گزارش پنل «نقد رفتارشناسی انسان ایرانی در مواجهه با کووید ۱۹»
گزارش «نقد رفتارشناسی انسان ایرانی در مواجهه با کووید19»
نشست تخصصی «نقد رفتارشناسی انسان ایرانی در مواجهه با کووید19» توسط گروه انسانشناسی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی در روز پنجشنبه 27 آذر 1399، بهصورت وبینار (مجازی) برگزار شد.
در این نشست دکتر هادی وکیلی (ریاست گروه انسانشناسی شورای بررسی متون و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، با عنوان «تقابل علمودین در سبک رفتار دینداران در مواجهه با کووید19»، دکتر مهرداد عربستانی (عضو گروه انسانشناسی شورای بررسی متون و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) با عنوان «بنیانهای رفتار ناسازوار»، دکتر حامد وحدتینسب (گروه انسانشناسی شورای بررسی متون و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس) با عنوان «انسان، کرونا و انتخاب طبیعی»، دکتر پریسا گودرزی (عضو گروه انسانشناسی شورای بررسی متون)، با عنوان «بحران اخلاقی جامعه ایرانی بهخصوص کودکان در مواجهه با کووید19» و دکتر علی متولیزاده اردکانی (عضو گروه انسانشناسی شورای بررسی متون و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم) با عنوان «ضرورت گذار از پوزیتیویسم در مطالعات تاریخی» سخنرانی کردند. مدیر علمی این نشست دکتر محسن شعبانی (دبیر گروه انسانشناسی شورای بررسی متون) بودند.
در ابتدای این نشست مجازی دکتر هادی وکیلی سخنان خود را بهاین شکل شروع کرد: «علم و دین از دیرباز مورد توجه بوده است. از سویی عموم دینداران و اصحاب علم و از سویی دیگر محققان علم و دین و بهخصوص دینپژوهان به این تقابل توجه داشتهاند. بر اساس دیدگاه جان پولکینگورن، ایان باربور، جان هاوفت و آرتور پیکاک این تقابلها را میتوان در چهار نوع طبقهبندی کرد: همستیزی (تباین کلی)، استقلال (توازی)، همپوشانی جزئی (تباین جزئی)، ادغام (تساوی بالقوه)».
دکتر وکیلی اضافه کرد: «از سویی خود دینداران نیز بر حسب غلبهی معرفت، محبت یا عمل بر اندیشه و رفتار آنان به گروههایی همچون معرفت/ عقیده/عقلاندیش، محبت/عشق/قلباندیش، زهداندیش، عمل/عبادت/ مصلحتاندیش، احساس/خلق اندیش، معیشتاندیش و غیره تقسیم میشوند».
پس از آن دکتر وکیلی به بیان سه سناریوی متداول در مورد تبیین پیدایش کووید19 پرداخت و از تبیینهای طبیعی، انسانی و ماوراءالطبیعی یاد کرد. او ادامه داد: «عامل تبیین طبیعی، فعل و انفعالات طبیعی تکاملی و یا کنش و واکنشهایی طبیعت و نقش علم، کشف واکسن و داروی درمان و نقش دین و ایمان: انگیزهبخشی به عالمان برای کشف دارو و آرامشبخشی و کاهش استرس از طریق عبادات و نیایش است. در تبیین انسانی، عامل اول، بیوتروریسم آمریکا یا چین یا کشور ثالث و عامل دوم، واکنش طبیعت به مداخله بیحد و حصر انسان در تخریب محیط زیست، گازهای گلخانهای، آلودگیهای آب و هوا و تولید سلاحهای سیمیایی و هستهای و … و نقش علم، نقش قبلی+ مهار انسان از سوی علوم انسانی و نقش دین و ایمان، نقش قبلی+ آموزههای دین در مواجهه با ظلم و ستم (ظلمستیزی و تغییرات انفسی و آفاقی اجتماعی) است. در تبیین ماوراءالطبیعی، عامل، واکنش جهان غیب و ملکوت الهی به کنشهای نادرست انسانی، معاصی و خطاهای فردی، اجتماعی و جهانی بشری از قبیل محرومیت کودکان، زنان، افراد سالخورده و رنگینپوستان از حقوق طبیعی و اجتماعی تا گسترش سلاحهای کشتار جمعی، همجنسگرایی و… به مثابهی تحقق وعدهی عذاب و کیفر الاهی و نقش علم، نقش قبلی+ مهار و کنترل و بازگشت انسان از خطا و ظلم و نقش دین و ایمان، نقش قبلی+ گشودن راه توبه و استغفار است».
دکتر وکیلی در بیان انواع رفتارها، انگیزهها و نتایج محتمل از رفتارهای دینداران در دوران پاندمی، چنین نتیجه گرفت که از سه گونه رفتار میتوان یاد کرد:
«الف) رعایت کامل (مراقبت: ماسک، فاصله اجتماعی، رعایت بهداشت) که یا 1-با انگیزهی علمگرایی صرف صورت میگیرد و نتیجهاش، تأیید ضمنی استقلال دین و علم از یکدیگر است و یا 2-با انگیزهی علم-دین گرایی صورت میگیرد که نتیجهاش، همپوشانی و ادغام علم و دین است و یا 3-با انگیزهی دینگرایی صرف صورت میگیرد که نتیجهاش، ادغام علم و دین است.
ب) رعایت ناقص و سهلانگارانه که یا 1-با انگیزهی علمگرایی صرف صورت میگیرد و نتیجهاش، تأیید ضمنی استقلال دین و علم از یکدیگر یعنی بیگانگی و جهل نسبت به علم است یا 2-با انگیزهی علم-دینگرایی صورت میگیرد که نتیجهاش، همپوشانی و ادغام علم و دین و بیگانگی و جهل نسب به علم و سهلانگاری نسبت به دین است و یا3- با انگیزهی دینگرایی صرف صورت میگیرد که نتیجهاش، ادغام و سهلانگاری نسبت به دین
است.
ج) بیرعایتی کامل که با هر انگیزهای نشان از بیگانگی و جهل و سهلانگاری نسبت به علم و دین دارد.»
دکتر وکیلی در پایان اظهار داشت که با توجه به میزان پایین رعایت مراقبتهای بهداشتی از سوی ایرانیان (اعم از هواداران جدی دین و علم)، متأسفانه با نوعی افت ضریب هوشی بهخصوص ضریب هوش دینی، اخلاقی و معنوی در انسان ایرانی روبهرو هستیم.
از نظر دکتر مهرداد عربستانی، سخنران دوم نشست، انطباق پذیری (Adaptability) یکی از خصایص انسان هم بهعنوان موجودی بیولوژیک و همینطور فرهنگی قلمداد میشود. غالب کتب درسی عمومی انسانشناسی، بحث خود را از این تطبیقپذیری زیستشناختی که هستهی مفهوم «بقای مناسبترین» (Survival of the fittest) را تشکیل میدهد، شروع میکنند. در کنار آن نیز به تطبیقپذیری فرهنگی، که در تنوع شیوهی زندگی و سازماندهی جوامع مختلف در پاسخ به شرایط محیطی مشاهده میشود، با ذکر مثالهای بسیار مستند میشود. اگرچه، چنین استعارهای (تطبیق پذیری یا سازواری) شاید این تصور را پدید بیاورد که انسان همیشه بهترین و باکفایتترین شیوه را در تطابق با تنوع و تغییرات محیطی انتخاب میکند. حال آنکه، گزینههای انسانی، حتی گزینههای طبیعی، الزاماً گزینههای بینقصی نیستند، و همانطور که پیکره و نظام عصبی انسان الزاماً خالی از نقیصه، آسیبپذیری و ضعف نیست، رفتار جوامع انسانی هم الزاماً به بهترین شکل موجود نیستند، و الگوهای ناسازوار در باورها و رفتار انسانها حداقل بههمان اندازهی رفتارها و الگوهای سازوار فراواناند. اگر چه توجه به این امر بهویژه نزد نظریهپردازان مرتبط با مکتب تکامل اجتماعی وجود داشته است، این امر بهطور خاص در دههی نود میلادی توسط رابرت «ادگرتون» Robert Edgerton- انسان شناسی آمریکائی- با کتاب جوامع بیمار؛ بهچالش کشیدن اسطوره هماهنگی بدوی دوباره مطرح شده است.
عربستانی در ادامهی سخنان خود بهاین نکته اشاره کرد که علل متفاوتی میتواند باعث رفتارهای ناسازوار و تداوم آنها در اجتماع انسانی شوند. از رفتارهای منبعث از ژنتیک و تکامل نوعی (مثل قوموخویشگرایی، تنظیم برای زندگی گروهی و پیدایش زبان و به تبع آن غیبت و شایعه)، تا رفتارهایی که از ساختار روابط قدرت و منافع قشر فرادست، ایدئولوژیها، اینرسی فرهنگی در مقابل تغییر، ذهنیت جادویی یا اسطورهای (با تأسی به آرای لویبرول)، و تأثیر همهی این امور بر برآورد ریسک، یا الویتبندی رفتاری را میتوان قید کرد. شاید مضامین ذکر شده، بتوانند زمینهای برای درک رفتارهای ناسازوار در ایام همهگیری کرونا.
در ادامه، دکتر حامد وحدتینسب سخنان خود را با طرح پرسش از نسبت رفتارهای پرخطر انسانی و مسئلهی جنسیت آغاز کرد. از نظر وی، برخی از رفتارهای انسان که در مقیاسی بزرگ و بهصورت کموبیش مشابه رخ میدهند، ریشه در ژنتیک داشته و بهدلیل فوایدی که در حفظ بقای جمعیتهای انسانی در طول زمان دربرداشته توسط انتخاب طبیعی حفظ شدهاند. از آنجمله میتوان به بروز رفتارهای پرخطر و خشونتآمیزِ بیشتر نزد مردان در مقایسه با زنان اشاره داشت که نقشی کلیدی برای جلب توجه جنس مخالف (انتخاب جنسی)، محافظت از گروه و انجام شکار برای صدها هزار سال ایفا کرده است. با توجه به تغییرات بنیادینی که در ساختار اجتماعی جوامع انسانی در طی چند قرن اخیر رخ داده است، بهنظر میرسد بروز رفتارهای پرخطر و خشونتآمیز، آنهم بهشکل کهن خود، چندان توجیه تطوری نداشته باشد. علت در این است که به جهت سرعت بیش از حد تطور فرهنگی انسان در چند هزارهی اخیر، تطور ژنتیکی انسان از رسیدن به آرایههای تطوری فرهنگی جای مانده است. یکی از رفتارهای پرخطر در برههی کنونی، کمتر رعایت کردن شیوهنامههای بهداشتی (مشخصاً استفاده از ماسک صورت) در نزد مردان در مقایسه با زنان است.
دکتر وحدتینسب در ادامهی سخنان خود به دو تحقیق مستقل در جوامع ساکن در ایالات متحده اشاره کرد که نشان داده است، استفاده از ماسک در مردان بهطور میانگین کمتر از زنان بوده است. همچنین رعایت شیوهنامههای بهداشتی با سن و میزان برخورداری اقتصادی جوامع رابطهی معناداری دارد (رعایت بیشتر با بالارفتن سن و رعایت کمتر در نزد گروههای کمتر برخوردار). در مصاحبه با مردان مشخص شد که بسیاری از آنها، استفاده از ماسک را نشانهی ضعف دانستهاند. این امر که نوعی خطرکردن است شاید ریشهای کهن در ژنتیک مردان داشته باشد، سازوکاری که زمانی برای گروههای انسانی پرمنفعت محسوب میشده است، اما امروزه کاربری چندانی ندارد.
دکتر پریسا گودرزی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که مسئلهی مدیریت بحران همواره مسئله جدی در تمامی جوامع و تمامی دورانها بوده است. در دورهی کنونی و در وضعیت قرنطینهی ناشی از پاندمی کووید۱۹ میتوان آسیبپذیری اقشار مختلف جامعهی ایرانی بهویژه کودکان را مشاهده کرد. در واقع با بررسی وضعیت روحی و روانی کودکان در دورهی کنونی این مطلب روشن میشود که بسیاری از کودکان در وضعیت قرنطینه، دچار آسیبهای مختلف شدهاند. این در حالیاست که این کودکان از توانایی لازم برای مقابله با این بحران برخوردار نیستند. ازنظر وی، این کودکان آموزشهای لازم برای توانمندسازی در چنین روزهایی را ندیدهاند.
گودرزی در ادامهی سخنان خود اشاره کرد، اگر نگاهی به برنامههای آموزشی و نیز فوقبرنامه در مدارس ایران داشته باشیم این نکته آشکار میشود که مسئلهی مقابله با بحرانهای طبیعی از جمله زلزله و نیز حوادث طبیعی از جمله آتشسوزی در برنامهی آموزشی ایران مورد توجه قرار گرفته است. مانورهای زلزله، جلسات آموزشی برای یادگیری خاموش کردن آتش و غیره از این قبیلاند. با وجود این چنانچه پیشتر اشاره شد برنامهی روشن و قابل ملاحظهای برای مقابله با بحرانهای اجتماعی و فرهنگی در برنامهی آموزشی کشور دیده نمیشود. از اینرو با بررسی وضعیت دانشآموزان در دوران قرنطینه این نکته روشن میشود که تعداد زیادی از آنان با مشکلاتی از قبیل اضطراب، اعتیاد به فضای مجازی، کاهش تمرکز، افت تحصیلی، افسردگی و مانند آنها مواجه شدهاند.
از نظر وی، انسانها، با توجه به تفاوتهای فردی خود که متاثر از باورها، هیجانات و ... است واکنشهای متفاوتی در مواجهه با انواع بحران از خود نشان میدهند. یکی از بهترین راهکارها برای توانمندسازی کودکان در مدیریت بحران مجهزکردن کودکان به یک منش خوب است، که مشتمل بر مجموعهای از فضیلتهاست. آموزش و نهادینهسازی فضیلتها، از جمله خودشناسی، مسئولیتپذیری، احترام، مثبتاندیشی، انعطافپذیری، حقیقتطلبی، همدلی، میانهروی و رهایی از وابستگی، بر توانمندسازی کودکان در مقابله با بحران کرونا تأثیر مثبت دارد. آموزش فضیلتها از طریق تأکید بر سه ساحت درونی یعنی ساحتهای باورها، عواطف و اراده انجام میشود و انتظار میرود نتیجه آن در ساحات بیرونیِ گفتار یا رفتار مشاهده شود.
گودرزی اضافه کرد، با بهرهگیری از مباحث اخیر در حوزهی هوش اخلاقی و با ملاک قراردادن اخلاق فضیلتگرا، نحوهی تأثیر نهادینهشدن این فضیلتها بر شکلگیری انگیزش اخلاقی در کودک را نشان داد. این آموزشها با افزایش ظرفیت عقلانی و معنوی کودکان میتوانند بهمرور یک قطبنمای اخلاقی در آنان بهوجود بیاورند که در موقعیتهای مختلف، بهویژه در بحرانهایی مثل بحران کرونا، بهآنان کمک کند. در واقع، آموزش صحیح این فضیلتها موجب میشود کودک درک درستی از مفاهیم اخلاقی و امور مرتبط با اخلاق از جمله موقعیتها و اعمال داشته باشد و در مواقع مختلف کار درست را تشخیص و کار خوب را انجام دهد. بهدست آوردن این فهم مستلزم انواع خاصی از تمرین، ایجاد عادتها و بهعبارتی انتخاب الگوهای خاص رفتاری، میل و انگیزش است. وی در انتها به این نکته اشاره کرد که در دل این بحران یک فرصت برای تغییر سرفصلهای آموزشی در مدارس، مانند درس هوش اخلاقی یا مهارتهای زندگی، بهشکل گسترده و نظاممند وجود دارد.
دکتر علی متولیزاده اردکانی آخرین سخنران این نشست بود. وی در سخنان خود به این نکته اشاره کرد که رفتارهای جوامع انسانی بر اساس فرهنگ و نگرش به پدیدههای طبیعی در مواجهه با بحرانهایی که بقاء و ادامهی نسل را تهدید میکنند، متفاوت هستند. ایجاد ساختارها و الگوهای مناسب برای مواجهه با بحرانها و تهدیدهای زیستی در همهی جوامع انسانی نیاز به رویکرد علمی متکی بر تجربههای انسانی در این نوع چالشهاست. در بحران و تهدیدزیستی ویروس کووید19 (کرونا) که در یکسال گذشته کل جمعیت انسانی بر روی کرهی زمین را در همهی حوزههای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و ... به چالش عظیم کشیده است، تفاوتهای زیادی در نوع مواجهه مشاهده شده است. مقایسهی کشورهای پیشرفته و متوسط در تکنولوژی، منابع مادی و انسانی نشان میدهد؛ شناخت بیولوژیک تهدیدهای میکروبی و تجربهی قبلی در مواجهه با این نوع تهدیدات زیستی و ایجاد ساختارهای ضروری در سطح اجتماع و فرهنگسازی و تربیت مدیران از اساسیترین تفاوتها در مواجههی موفقیتآمیز با این تهدید بوده است. کشورهایی مانند نیوزلند، سنگال، ایسلند، دانمارک، عربستان، سنگاپور، کرهی جنوبی، تایوان، ویتنام و چین از کشورهای موفق در مواجهه با تهدید زیستی ویروس کووید19 بودهاند.
وی افزود: در کشور ایران بهدلیل عدم تجربهی مواجههی جدی با تهدید زیستی میکروبی در چند دههی گذشته و بنابراین عدم ایجاد سازوکار مواجههی اولیه با ورود ویروس کووید19 به کشور، عدم وجود ساختار کنترل همهجانبهی اثرات و پیامدهای تهدید زیستی، ناتوانی در فرهنگسازی مناسب و مواجههی علمی با این تهدید زیستی، عدم وجود ساختارهای اقتصادی مناسب در ایجاد شرایط لازم برای کنترل انتشار ویروس کووید19 در سطح جامعه و ... زمینهی خسارتها و صدمات فراوان جانی بر جمعیت ایران تحمیل کرده است و اثرات آن تا دهها سال در آینده ادامه خواهد داشت.
از نظر اردکانی، مواجهه با بحران و تهدید زیستی ویروس کووید19، ضرورت شناخت علمی پدیدهها در سطوح عالی دانشگاهی و مدیریتی و ایجاد ساختارهای مربوطه در داخل کشور و ارتباط گسترده با جامعهی جهانی در استفاده از تجربهی کشورها در مواجهه با تهدیدهای زیستی در آینده را کاملا آشکار ساخته است. درخواست انزواطلبی در بخشی از جمعیت ایران تحت شعار «استقلال»، بر خلاف غریزهی بیولوژیک - ژنتیک در آمادهسازی جمعیت ایرانی در مواجهشدن با تهدیدهای زیستی، بقاء و ادامهی نسل است. تلاش زیاد و مستمر در جهت مقاومسازی جمعیت ایرانی با افزایش شناخت انسان، ساختار بیولوژیک، محیط زیست و فرهنگ همکاری برای مواجهه بهتر و موفقیت آمیز در برابر تهدیدهای زیستی آینده توصیه میشود.
این نشست با جمعبندی دکتر محسن شعبانی و بررسی پرسشهای شرکتکنندگان به پایان رسید.
برای تماشای ویدیوی این نشست، اینجا کلیک کنید
نظر شما :