گزارش پنل «همهگیری کووید ۱۹؛ ملاحظاتی فلسفی در باب تعامل علم و تکنولوژی و اخلاق»
گروه فلسفهی علم و فناوری ِ پژوهشکدهی علمپژوهیِ پژوهشکده غربشناسی نشست «همهگیری کووید ۱۹؛ ملاحظاتی فلسفی در باب تعامل علم و تکنولوژی و اخلاق» را در تاریخ 23 آذرماه 99، برگزار کرد. سخنرانان این نشست، دکتر غلامحسین مقدمحیدری (همهگیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی، رویکرد تاریخی اجتماعی)، دکتر علیرضا منصوری (تعامل علم و تکنولوژی و اخلاق در سیاستگذاری در خصوص همهگیری کووید 19)، دکتر حمیدرضا نمازی (بحران کرونا و پارادوکسهای سلامتمحور)، دکتر علیرضا منجمی (چالشهای علمشناختی پاندمی کووید 19) بودند که با موضوعات ذکر شده سخنان خود را ارائه کردند.
در ابتدای این نشست مجازی دکتر علیرضا منجمی، مدیر گروه فلسفهی علم و فناوری و مدیر پنل با اشاره به بحران همهگیری کووید ۱۹ و برجسته شدن ابعاد فلسفی آن از منظر تعامل علم، اخلاق و تکنولوژی، گفت: گروه فلسفهی علم و فناوری پژوهشگاه همواره بر آن بوده است تا تأملات و پژوهشهای فلسفی خود را معطوف به مسائل جامعه کند و بر این باور است که فلسفهی علم و فناوری میتواند در حل بحران همهگیری نقشی مهمی ایفا کند. او با اشاره به فعالیت اعضای گروه از ابتدای بحران تاکنون در برگزاری وبینارها در فرهنگستان علوم پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی تهران، نوشتن مقالات و مصاحبهها و اختصاص دادن المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی کشور در حیطهی علوم انسانی پزشکی به بحران همهگیری کرونا، توضیح داد: این وبینار برای پوشش جنبههای مهمی از فلسفه و اخلاق علم و تکنولوژی که در بحران همهگیری کووید مغفول مانده، تشکیلشده است: سخنرانی اول به جنبههای تاریخی فلسفی، سخنرانی دوم به سویههای فلسفهی تکنولوژی و ربط نسبت آن با سیاستگذاری و حوزهی عمومی، سخنرانی سوم ابعاد اخلاقی بحران کرونا و پارادوکسهای و درنهایت سخنرانی چهارم چالشهای علمشناختی بحران کووید میپردازند.
در ادامه دکتر غلامحسین مقدمحیدری، مدیر گروه تاریخ علم پژوهشگاه سخنرانیاش را با عنوان «همهگیری، قرنطینه و قدرت سیاسی پزشکی» ارائه داد و گفت: جامعهی بشری همواره شاهد شیوع بیماریهای همهگیر و متعدد و تلفات انسانی فراوانی بوده است. ازاینرو گسترش و کنترل این نوع از بیماریها همواره یکی از مسائل پیش روی بشر بوده است. در ابتدا بیماری همهگیر را در ارتباط با مفاهیم «سرایت»، «بیماری مسری» و «همهگیری» و در ذیل نظریهی «میاسما» بررسی می کنیم و سپس بهمرور ویژگیهای تکنیک جداسازی و قرنطینه را در سرزمینهایی که نظریهی میاسما نظریه غالب همهگیری بود بررسی میکنیم. برای تبیین چگونگی بهکارگیری تکنیک جداسازی شواهدی از سرزمینهای اسلامی که همزمان با قرونوسطی هستند آورد و گفت: طب دوره اسلامی در حوزه بیماریهای همهگیر بشدت متأثر از نظریه میاسما بوده است.
مقدم حیدری در بخش پایانی سخنانش در ذیل آرای «میشل فوکو» نشان داد که تکنیک قرنطینه برای کنترل بیماریهای همهگیر دارای ویژگیهایی بود که در قرن نوزدهم نهتنها سبب پیدایش قدرت سیاسی پزشکی و شکلگیری نهاد پزشکی شد بلکه الگویی برای کنترل اجتماعی ارائه کرد.
سخنران بعدی نشست دکتر علیرضا منصوری، رئیس پژوهشکدهی علمپژوهی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود که به «تعامل علم و تکنولوژی و اخلاق در سیاستگذاری در خصوص همهگیری کووید ۱۹» پرداخت. وی با اشاره به تمایز مهم علم و تکنولوژی و به عدم توجه به این تمایز و پیامدهای خطیر آن در بحران همهگیری کرونا اشاره کرد.
منصوری گفت: ما برای پیشگیری و غلبه بر اینگونه بحرانها نیازمند یک نقشه و مشارکت جهانی هستیم که درعینحال ملاحظات محلی را برای هر تکنولوژی در نظر بگیرد. رویکردهای برساختگرایانه و پستمدرن که با کنار گذاشتن صدق مرز بین علم و تکنولوژی را برمیدارند و علم را به تکنولوژی فرو میکاهند، بسیار فقیر و در عین حال خطرناکاند. تکنولوژیها را همواره باید نقد و بازبینی و اصلاح کرد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی افزود: آنچه موجب توفیق برخی کشورها در مهار نسبیِ بحران شد، توجه به تجارب قبلی و هشدارهای علم بود. علم فینفسه منجر به عمل نمیشود. به تعبیر «هیوم» از هستها لزوماً بایدها نتیجه نمیشود. این امر نیازمند به یک حیث التفاتی و ارادهی جمعی قدرتمند است که بر تصمیم سیاستمداران و سیاستسازان ذینفع در نهادها و تکنولوژیهای موجود غلبه کند و سرمایهها را به سمت توجه بیشتر بر کنترل تکنولوژیها و ایجاد تورهای ایمنی سوق دهد. دولت باید روی نیازهای اولیهی مردم، مانند بهداشت و درمان و کالاهای اساسی کنترل داشته باشد. این اصلاحات زمانی به انجام میرسد که در فرایندی دموکراتیک سیاستمدارانی را برگزینیم.
در ادامه دکتر حمیدرضا نمازی، رئیس موزهی ملی تاریخ علوم پزشکی به «بحران کرونا و پارادوکسهای سلامتمحور» پرداخت. وی با اشاره به سرشت رازآمیز سلامت، ابهام زبانی و نیز استعداد مفهوم سلامت برای بیش تفسیری را زمینههایی دانست که به تلقیات پارادوکسیکال سلامت میانجامند.
نمازی، دوگانههایی همچون مفهوم شخص در مقایسه با مفهوم بیمار، شاخصهای بیماری در برابر شاخصهای سلامت، حرفهمندان بهداشت در برابر حرفهمندان پزشکی و نیز تقابل انگارهی هزینه با انگارهی سرمایه از سلامت را ازجمله عواملی برشمرد که سلامت را به امری پارادوکسیکال بدل کرده است. تمایز میان وضعیت سوبژکتیو سلامت با سلامت بهمثابه امری ابژکتیو از مباحث دیگری بود که در این سخنرانی بدان پرداخته شد.
طبیسازی و تأثیر آن بهمثابه زنگ خطر مدام برای بیماری، نقش رسانه در حساسیت افزایی نسبت به بیماری و سلامت، نقش دوگانه ارتقای سواد پزشکی و سلامت در حوزهی عمومی و حتی توانایی پزشکی در درمان بیماریهای حاد و افزایش طول عمر (که بیماری مزمن را بیشتر به معرض عمومی میکشاند و زیست بیماران مزمن را بخش مهمی از زیست عمومی میکند)، اهمیت توجه به جنبهی سوبژکتیو سلامت از دیگر موضوعاتی بود که نمازی به آنها پرداخت.
وی در ادامه، با تفکیک پارادوکسهای پزشکی محور (همچون پارادوکس ناتوانی- مرگ، پارادوکس چاقی، پارادوکس فرانسوی، پارادوکس اپیدمیولوژیک) از پارادوکسهای سلامتمحور، به بحث در خصوص سه پارادوکس معطوف به کرونا؛ پارادوکس دیجیتالی شدن (انتقامی که کرونا از واقعیت گرفت و نشان داد که ویروس بیش از آنکه مربوط به رایانه باشد، انسان را گرفتار میکند)، پارادوکس پیشگیری (اینکه چرا مردمان به خاطر دیگری باید مراعات کنند، حتی اگر به فرض، احتمال ابتلای خود کم باشد) و پارادوکس دوریگزینی (که نشان میدهد دوریگزینی به علت اجتناب از ویروس، خود آبستن بیماریهای دیگر است و البته از هیچکدام گریزی نیست) پرداخت.
آخرین سخنران این وبینار دکتر منجمی بود که دربارهی موضوع «چالشهای علمشناختی پاندمی کووید ۱۹» مطالب خود را ارائه کرد.
وی سخنانش را با این پرسش آغاز کرد که فلسفهی علم و فناوری در این بحران چه نقشی میتواند ایفا کند؟ آیا این نوع از فلسفه می تواند در مناقشاتی (مانند طبسنتی-طب مدرن) وارد شود، ارزیابی وجاهت مدلها استدلالهای مختلف علمی را بر عهده گیرد یا به تأثیر علم بر سیاستگذاری و سپهر عمومی بپردازد؟
منجمی در ادامه دو مسئلهی مهم فلسفه علمی بحران کرونا را خطر ویروس از سو و اثربخشی و پیامدهای مداخلات کنترل آن از سوی دیگر دانست و گفت: با توجه به پدیدهی نوظهور «علم سریع»، سرعت تولید و انتشار علم و سرعت تأثیر آن بر انگارههای عمومی و سیاست نیازمند تأملات جدی فلسفی علمی هستند.
مسئول حوزهی علوم انسانی سلامت المپیاد دانشجویان پزشکی افزود: برخلاف اهمیت فلسفهی علم، فیلسوفان علم سکوتی اختیار کردهاند که میتوان دلایلی همچون تمایل به بحث و گفتگو طولانی، عدم درگیری در بحثهای علمی مؤثر بر تصمیمگیریهای کلان، نگرانی از تأثیر منفی بر انگارههای علم در سپهر عمومی، دغدغهی استفادهی ابزاری از فلسفهی علم را برای آن برشمرد.
وی ضمن اشاره به فراخوان ویژهنامهی بحران همهگیری کرونا مجلهی فلسفهی علم پژوهشگاه (تنها مجلهی فلسفهی علم ایران) به انگشتشمار بودن مقالات ارسالی اشاره کرد و آن را نشانی از خوگرفتن با شیوههای پژوهش زمانبر، تخصصی کردن مفرط همهگیری کووید از جانب علوم زیستپزشکی و مهیا نبودن فلسفه علم دانست.
به گزارش خبرگزاری مهر منجمی در پایان سخنانش با ارائهی تصویر چشماندازی از فلسفهی علم برای ایفای نقش بیشتر در چنین بحرانهایی به مواردی همچون یادآوری فروتنی و تواضع معرفتی به همهی متخصصان درگیر (همچون اپیدمیولوژیستها)، تصحیح انگارههای عمومی علم و تکنولوژی، تعدیل عکسالعمل عوامانه در برابر علم، تعامل فعال در حوزهی سیاستگذاری، و تخصصی کردن حوزهی فلسفهی علم (فلسفهی اپیدمیولوژی و بهداشت عمومی) اشاره کرد.
نظر شما :