مصاحبه با استاد احمد بیرشک
اشاره: در بهمن ماه 1403، مراسم نکوداشت سیوسومین سال تأسیس پژوهشکدة دانشنامهنگاری و گرامیداشت بنیانگذار بنیاد دانشنامة بزرگ فارسی زندهیاد استاد احمد بیرشک به همت همکاران محترم پژوهشکده برگزار شد و ضمن مراسم، خاطراتی از چگونگی شکلگیری بنیاد از زبان سخنرانان بیان شد. استاد بیرشک در همان سالهای نخست شکلگیری بنیاد، مصاحبهای با مجلة کیهان فرهنگی انجام میدهند که در شمارۀ ۱۲۷، سال سیزدهم، خرداد و تیر ۱۳۷۵ منتشر میشود. این مصاحبه اطلاعات بسیار ارزشمندی از چگونگی شکلگیری بنیاد، اهداف و وظایف، شیوة کار، دانشنامههای در دست کار و ... دراختیار علاقهمندان قرار میدهد. بازنشر این مصاحبه و مطالعة آن خالی از لطف نیست.
à بهعنوان نخستین پرسش بفرمایید که بنیاد دانشنامۀ بزرگ فارسی چگونه شکل گرفت؟
با همکاری شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، کتابی منتشر میکردیم به نام از «زندگینامۀ علمی دانشوران.» تدوین این کتاب با پیشنهاد من و تصویب کارگزاران آن شرکت آغاز شد و ترجمهای از کتابی انگلیسی بود که دراصل هجده جلد است، اما ما آن را در یازده جلد، هریک نزدیک به هزار و صد صفحه منتشر خواهیم کرد. جلد سوم آن اینک در دست چاپ است و دست به کار تهیۀ مطالب جلد چهارم آن هستیم. این کتاب سرگذشت پنج هزار و چند صد عالم و دانشمند علوم دقیق، چون فیزیکدان، شیمیدان، ریاضیدان، ستارهشناس، زیستشناس، زمینشناس و از این دست است. شمار فراوانی هم مترجم داشتهایم، اما آنها نمیتوانستند نیازهای ما را برآورده کنند و هرچند یا دانشگاهی بودند یا از دبیرانی باسابقۀ بسیار، نمیتوانستند بهطور دقیق به خواستههای ما پاسخ دهند. درنتیجه، من مجبور بودم همۀ این کتاب را ویرایش کنم. بنابراین، از صفحۀ نخست تا صفحۀ آخر آن را کلمهبهکلمه میخواندم و ترجمۀ آن را با اصل مقابله میکردم و هرجا نیاز بود، دست به اصلاح و تکمیل ترجمه میزدم. البته کار آنها قابل ایراد نبود، زیرا در این راه به همۀ دایرةالمعارفها و دانشنامهها نیاز پیدا میشد. ما مجبور بودیم از دانشنامههایی به زبانهای گونهگون جهان بهره بگیریم تا بتوانیم آن را ترجمه کنیم. به فکر افتادم که مؤلفان و استادان ما یک زبان بیشتر نمیدانند و به این همه مأخذ و مرجع دسترسی ندارند که باید به آنها مراجعه کرد. دراینحال، چرا دانشنامهای به زبان فارسی فراهم نیاوریم که هرچه میخواهیم به زبان خودمان در دسترسمان قرار گیرد و مردم هم بهآسانی بتوانند از آن استفاده کنند. مدتی به این موضوع میاندیشیدم تا اینکه در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با دکتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام (ره) که مدیرعامل شرکت انتشارات علمی و فرهنگی بود، دربارۀ این تصمیم صحبت کردم و نظرش را جویا شدم. ایشان از پیشنهاد من بسیار خوشحال شد. روز اول شهریور پیشنهادم را با کارگزاران وزارت فرهنگ و آموزش عالی در میان گذاشتم و آنها این پیشنهاد را به شورای معاونان فرستاده، آنها نیز به اتفاق آرا تشکیل بنیاد دانشنامۀ زبان فارسی را تصویب کردند و نظرشان را در شهریورماه آن سال به دولت ارائه دادند. رئیس دولت آن زمان آقای مهندس میرحسین موسوی بودند. دولت هم درگیر جنگ و مسایل آن بود. بنابراین، پیشنهاد چندی مسکوت ماند.
ازطریق وزارت فرهنگ و آموزش عالی مسئله پیگیری شد. باز هم نتیجهای گرفته نشد تا هنگامی که آتشبس اعلام شد و آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری رسیدند. نامهای به آقایان دکتر حسن حبیبی معاون اول ایشان و دکتر مصطفی معین وزیر فرهنگ و آموزش عالی وقت نوشتم و خواستار پیگیری شدم. روزی دکتر حبیبی گفت که مگر مملکت به چند دانشنامه نیاز دارد؟ پاسخ دادم: حرف درستی است. ارباب دایرهالمعارف را جمع کنید، اگر کاری را که میگوییم انجام دادند، خوب انجام میدهند. خواستند به ایشان کمک میکنیم، نخواستند نه. میدانستم که کسی به فکر چنین کاری نیفتاده و بیشک از این کار استقبال خواهند کرد. از صاحبنظران نظرخواهی شد و همگی پاسخ مثبت دادند. قرار شد برنامۀ پیشنهادی پیگیری شود، اما بهسرعت پیش نرفت، زیرا مشغول تحقیق دربارۀ آن بودند. آقای موسوی بجنوردی، که دایرهالمعارف بزرگ اسلام به همت او منتشر میشود، گفت که برنامهای برای تدوین دانشنامهای عمومی در فهرست کارهای خود قرار داده است. پیشنهادم را بهگونهای کامل تشریح کردم و افزودم شما دارید دایرهالمعارف بریتانیکا را ترجمه میکنید که تنها یکی از چندین کتاب مرجع ماست. آقای موسوی پس از مطالعه گفت که برنامهاش غیر از برنامۀ بنیاد است و دربارۀ دانشنامۀ بزرگ فارسی نظر مخالف ندارد. آخرین اظهارنظر هم ازسوی انتشارات سروش به دستمان رسید که نوشته بودند اگر چنین کاری انجام گیرد، ما میتوانیم در مجامع علمی جهان ظاهر شویم.
با دکتر معین تماس گرفتم و گفتم حالا باز هم حرفی هست؟ گفتند: اساسنامه را بنویسید. در اساسنامه نوشتیم که ریاست عالیه بنیاد با رئیسجمهور وقت باشد و دکتر معین اساسنامه را به دفتر رئیسجمهور فرستاد و آقای هاشمی رفسنجانی نیز ریاست بنیاد را پذیرفتند. بنابراین، کار به مرحلهای تازه رسید. دولت کارهای دیگری نیز داشت و کار ما بهکندی پیش میرفت. سرانجام، نامهای به ایشان نوشتم و یادآور شدم فردای روزی که این نامه را مینویسم باید پنجمین سال پیشنهاد طرحم را جشن بگیرم! آیا به نظر جنابعالی پنج سال معطلی زیاد نیست؟ به عقیدۀ من در زندگی یک ملت پنج سال به حساب میآید. آقای رفسنجانی دستور تصویب اساسنامه را صادر کردند و از بودجۀ جزیرۀ کیش هم یک میلیون تومان به ما دادند و در بهمن ۱۳۷۰ شروع کردیم به کار.
à خوب است دربارۀ چارچوب سازمانی بنیاد هم توضیحی دهید.
نخستین هیئت امنا، که از بهمن سال ۱۳۷۰ تا مهر ۱۳۷۲ مشغول کار بود، از افراد زیر تشکیل شده بود: دکتر مصطفی معین وزیر فرهنگ و آموزش عالی رئیس هیئت، دکتر محمود بروجردی مشاور وزیر امور خارجه، احمد بیرشک، بهاءالدین خرمشاهی نویسنده و پژوهشگر، دکتر محمود روحانی استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دکتر رضا مکنون معاون هماهنگی معاون اول رئیسجمهور، عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی و امور مجلس رئیسجمهور از اعضای هیئت.
همچنین دومین هیئت امنا، که از مهر ۱۳۷۲ تاکنون مشغول کارند، به قرار زیرند: دکتر محمدرضا هاشمی گلپایگانی وزیر فرهنگ و آموزش عالی رئیس هیئت، احمد بیرشک رئیس بنیاد و آقایان مسعود روغنی زنجانی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، دکتر علیاکبر صالحی معاون آموزشی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، دکتر فتحالله مضطرزاده معاون پژوهشی وزیر فرهنگ و آموزش عالی، دکتر محمود بروجردی، دکتر محمود روحانی، دکتر رضا مکنون و عطاءالله مهاجرانی اعضای آن. بهتازگی آقای حمید میرزاده بهجای آقای روغنی زنجانی در این هیئت مشغول به کار شده اند. دکتر بهروز بیرشک معاون پژوهشی، سید هادی فاطمی معاون اجرایی، مهدی کریمی مسئول مالی، مجید مظفر کارپرداز، محترم علاییبخش مسئول کتابخانه و نسرین افتخاری نیز مسئول دفتر بنیادند.
à استاد، اهداف و وظایف بنیاد چیست؟
بهطورکلی، بنیاد برای ایفای این وظیفه پدید آمده است که هرچه را دانستنی است، به زبان فارسی در دسترس فارسیزبانان قرار دهد، اما در اساسنامه هدفهای کلی بنیاد بدین شرح آمده است:
۱. رواج دانش و ادب و بالا بردن سطح اطلاعات علمی و ادبی جامعه.
۲. تألیف و انتشار دانشنامهای جامع و شامل معارف بشری به زبان فارسی.
۳. شناساندن منابع زبان و ادبیات فارسی.
۴. مطالعه و تحقیق درزمینۀ ادب و زبان فارسی.
۵. همکاری با دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و فرهنگی کشور.
دانشنامۀ بزرگ فارسی دو رشته انتشارات جنبی دارد:
الف) فرهنگهای دانشنامگی برای رشتههای گوناگون علم و ادب و هنر.
ب) فرهنگهایی از زبان بیگانه به فارسی، فارسی به بیگانه و فارسی به فارسی.
وظایف بنیاد نیز بدین تفصیل است:
۱. ایجاد زمینهها و فراهم کردن امکانات مناسب برای تحقق اهداف بنیاد.
۲. تألیف و ترجمۀ متون و آثار و نشریات پژوهشی متناسب با اهداف بنیاد.
۳. ارتباط با صاحبنظران، پژوهندگان و دانشمندان کشور و ترغیب آنها به انجام پژوهشهای فرهنگی در چارچوب اهداف بنیاد.
۴. تهیۀ مدارک نافذ و اسناد داخلی و خارجی برای مطالعه و تحقیق گسترده درزمینۀ اهداف بنیاد.
۵. تشکیل کنگرهها، مجامع، گروههای مطالعاتی و پژوهشی در سطوح گوناگون داخلی و خارجی درزمینۀ اهداف بنیاد.
۶. انجام پژوهشهای کاربردی در زمینههای فرهنگی و تاریخی، علوم انسانی و ارتباطات.
۷. ارتباط و همکاری با مراکز و مؤسسات پژوهشی و فرهنگی داخلی و خارجی در چارچوب اهداف.
à شیوۀ کارتان چگونه خواهد بود و تاکنون چه رشتههایی برای تهیۀ دانشنامه عنوانبندی شدهاند؟
برای آنکه بهرهوران از این دانشنامههای اختصاصی، گنجینههای گرانبهای علوم و ادبیات به زبانهای بیگانه را آسانتر تهیه کنند، تصمیم بنیاد بر آن شد که جز معدودی از دانشنامههای اختصاصی که «اصطلاح» در آنها زیاد نیست، در دیگر دانشنامهها دربرابر هر عنوان که به فارسی تبیین و توضیح میشود، برابرنهادهای آن را به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی بیاورد (در گیاهشناسی و جانورشناسی اصطلاحات لاتینی جنبۀ بینالمللی دارد و زبان لاتینی به سه زبان یادشده افزوده خواهد شد).
دامنۀ رشتههای معارف انسانی که بنیاد قصد تهیۀ دانشنامهای اختصاصی برای هریک دارد، بسیار گسترده است. تا امروز عنوانهای نزدیک به هفتاد رشته عنوانبندی شده است که بیتردید تعداد آنها بیشتر خواهد شد. رشتههایی که تاکنون ثبت شده بدینشرح است: آمار، اخترشناسی و اختربینی، اخلاق، ارتباط (پست، تلگراف، تلفن، بیسیم، رادیو، تلویزیون ماهواره)، اکتشاف و مکتشفان، الکترونیک، پرندهشناسی، پروانگان، پزشکی، تاریخ ادبیات ایران، تاریخ ایران و جهان، تاریخ پزشکی، تاریخ تعلیم و تربیت در ایران،تاریخ تمدن، تاریخ علم، تسخیر فضا، تمدنهای بزرگ باستانی قارۀ قدیم و تمدنهای قاره جدید پیش از کلمب، جانورشناسی، جغرافیا (ایران و جهان)، حرفه و فن، حشرگان، حمل و نقل، خزندگان، داروشناسی، دامپزشکی، دانشنامۀ ملت ایران، دانشنامۀ میراث فرهنگی ایران، دینها، روانشناسی، روانکاوی، ریاضیات کاربسته، ریاضات محض، زبانهای ایران باستان، زمینشناسی، زیستشناسی، سرگذشت شهرهای بزرگ (تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد و کرمان)، شیمی صنعتی، شیمی نظری، صنعت برق، صنعت چاپ، عرفان و تصوف، فلسفه، فیزیک، فیزیولوژی، قالی، کاغذ، کانیشناسی و فلزپردازی، کتاب و مطبوعات، گاهشمار تاریخ ایران، گاهنامه (تقویم و تاریخ)، گلها و گیاهان زینتی، گیاهان طبی، گیاهشناسی، ماهیان، مسلکها، موسیقی، نفت و صنایع وابسته، نقاشی، نمایش و تعزیه، ورزش و تربیت بدنی، هنرهای دستی.
اکنون دانشنامههای ویژۀ ارتباطات و مخابرات، پرندهشناسی، تهران، دامپزشکی، ریاضی، زیستشناسی، شیمی نظری، فیزیک، نفت، ورزش و تربیت بدنی در مرحلۀ تهیه و نگارش مطلب است.
در هر رشته برای تنظیم برنامه، تهیۀ عنوانها، انتخاب همکار، پخش عنوانها و دریافت مقالههایی که برای آنها تهیه میشود شورایی متشکل از پنج تا هفت تن (شورای نفت بهطور استثنا یازده نفر) از استادان و صاحبنظران تشکیل شده است که کار را بین دانشمندان صاحب صلاحیت دیگر تقسیم میکند و هماکنون تعدادی از استادان دانشگاههای کشور با شوراهای فیزیک، شیمی، ریاضی همکاری میکنند و شوراهای دیگر- که کارها را اندکی دیرتر شروع کردهاند- به زودی همکاری با دانشمندان غیرعضو شورا را آغاز خواهند کرد.
à این دانشنامهها چه زمانی در دسترس دوستداران قرار خواهد گرفت؟
تألیف و تهیۀ هر دانشنامۀ ویژه و هر فرهنگ دانشنامگی نزدیک به شش سال زمان میخواهد.
à هیچیک از این آثار تاکنون آماده نشدهاند؟
دانشنامههای خودآموز علوم پایه برای جوانان دبیرستانی از دیگر برنامههای بنیاد است. از این میان، «دانشنامۀ خودآموز فیزیک» در دست تهیه است و شاید در سال کنونی زیر چاپ برود. تهیۀ کتابهای سودمند دیگر برای بالا بردن فرهنگ فارسیزبانان از برنامههای دیگر ماست. هماکنون «تاریخ پزشکی» در دست تهیه است که در چهار جلد هزارصفحهای منتشر خواهد شد. سه جلد اول آن ترجمهای از یک تاریخ معتبر فرانسوی است و جلد چهارم، تألیفی و ویژۀ تاریخ پزشکی ایران (و در صورت امکان تاریخ پزشکی کشورهای فارسیزبان افغانستان و تاجیکستان) خواهد بود که از چند ماه دیگر حروفچینی خواهد شد. «علم در زمان حاضر» کتاب دیگری است که در چهار جلد بزرگ از زبان فرانسوی ترجمه میشود. «فرهنگ تلفظ زبان فارسی»، «فرهنگ تلفظ نامهای خاص» از کارهای جنبی و «گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله» منتشر شده است. «زندگینامه علمی دانشوران» و «خلاصه زندگینامۀ علمی دانشوران» دو اثری است که با همکاری شرکت انتشارات علمی و فرهنگی چاپ میشود. «فرهنگ جامع فارسی»، «فرهنگ فارسی برای جهانگردان» نیز در دست تهیۀ مطلباند. مجموعۀ «آنچه باید دانست» که شامل زیرمجموعههای متعدد است و تاکنون سه بخش «جوانان»، «دانش برای همگان» و «دانش امروز» آن مدنظر بوده است نیز در دست تهیه و نگارش است و امیدواریم پس از آن ماهی یک جلد منتشر کنیم. سرپرستی این مجموعه با دکتر ابوالقاسم فلمسیاه است. مسئول بخش فرهنگ فارسی نیز دکتر مهشید مشیری است.
à حال که سرپرستان و مسئولین این دو اثر را نام بردید، ممکن است نام هیئت علمی هر رشته و یا اعضای شورای دانشنامههای دهگانهای را که پیشتر از آنها یاد کردید- برای آشنایی ما و خوانندگانمان بگویید؟
فهرست نام هیئت علمی این دانشنامههای ویژه که در گزارش ما هم آمده بدین شرح است:
- شورای دانشنامه تهران: دکتر بروجردی، دکتر بلوکباشی، دکتر تکمیل همایون، دکتر ساعدلو، دکتر فلامکی، دکتر ملک شهمیرزادی، محمودیان.
- شورای رشتۀ پرندهشناسی. ادهمی، دکتر اعتماد، دکتر بلوچ، بهروزیراد، عالیپناه، منصوری.
- شورای رشتۀ دامپزشکی: دکتر رادمهر، دکتر رکنی، دکتر کریم، دکتر گیلانپور، دکتر محمدنیا.
- شورای رشتۀ ریاضی: دکتر جمالی، دکتر شفیعیها، دکتر عمیدی، دکتر قاسمی هنری، دکتر مشکاتی، دکتر وحیدی، دکتر وصال.
- شورای رشتۀ زیستشناسی: دکتر دیانتنژاد، دکتر شیدایی، دکتر فرهود، دکتر کرمی، دکتر مستشفی.
- شورای رشتۀ شیمی: دکتر تقیپور، دکتر خاتمی، دکتر خدادادی، دکتر رحیمی، دکتر روحی لاریجانی، دکتر ملاردی
- شورای رشتة فیزیک: دکتر ابوکاظمی، دکتر پاشاییراد، دکتر ابوالقاسم قلمسیاه، دکتر لطیف کاشیگر، دکتر رحمتاله گلستانیان، دکتر منیژه رهبر (که مدتی در شورا عضویت داشت اما کنارهگیری کرد).
- شورای رشتة نفت: مهندسان چاکری، حسینی، شریفدینی، طیبی جزایری، غازی عمیدان، کمالی، مهرورز، فخاری، نرسیسیان، همدانیزاده.
- شورای رشتة ورزش و تربیت بدنی: دکتر بهروز بیرشک، دکتر خالدان، دکتر فرخی، کاشف، مفخم.
- شورای دانشنامة خودآموز فیزیک: دکتر اعظم پورقاضی، احمد بیرشک، دکتر فرخی، دکتر قلمسیاه، دکتر کاشیگر، دکتر گلستانیان، مهرزاد، نوروزیان.
- سرپرست، مسئول تنظیم، مترجم و ویراستار زندگینامة علمی دانشوران: فریبرز مجیدی
à منابع مالی بنیاد و هزینهها از چه راهی فراهم میشود؟
بنیاد دانشنامة بزرگ فارسی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، و مؤسسهای عام یعنی دولتی است. ازهمینرو نیازهای مالی آن از خزانة عمومی تأمین میشود. اما مؤسساتی از این نوع که در خدمت فرهنگ جامعه هستند، در جوامع پیشرفته از کمک مؤسسات خصوصی و توانگر برخوردارند، و باید که چنین باشد، زیرا کارشان انتفاعی نیست و در خدمت ملت است.
در میان قوم ایرانی احساس ضرورت کمک به پیشرفت اجتماع، میان کسانی که توانایی کمک داشتهاند- جز در موارد استثنایی- قوی بوده است. در هیچ جامعهای بیشتر از جامعة ما امر وقف به جد اجرا نمیشده است و اگر در هر کوی و برزن مسجدی هست، نتیجة همت نیکوکاران و سخاوتمندان معتقد به پیشرفت و پیشبرد نیازهای جامعه است. بنیاد دانشنامه امیدوار است که از این راه، بخشی از هزینههای خود را که بهطورکلی در راه خدمت فرهنگی است، تأمین کند. هماکنون شرکت ملی نفت، افزونبر کمک علمی و فنّی شماری از مهندسان عالیقدر آن برای تألیف «فرهنگ دانشنامگی نفت»- که کار کسی جز آنان نمیتواند باشد- همة هزینة چاپ ابن اثر را برعهده گرفته است. هیچ میدانید برای تهیة یک دانشنامه شصت میلیون و پانصد هزار تومان خرج میشود؟ این شرکت پرداخت آن را تقبل کرده است و ما درپی آنایم که برای دانشنامههای دیگر نیز مذاکراتی کنیم تا این هزینه تأمین شود. بخشی از هزینة «فرهنگ دانشنامگی ارتباطات و مخابرات» را هم قرار است وزارت پست و تلگراف و تلفن تأمین کند.
بیشک انتظار داریم که هزینههای دانشنامة بانک و بانکداری را بانکها و هزینة دانشنامة شیمی صنعتی را مؤسساتی که کارشان با این صنعت است تأمین نمایند. پیشتر از شورای «دانشنامة تهران» سخن گفتم. این دانشنامه، که در هیچ جامعهای- تا جایی که سراغ داریم- سابقه ندارد، بهطورکلی مربوط به شهرداری تهران است. انتظار کمک از شهرداری- که معتقد است هزینههای مربوط به نگاهداری شهر تهران را باید مردم آن بپردازند، و از آنان میستاند- معقول و مشروع است. شایسته است هزینة دانشنامههای اصفهان و شیراز و هر شهر دیگر را هم شهرداریهای آنها تأمین کنند.
درآمد حاصل از انتشارات نیز بهطور منطقی فقط صرف پیشرفت بنیاد- که در پیشبرد کارهای پژوهشی وظیفهای بزرگ برعهده دارد- خواهد شد. بنیاد در خزانة عمومی، حسابی به نام کمکهای مردمی باز کرده است و معتقد و مصمم است که مراقبت در همة حسابهای خود را بهطور دقیق از دیوان محاسبات انتظار داشته باشد.
à آیا ویرایش مقالات این آثار دارای ضوابط و چارچوبهایی ویژه است؟
ویرایش مقالات باید دقیق درست و بینقض باشد. ویراستارْ فارسی بداند و آن را سلیس و روان بنویسد. ضوابط خاصی جز این نداریم. به گمان من، ما در کشورمان ویراستار خوب به تعداد کافی پیدا نمیکنیم. زمانی که بنده پیشنهاد کردم یک دورة کارشناسی ارشد برای آموزش ویراستار خوب در نظر گرفته شود، هیئت امنا با پیشنهادم موافقت کرد و نظرشان این بود که چنین کاری همینجا صورت گیرد، اما گستردگی ساختمان بنیاد محدود و کوچک است. با دانشگاه شهید بهشتی مذاکره کردیم و آنها پذیرفتند که دورهای بدینمنظور دایر کنند و اکنون هم مشغول بررسی و پیگیری کارهای مربوط به آن هستند. بنابراین، برای پرورش ویراستار بهطورکلی- نه ویژة این بنیاد- برنامهای فراگیر در نظر گرفته شده است تا جامعه و کشور دارای ویراستار خوب شود. اکنون اگر به کتابی که منتشر میشود نگاه کنیم، میبینیم نامها با تلفظ غلط آمده و ویرایش درستی صورت نگرفته است. همچنین، اشتباهات علمی در آنها دیده میشود و... البته برای یاری ویراستاران فرهنگی تهیه خواهیم کرد که در آن همة اسامی هر زبان به تلفظ صحیح و درست گردآوری خواهد شد. تلفظ غلط نامها یکی از اشکالاتی است که گاه ویراستاران نیز از آن مینالند و نمیدانند که برای نمونه باید «آلبر» بنویسند یا «اَلبر» یا «البرت» و یا آنکه نمیدانند باید نوشت «سوئد برگه» یا بنویسند و تلفظ کنند «اِن ود برگه» با «اِس ود برگی یه» و از این دست مشکلات.
à مشکلات شما در بنیاد چیست؟
مشکل اصلی ما نداشتن جای مناسب برای این کار بزرگ است. با این همه کار، این ساختمان پنج اتاق دارد و همة کارهای دانشنامه در اینجا انجام میشود. دو اتاق دیگر هم در خیابانی دیگر در دست ما بود که صاحبشان بهسبب نیاز خود به آنها از ما خواسته آنجا را تخلیه کنیم. در خرداد سال گذشته، طی نشستی با رئیسجمهور به ایشان گفتم ما احتیاج به جایی مناسب داریم. گفتند من جانیی در شمال شهر به بنیاد میدهد تا از این بابت مشکلی نداشته باشید. اما هنوز هیچ کاری انجام نشده است. فقط ایشان شصت میلیون تومان اعتبار تأمین کردند از بودجة ریاست جمهوری برای این کار؛ ولی به جایی گستردهتر احتیاج داریم. البته مشکل عمده در کل مملکت ما بیعلاقگی و بیتوجهی به علم در عمل است. پیشروی کُند کارهایی که بهگونهای با دولت در ارتباط است نیز از دیگر مشکلات ماست. یکی از کارهای ما تدوین «دانشنامة ملت ایران» است که در شمار مهمترین دانشنامههاست و آقای رفسنجانی نیز خیلی به پدید آوردن آن ابراز علاقه کردهاند. ما میخواهیم این کار را با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آماده کنیم، اما یک سال و نیم تا دو سال است که مذاکره میکنیم ولی هنوز نتیجهای نگرفتهایم. کار دستگاههای اداری ما بیش از آنچه گمان کنید کُند است. نامهای برای من میآید که در آن یادآوری شده است: امروز حتماً جواب بدهید. این نامه با چندین روز تأخیر به بنیاد و به دست من میرسد. ازسویدیگر، گاهی نامهای که ما مینویسیم و میفرستیم، دو سه ماه طول میکشد تا بدان پاسخ دهند. یک کار مهم دیگر «دانشنامه میراث فرهنگی ایران» است که با باستانشناسی و سازمان میراث فرهنگی ایران مشغول صحبت هستیم، اما این هم دست کمی از ادارة قبلی ندارد. قرار شده است با وزارت پست «دانشنامه ارتباطات و مخابرات» را آماده کنیم. آمدهاند و صحبت کردهاند و بهقدری عجله داشتهاند که اگر میشود کاری کنید تا سال ۱۳۷۶ این کار منتشر شود. درحالیکه امروز باید به ایشان اخطار کنیم که اگر امکانات را فراهم نکنید، مجبوریم قرارداد را لغو کنیم. چیزی که ابتدای کار پیشبینی نشده بود آنکه بسیاری از استادان ما آمادگی انجام چنین کاری را نداشتند. برای تدویی چنین دانشنامهای به افراد بسیار علاقهمندی نیاز است که نه تنها از سواد بسیار بهرهمند باشند بلکه وقت و فرصت انجام آن را نیز داشته باشند. البته اکنون استادان ارجمندی که به دانشنامه کمک کنند علاقة بسیار دارند، اما مشکلات زیاد است. ما میخواهیم دربارة همة معارف بشری کار کنیم، فقط کمک میخواهد.
البته به گمان من ارباب جراید و دستاندرکاران رسانههای همگانی میتوانند با بازتاب مشکلات ما بخشی از گرفتاریهایمان را از پیش بردارند. ما به بانکها میگوییم شما درآمد دارید، بیایید مقداری از آن را بدهید به بنیاد یا نهادها و مؤسسانی چنین که با نام خودتان کتاب چاپ کنیم، نام بانک شما را هم در صفحة نخست آن یا روی جلد میزنیم، اما توجهی نمیشود. سرمایهگذاری درزمینة فرهنگی را نمیپذیرند و سود اقتصادی و سود فرهنگی را همانند هم میخواهد؛ درحالیکه هدف ما خدمت به فرهنگ مردم است.
à سپاسگزاریم ازاینکه زمانی چند از وقتتان را به ما دادید.
من هم ممنونم که به قصد معرفی فعالان و کوشندگان و دستاندرکارانی که در تهیة دانشنامهها و فرهنگها دست دارند تلاش میکنید.
به کوشش مسعود امیرخانی
نظر شما :