سروده؛ مرحبا قاسم سلیمانی/ پهلوان بزرگ ایرانی

مرحبا قاسم سلیمانی
پهلوان بزرگ ایرانی
عشق از عمق جان ثناگویت
میزند بوسه ها به بازویت
باطل‌السّحر فتنه داعش
پاسدار قلمرو آرش
شیرمردیّ و کوه پابرجا
حافظ کربلا و سامرّا
آفرین بر شکوه و صولت تو
بر بلندای عزم و غیرت تو
گرنه آن رزم و عزم و کوشش بود
شام و لبنان دیار داعش بود
همه را نقره‌داغ می‌کردند
رو به خاک عراق می‌کردند
مقصد بعد مکر آل یهود
فتح دروازه‌های تهران بود
نقل افسانه عمالقه نیست
به خدا این سخن مبالغه نیست
 باری این بار مکر غیر گذشت
فتنه آمده به‌خیر گذشت
با شما هر طرف که روکردیم
برگ‌های برنده روکردیم
با تو هرچند خوابش آشفته
چشم بیدار فتنه‌ها خفته
دستی این‌سوی در عدن داری
دستی آن‌سوی در یمن داری
با چنین عزم و رزم طوفانی
پرچم اقتدار ایرانی
از تو لرزان به‌سان عزرائیل
پیکر وحشیان اسراییل
مالک اشتر زمان سردار
ریشه فتنه از میان بردار
عزم تو جزم و کوه‌فرساتر
دست‌وبازوی تو تواناتر

بهمن1393

محمّدرضا ترکی
عضو شورای بررسی متون
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی