گزارش نشست «گفت‌وگوهای روایی در مقتل‌های تاریخی_داستانی»

۱۷ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۳:۳۸ کد : ۲۵۶۶۹ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۱۹۷۳
گزارش نشست «گفت‌وگوهای روایی در مقتل‌های تاریخی_داستانی»


نشست «گفت‌وگوهای روایی در مقتل‌های تاریخی_داستانی» با سخنرانی دکتر زهرا حیاتی، یازدهم شهریورماه 403 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. دبیری علمی این نشست را نیز دکتر مالک شجاعی عهده‌دار بود.
در ابتدای نشست دکتر شجاعی، رئیس مرکز تحقیقات امام علی (ع) در سخنانی کوتاه گفت: در مرحله جدید فعالیت‌های مرکز تحقیقات امام علی (ع) یکی از محورهایی که در برنامه‌ریزی‌ها محل تأمل بوده است چه برنامه‌های آموزشی چه پژوهشی و چه ترویجی مبناء قرار گرفته است. گفت‌وگوی علوم انسانی و سیره‌پژوهی بوده است و در وبگاه مرکز ادبیات خوبی در فضای علوم انسانی و سیره‌پژوهی قابل ملاحظه و مطالعه است و وضعیت مطالعات ‌شیعه‌پژوهی در جهان و ایران را سعی شده است به‌نوعی رصد شود. آنچه به‌نظر می‌رسد جایش همچنان خالی است رویکرد‌های جدید در مطالعات علوم انسانی و روش‌شناسی‌های علوم انسانی در بازخوانی سیره و تاریخ اسلام هست و بحث نشست امروز یکی از زمینه‌های بکر و نوآورانه است در مواجهه با بخشی از سیره، تحت عنوان مقتل‌نویسی ادبیات مقتل‌نگاری به آن می‌پردازند.
دکتر شجاعی سپس با قرائت حدیثی از حضرت امام رضا (ع) از کتاب عیون اخبارالرضا که به همت مرحوم شیخ صدوق تدوین شده است از دکتر حیاتی دعوت کرد سخنرانی خود را ارائه کند.


در ادامه نشست دکتر حیاتی سخنان خود را با شعری از نظامی گنجوی در ستایش پیامبر اسلام(ص) و گله از چیره‌شدن فریب‌کاران در پوستین دین و آیین شروع کرد و ادامه داد مقتل‌ها یا «مقتل‌الحسین‌ها» با این فرض که نگارش‌هایی هستند که به «گزارش تاریخی واقعه کربلا» پرداخته‌اند، همواره با این پرسش روبه‌رو هستند که آیا آنچه در این نگاشته‌ها آمده، یک واقعیت تاریخی است یا یک برساخته داستانی؟
دکتر حیاتی افزود: مسئله این است اگر در این نگاشته‌ها، روایت‌ها یا خرده روایت‌های برساخته (داستانی9 وجود داشته باشد، چگونه باید با آن مواجه شد، به عنوان «تحریف تاریخ» یا «مواجهه هنری با تاریخ»؟

حیاتی در ادامه به سیر تاریخی مقتل‌نگاری اشاره کرد و شرح داد: دانش ما درباره مقتل و مقتل‌نگاری و به‌ویژه نگاه انتقادی ما به‌درستی یا نادرستی فحوای این نوشته‌ها، بیشتر به نگاه مقتل‌پژوهان و عاشوراپژوهانی گره خورده است که این متون را بر اساس «اعتبار تاریخی» دسته‌بندی کرده و یک خط‌کش تقویمی به‌دست داده‌اند.
-    نوشته‌های قرن دوم تا هفتم: گزارش‌های تاریخ معتبر و مستند
-    نوشته‌های قرن هشتم تا چهاردهم: نگارش‌های ادبی و داستانی_ تاریخی
حعضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: ما با یک دوگانه تاریخی/ تاریخی_داستانی در مقتل‌نگاری و حرکت مقتل‌نگاران از «چه گفتن» به «چگونه گفتن» روبه‌رو هستیم و انگیزه‌های مختلف متنی و فرامتنی موجب شده مقتل‌نویسی از نوشتن یک گزارش تاریخی محض، به سمت‌وسوی نوشتن گزارش تاریخی با پردازش ادبی و داستانی (روایت پردازی) حرکت کند.
حیاتی تأکید کرد: مرور اجمالی شیوه‌های نگارش تاریخ و به‌ویژه تاریخ کربلا نشان می‌دهد پس از افزایش مطالب گردآوری شده تاریخی، وثایع‌نگاران از شیوه‌های جدیدی در سنددهی و صورت‌بندی استفاده کردند که به‌تدریج زمینه‌های تغییر در مقتل‌نگاری را فراهم ساخت.

چشم‌انداز تغییرات شیوه نگارش مقتل
وی در ادامه نشست چشم‌انداز تغییرات شیوه نگارش مقتل را بدین ترتیب ترسیم و به کهن‌ترین گزارش ها: به شرح زیر اشاره کرد:
راوی، شخصیت حاضر در کربلا است ...
_ قرن دوم:
روای منتسب یا مرتبط با افراد حاضر در کربلاست .... ← راوی – نویسنده چیره‌دست است (ابومخفف: وقعه الطف)
_ قرن سوم:
روایان – نویسندگان افزایش پیدا می‌کنند (15 مقتل فهرست شده)
...تا این جا اثری در دست نیست
قرن چهارم:
راویان – نویسندگان افزایش پیدا می‌کنند (15 مقتل فهرست شده)
-عطف مقتل نویسی، به‌سبب تغییر در شیوه سنددهی و بروز سه شیوه متفاوت:
-    اسناد: ذکر مطلب با ذکر راوی مطلب
-    ترکیب چند روایت و یک‌جا آوردن سندها
-    حذف سند و ترکیب روایت‌ها بدون سند ....
-قرن‌های پنجم و ششم:
بروز خلاقیت و نوآوری در شیوه صورت‌بندی مطلب، مانند:
-    نظم دادن مطالب در قالب «مجلس» .... نزدیک شدن به روایت شفاهی مخاطب پسند
-    گسترده‌تر کردن بازه تاریخی گزارش‌ها (از قبل ولادت امام حسین(ع) تا وقایع بعد از شهادت)
-    نقل برخی از گزارش‌ها برای اولین بار (و گاهی بدون سند)
-    گزارش واقعه عاشورا به زبان فارسی و در قالب شعر
-قرن هفتم:
همه خلاقیت‌های پیشین در شیوه سند دهی و صورت بندی به یک اصل و سنت تبدیل می‌شود (اصرار بر صورت بندی‌های جدید؛ نگارش مرثیه با انتشار ادبی؛ گزارش‌هایی برای نخستین بار و ...)
.....تا اینجا مقتل‌ها گزارش تاریخی هستند.
-قرن هشتم تا چهاردهم:
افزون بر عوامل متنی فوق که ناخواسته مسیر گزارش‌نویسی تاریخی را به روایت‌پردازی ادبی تغییر می‌دهد، عوامل فرامتنی، آگاهانه و خودخواسته، نویسندگان را به برخورد هنری با عاشورا سوق می‌دهد، مانند «تغییر گفتمان اسلام سنی به اسلام شیعی در ایران» که مستلزم جهت‌دهی احساسات و عواطف است.
.....از این جا روایت به دو گروه سپرده می‌شود:
پژوهشگران حوزه دینی و نویسندگان چیره دست مانند حسین واعظ کاشفی

دو شیوه مقتل‌نگاری (گزارش‌نویسی تاریخ و روایت‌پردازی واقعه تاریخی)

حیاتی در ادامه بحث به دو شیوه مقتل‌نگاری که به موازات هم ایجاد شدند (گزارش‌نویسی تاریخ و روایت‌پردازی واقعه تاریخی) اشاره کرد و افزود: در همان قرن چهارم که افرادی مانند ابوالفرج اصفهانی (مقاتل الطالبین)، روایت‌ها را باهم ترکیب و سندها را یک‌جا ذکر می‌کند، یا ابن اعثم کوفی (الفتوح) روایت‌ها را بدون سند باهم ترکیب می‌کند، شیخ صدوق یکی از معتبرترین مقتل‌های حدیثی (مقتل‌الحسین) را می‌نویسد و در همان قرن پنجم و ششم که فتال نیشابوری (روضه‌الواعظین و بصیره‌المتعظین) مطالب خود را در قالب مجلس ساماندهی می‌کند و توجه مخاطب را علاوه بر محتوا به شکل اثر هم جلب می‌کند؛ یا ابن‌شهر آشوب گزارش تاریخی خود از ولادت تا شهادت امام حسین(ع) گسترده می‌کند، شیخ مفید یکی از معتبرترین مقتل‌ها (الأرشاد) را می‌نویسد و در همان قرن هفتم که مقتل‌نگاری به‌شدت افول می‌کند و وقفه‌ای پیش می‌آید که توجه نویسندگان را از محتوای معتبر تاریخی به آفرینش‌های خلاق ادبی هم جلب می‌کند، فرهاد میرزا معتمدالدوله اثر پژوهشی بسیار معتبری با عنوان قمقام زخار و صمصام بتار را می‌نویسد.
اطلاق «تحریف» یا بازشناسی «هنر روایتگری»؟!
دکتر حیاتی در خصوص اطلاق «تحریف» یا بازشناسی «هنر روایتگری»؟! عنوان کرد: گزاره‌های ادبی مشمول صدق و کذب نیستند؛ همان‌گونه که شاهنامه فردوسی بر اساس انطباق یا عدم انطباق با واقعیت‌های تاریخی ایران باستان ارزیابی نمی‌شود.
این آثار با هدف تغییر یا تثبیت یک گفتمان، روایتی هنری از تاریخ به‌دست می‌دهند تا از طریق عواطف و احساسات، خواسته‌ها و تمایلات را به امری نزدیک یا از آن دور کنند. در حالی‌که تحریف امری است مربوط به شیوه‌های بازگویی پسینیان و ...
وی در ادامه نشست ضمن بیان سه نمونه از مقتل‌های تاریخی_ داستانی ، از نقل گفت‌وگوی شخصیت‌های کربلا که به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم هستند، سخن گفت و افزود: به‌طور خلاصه، در هر روایت، راوی گفت‌وگو شخصیت‌ها یا افکار درونی آن‌ها را می‌تواند به چند شیوه نقل کند که تأثیرگذار باشد.
 در نقل مستقیم: همه‌چیز سمت‌وسوی شخصیت است←ارتباط با خود یا شخصیت دیگر پررنگ است← حقیقت نمایی بیشتر است ← متن مستعد اجرا و نمایش است.
در نقل غیرمستقیم: تعبیرها بیشتر سمت‌وسوی راوی است ← ارتباط راوی با خواننده پررنگ است ← بازنمایی صادقانه و واقع گرایانه زندگی بیشتر است ← متن مستعد پرورش دلالت‌های ضمنی ادبی است.

حیاتی در بخش پایانی سخنانش درخصوص نقش «زبان حال» در گفت‌وگوپردازی مقتل‌های تاریخی_داستانی توضیح داد؛ زبان حال، گفت‌وگویی فرضی است که نویسنده یا سراینده یک روایت از زبان شخصیتی بیان می‌کند و آن شخصیت در رخداد واقعی، چنان کلامی بیان نکرده است. استفاده از تعبیر زبان حال به قرن پنجم برمی‌گردد و ظاهراً نخستین کسی که از این تعبیر استفاده کرد، ابوحامد محمد غزالی (250-505 ق) بوده است. او این تعبیر را در تفسیر یا تأویل آیاتی از قرآن به‌کار برده است که در آنها سخن گفتن و شنیدن به موجودات بی‌زبان و ماورای طبیعی نسبت داده شده است.
مقتل‌نگاران از این شیوه برای بسط روایت بهره بردند؛ بدین معنا که جزئیاتی را از زبان شخصیت‌ها بیان کردند که در متون تاریخی موجود نیست و درواقع توصیف فرضی نویسنده از آن واقعیت است که متناسب فهم اوست؛ یا فرض می‌شود که اگر آن شخصیت‌ها می‌خواستند سخنی بگویند، چنین می‌گفتند.
نکته قابل توجه این است که مقتل‌نویسانی که به سرودن زبان حال پرداختند، در بیشتر مواقع به‌صراحت گفته‌اند که این اشعار، زبان حال شخصیت است، اما بسط گفت‌وگوهایی که به زبان حال آمده، این حضور راوی را محو کرده و گفتار مستقیم شخصیت بر حضور راوی چیره شده و همین امر سبب‌ساز مشتبه شدن زبان حال با زبان قال، و «تاریخی» قلمداد کردن «بیان هنری» شده است. وی همچنین ضمن برشمردن انواع زبان حال و ارائه نمونه‌هایی، یادآور شد: سه نوع زبان حال در مقتل‌های تاریخی_ داستانی با ساختار نقل قول مستقیم گفتار وجود دارد: گفت‌وگو _زبان حال‌های پیش از نبرد، گفت‌وگو زبان حال‌های هنگام نبرد و گفت‌وگو زبان حال‌های پس از نبرد./پایان

 

کلیدواژه‌ها: گزارش نشست «گفت‌وگوهای روایی در مقتل‌های تاریخی_داستانی» مقتل‌نگاری سیر تاریخی مقتل‌نگاری زهرا حیاتی مالک شجاعی جشوقانی


نظر شما :