سلسله یادداشتها درباره «آسیبشناسی، پیشنهادها و چشماندازهای پژوهش در حوزه علوم انسانی» - ۱
سلسله یادداشتها درباره «آسیبشناسی، پیشنهادها و چشماندازهای پژوهش در حوزه علوم انسانی» - ۱
«آسیبشناسی، پیشنهادها و چشماندازهای پژوهش در حوزه علوم انسانی»، عنوان فراخوانی است که در آن به مناسبت هفته پژوهش از پژوهشگران دعوت شد تا نظرات خود را در این زمینه ارائه کنند. پرداختن به این مطلب در حیطه سیاستهای کلان علمی کشور و همچنین سیاستهای پژوهشگاه ضروری مینماید.
معاونت و مدیریت امور پژوهشی در راستای سیاستهای برنامه راهبردی دوم پژوهشگاه، بر آن شدند تا علاوه بر گردآوری دیدگاههای اعضای هیأت علمی پژوهشگاه، و به نقد و بررسی گذاشتن آنها، در مشارکتی جمعی، الزامات و مقدمات برنامهریزی شایسته برای ارتقاء سطح کیفی پژوهشهای حوزه علوم انسانی را فراهم سازند.
برای تحقق این هدف میکوشیم تا سلسله یادداشتهایی با عنوان «آسیبشناسی، پیشنهادها و چشماندازهای پژوهش در حوزه علوم انسانی» را در سایت معاونت پژوهشی و تحصیلات تکمیلی منتشر کنیم.
در اینجا یادداشتی از جناب آقای دکتر مسعود قیومی، عضو پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این زمینه منتشر میشود.
از همه پژوهشگران دعوت میشود در این فراخوان شرکت کنند تا زمینه گفتوگو و تعامل بیشتر در حیطههای پژوهشی در پژوهشگاه فراهم شود و با همکاری و نظرخواهی همه اعضاء بتوانیم رویکردهای مطلوب در حیطه پژوهشورزی را تقویت کنیم و افق چشمانداز پیش روی پژوهش را بهبود بخشیم.
بایدها و نبایدهای علوم انسانی در جامعه بشری امروز
مسعود قیومی
پژوهشکده زبانشناسی
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
علوم انسانی، بهعنوان یک رشته علمی، به مجموعهای از رشتهها و شاخههای علمی اطلاق میشود که به «انسان» مربوط شده و محور موضوعات مرتبط با «انسان» را شکل میدهد. بهنظر میرسد جهانبینی انسانمحور در نظام فلسفی اندیشه رنسانس ریشه در شکلگیری علوم انسانی داشتهباشد که در آن موضوعات مربوط به «انسان» در کانون توجه بودهاست. این رشته علمی گستره وسیعی از دانش را از مبانی تفکر و فلسفه تا کاربردیترین دانش در بر میگیرد. اگرچه در علوم انسانی دقت فکری و پرسشگریِ آزاد زیاد است، بهدلیل توجه مفرط به تفکر و جنبه انتزاعی این رشته علمی، معمولاً از روشهای تجربی در این رشته اجتناب شده و بهندرت میتوان مشخصات تجربهگرایی را در آن مشاهده کرد. حال که ویژگی رشته علوم انسانی مشخص شد، در ادامه به چالشها و آسیبهای پژوهش در حوزه علوم انسانی پرداخته میشود.
۱- مقررات ناکارآمد و عدم انعطافپذیری
ازآنجاکه «انسان» با واقعیتهای قابل اثبات نیز سروکار دارد، علوم انسانی در کنار علوم طبیعی نیز باید ویژگی عینیتپذیری دانش را داشته باشد. نمونهای از عینیتپذیری دانش در صنعت نشر قابل مشاهدهاست چراکه اندیشه و تفکر نویسنده براساس یک قواعد مشخص بهگونهای قابل عرضه به خواننده منتقل میشود. اختراع دستگاه چاپ و صنعت نشر تحول عظیم در اندیشههای انسانگرایانه بهوجود آورد و علاوهبر ایجاد تنوع بهواسطه ترجمه در این تفکرهای انسانگرایانه، به نشر تفکرها به سایر ملل کمک شایانی نمود. این امر شکوفایی فرهنگی را در پی داشت. با انقلاب صنعتی و تخصصیشدن علم در قرن بیستم، علوم انسانی شکل امروزیاش را به خود گرفت. بنابراین میتوان مدعی شد که علوم انسانی یک رشته سنتی و غیرمنعطف نیست؛ بلکه باتوجهبه تغییر و تحول در جامعه، علوم انسانی که متعلق به انسانهای آن جامعه بودهاست همواره پویایی خود را حفظ کرده و خود را با شرایط زمانه تطبیق دادهاست. درغیراینصورت علوم انسانی نمیتواند پاسخگوی نیاز جامعه بشری در هر برهه زمانی باشد و اگر چنین باشد محکوم به فنا است.
اگر امروزه عدم علاقهمندی به یادگیری علوم انسانی بین دانشجویان یا حتی استادان مشهود است به ضعف در فرایند آموزش این رشته مربوط میشود (بوردیک و همکاران، 2012: 7). بنابراین ضعف در نظام آموزش علوم انسانی و عدم انعطافپذیری بهواسطه قواعد و مقررات ناکارآمد همچون زنجیری بالهای پرواز علوم انسانی که همان خلاقیت و نوآوری در تفکر افراد است را میبندد و از شکوفایی آن جلوگیری مینماید. در نتیجه، برای حفظ پویایی علوم انسانی باید این رشته با شرایط و نیاز بشر امروز منطبق گردد.
۲- عدم توجه به روششناسی مدرن
امروزه فناوری اطلاعات جایگاه ویژهای را در زندگی بشر امروز به خود اختصاص دادهاست. گردش آزاد اطلاعات و وجود حجم عظیمی از اطلاعات پیرامون محوریت انسان موجب میشود روششناسی کلاسیک در مطالعه «انسان» و علوم انسانی دچار تحول شود و مفهوم «علوم انسانی دیجیتال» (Digital Humanities) ارائه گردد. علوم انسانی دیجیتال رشته جدیدی نیست و در تقابل با علوم انسانی کلاسیک قرار نمیگیرد؛ بلکه ازنظر روششناختی و صورتبندی دانش، تفسیر جدیدی را از علوم انسانی که متعلق به انسانهای جامعه امروز است ارائه میدهد و موجب میشود به یک روش شناسی فکری تبدیل شود. برای ایجاد جاذبه و همچنین حفظ پویایی در علوم انسانی باید از امکانات روز برای حل مسائل دنیای امروز بهره برده شود. این نگرش که بتوان با ابزار دیروز، مسائل روز را حل کرد اشتباه است ولی میتوان روششناسی دیروز را بهگونهای امروزی صورتبندی کرد و از آن برای حل مسائل روز استفاده نمود.
همانگونه که صنعت نشر سبب تحول در انتشار افکار و ظهور قواعد برای تبدیل قالب انتزاعی تفکر به قالب عینی چاپ شد، «علوم انسانی دیجیتال» نیز که از فناوری اطلاعات بهره میبرد منجر به ظهور قواعدی در دانش که برای رایانه قابل استفاده باشد میشود که رعایت این قواعد منجر به یافتههای جدیدی میگردد که تا پیشاز این مورد توجه نبودهاست.
فناوری دیجیتال موجب میشود ضمن اضافهشدن مؤلفه سرعت و زمان در فرایند بررسی داده، به دقت در استخراج اطلاعات از داده منجر شود و با امکانات گرافیکی شکل بصری از اطلاعات ارائه نماید. این اطلاعات به تحلیلگر کمک میکند با ژرف بیشتری به تحلیل موضوع بپردازد. روششناسی کلاسیک میتواند در قالب یک نرمافزار ارائه شود و علاوهبر افزایش دقت در بررسی و تحلیل، به صرفهجویی زمانی نیز بیانجامد. نرمافزار SPSS که برای مطالعات جامعهشناختی تهیه شدهاست نمونهای از این نوع فعالیت است.
۳- عدم شناخت در کاربردیسازی دانش
یکی دیگر از چالشهایی که به بیرونقی آموزش و پژوهش در حوزه علوم انسانی انجامیدهاست عدم کاربست این دانش برای رفع نیازهای انسانهای جامعه امروز است. همانطور که گفته شد، علوم انسانی باید نیاز انسان امروز را بر آورد و مسائل روز را حل نماید تا جنبه کاربردی پیدا کند. حل مسائل انسان گذشته، اگرچه به شناخت از گذشته منجر میشود و میتواند چراغی برای آینده باشد، برای انسان امروز ناکارآمد است و فقط انباشتی از اطلاعات بدون کاربرد را فراهم میآورد. کاربردیسازی دانش در حوزه علوم انسانی میتواند به پویایی این حوزه کمک نماید. بهنظر میرسد استفاده از فناوری اطلاعات در علوم انسانی (علوم انسانی دیجیتال) امکانات زیاد فناوری را در اختیار علوم انسانی قرار دهد و موجب شود دانش انتزاعی تجلّی عینی پیدا نموده و به رفع نیاز انسان امروز کمک نماید.
فعالیت در حوزه علوم انسانی دیجیتال به دانش در حوزه رایانه و شناخت عمیق مسأله مورد نظر نیاز دارد تا مسأله براساس منطق رایانه صورتبندی شود. تبدیل یک مسأله براساس ساختار رایانه محدودیتهایی را ایجاد میکند؛ بنابراین این صورتبندی باید براساس این محدودیتها بهصورت صریح و واضح انجام پذیرد و رعایت این محدودیتها نباید به ابهام منجر شود. جمعآوری حجم زیادی اطلاعات و مرتبسازی و توصیف دادهها در قالب فراداده (meta-data) در قالب یک پایگاه داده (data-base) موجب میشود علاوهبر مستندسازی، داده جمعآوریشده برای کاربردهای بعدی قابل استفاده گردد و زحمات جمعآوری داده فقط به یک پژوهش محدود نشود، بلکه زمینه را برای پژوهشهای بعدی فراهم آورد. اضافهکردن اطلاعات بصری میتواند بینش عمیقتر از مسأله و دستاورد ملموس را بهدست آورد. نگاه فناورانه در علوم انسانی میتواند یک روش تفکری را ایجاد نماید که متأسفانه وضعیت کنونی علوم انسانی در شرایط امروز در ایران اینگونه نیست و دچار یک نخوت و عدم پویایی شدهاست.
۴- نگاه فردمحوری به علوم انسانی
گفته شد که علوم انسانی متعلق به انسان است؛ بنابراین ارائه آراء و اندیشههای نظری، فردمحور است. اگرچه فردمحور بودن و تکمؤلف بودن دستاوردها در علوم انسانی کلاسیک مورد توجه است، در علوم طبیعی جمعمحور بودن دستاوردها و استفاده از تخصصهای چندین نفر برای حل یک مسأله و کاربری این راهحل برای آن مسأله مورد توجه است. درنتیجه تبدیل فرد به گروه میتواند به خلاقیت بیشتر بیانجامد و راهگشای توسعه علم در حوزههای مختلف باشد. شاید بینرشتهایها الگویی برای شکست انحصار ایده فردی برای توسعه فکری باشد و بیانگر این نکته باشد که انسانِ امروز بهتنهایی نمیتواند به تمام حوزههای تودرتوی علم تسلط داشته باشد؛ در نتیجه به گروههایی متشکل از متخصصین حرفهای از حوزههای مختلف نیاز است تا با درک صحیح مسأله، بهترین راه را برای حل یک مشکل ارائه نمایند.
از جمعبندی مطالب گفتهشده چنین بهنظر میرسد که راه ساده پیشنهادی برای برونرفت از چالشهای ذکر شده توجه ویژه به «علوم انسانی دیجیتال» باشد. برای ورود به این حوزه باید پیوند عمیقی بین فناوری اطلاعات و علوم انسانی ایجاد شود که برای دستیابی به این هدف نیاز به آموزش نیروی انسانی، تهیه منابع علمی و توسعه بینرشتهایهای تلفیقیافته از فناوری اطلاعات و علوم انسانی است. ناگفته نماند توسعه زیرساختی فناوری، اعم از سختافزار و نرمافزار، نقش بسیار مؤثری را بر شکلگیری رویکرد استفاده از فناوری اطلاعات در علوم انسانی و پیشبرد اهداف این حوزه دارد.
منابع
Burdick, A., J. Drucker, P. Lunefeld, T. Presner, and J. Schnapp (2012) Digital Humanities. Massachusetts: The MIT Press.
نظر شما :