوهشگاه صحبت کنم. بنده معتقدم اکثریت قریب بهاتفاق اعضای هیأت علمی پژوهشگاه از بد حادثه نیست که به اینجا پناه آوردهاند، بلکه آنها با شایستگی و تلاش توانستهاند عضوی از خانوادهی پژوهشگاه باشند. حقیقت و نیل به آن یا دستکم تقرب به ساحت آن دغدغهی مشترک همهی اعضاء بوده است. اعضای محترم هیأت علمی پژوهشگاه روح جستوجوگر دارند که تنها با یک پژوهش دارای کیفیت تشفی پیدا می کند. وقتی کتابی، فصلی یا حتی پاراگرافی در بیان مافیالضمیر آنها مکفی میشود، بهجت و انبساط خاطری پیدا می کنند که با کمتر سروری در جهان قابل مقایسه است.
بالابردن جایگاه پژوهشگاه و نیل به مرجعیت علمی از دغدغههای من است
بنده نیز به عنوان عضو هیأت علمی و هم به عنوان مدیر پژوهشی در پی تحقق چنین کیفیت و مالاً چنان سرور و بهجتی در خود و به اقتضای مسئولیتم در همکاران هستم. ضمن آنکه بالا بردن جایگاه پژوهشگاه به عنوان خانهی دوم ما که باید بدان عرق و تعصب داشته باشیم و نیل آن به مرجعیت علمی از دغدغههای اینجانب است و البته اینکه تا چه حد توفیق آن را داشته باشم، مسئلهی دیگریست. البته بهنظر میرسد با «نگاه به درون»، چه به لحاظ پتانسیلهای درونی و چه به لحاظ مسائل درونی کشور که ریاست محترم پژوهشگاه به آن توجه دارند، بتوان آن را از حالت رؤیا خارج کرد و به آن جامهی عمل پوشاند و به آن امید بست.
• برای افزایش کیفیت پژوهش چه ایده و دیدگاهی دارید؟
به این مسئله از دو جنبهی فردی و جمعی می توان اندیشید. به لحاظ فردی یک محقق با دو «دوگانه» روبهروست که باید بتواند آشتیای هر چند موقت بین آنها ایجاد کند تا از عهدهی تحقیقی با کیفیت مطلوب برآید. نخست دوگانهای است که بین علائق شخصی محقق (که طی عمری در وی تکوین یافتهاند) و مقتضیات، ضروریات و نیازهای جامعه وجود دارد. بهنظر من اگر محقق بتواند و شرط لازم محقق بودن یک فرد نیز همین است که نیازها و ضروریاتی که قاطبهی مردم کوچه و بازار حس و لمس می کنند را چنان تعمیق بخشد که با علائق علمی و شخصی او لقاء پیدا کند. اگر موفق به این امر شود در ایجاد این آشتی توفیق یافته است.
دوگانهی دوم اما بین حقیقت که محقق آن را هدف گرفته است و غایت و خواسته های بشر صورت می بندد. اینجا کاملاً باید مراقب بود که هر چند تحقیق از مسائل مبتلابه و به اصطلاح «وضع واقع بوده» بشر برمیخیزد، اما خادم آن نیست. حقیقت، خادم بشر نیست چرا که ما در این صورت با اومانیسم مواجه خواهیم شد که آنچه قول به آن، بشر را با آن رودررو کرده خود مجال دیگری میطلبد.
• به نظر شما اعضای هیأت علمی پژوهشگاه در خصوص مسائل و پروژهها تا چه اندازه اشتراک نظر دارند؟
از جنبهی جمعی بهنظرم باید بتوانیم به این سؤالها پاسخ دهیم که چیست آنچه یک گروه را یک گروه میکند؟ قوام یک گروه به عنوان کوچکترین واحد جمعی پژوهشگاه به چیست؟ آیا صرفاً به نحوی تصادفی و مثلاً براساس مدرک تحصیلی است که اعضای یک گروه دور هم جمع شدهاند؟
به نظر بنده داشتن افق مشترک آن چیزی است که اعضای گروه را حتی با به رسمیت شناختن تفاوت اقوال و آراء مشترک، به یک گروه تبدیل میکند. مقصود یک هماهنگی، یک هارمونی و یک همنوائی است که گروه را گروه، پژوهشکده را پژوهشکده و پژوهشگاه را پژوهشگاهی واحد میکند. باز تأکید میکنم تفاوت و حتی تباعد آراء اگر در خدمت همنوائی باشد، کاملاً به رسمیت شناخته میشود.
• سخن پایانی یا اگر نکتهی خاصی مد نظر دارید، بفرمائید؟
در پایان مایلم اضافه کنم، مقرر است با رهنمودهای ریاست محترم پژوهشگاه و هیأتی که مأمور این کار کردهاند، نظرات تکتک اعضای هیأت علمی، جمع آوری، جمعبندی و تدوین شود و در نهایت انشاءالله مسیری در پیش گرفته شود که به بهبود و تسهیل روندها و فرآیندهای پژوهشی و ارتقاء سطح پژوهش بیانجامد و هدف ما رشد و تعالی جایگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و توجه بیشتر به علوم انسانی در کشور است.
نظر شما :