گزارش اولین جلسه حلقه پژوهشی گروه دوم پژوهشکده دانشنامه‌نگاری

۰۶ اسفند ۱۴۰۳ | ۲۱:۲۸ کد : ۲۶۳۰۷ جدیدترین خبرها گزارش
تعداد بازدید:۲۹
گزارش اولین جلسه حلقه پژوهشی گروه دوم پژوهشکده دانشنامه‌نگاری

عنوان حلقه پژوهشی: نقد و بررسی دانشنامه‌ها

موضوع حلقه: کتاب دانشنامة دانشنامه‌ها

اعضای اصلی حلقه: خانم‌ها دکتر گل‌اندام شریفی، دکتر مریم کامیار، دکتر ریما مرشد، دکتر آندیا نعمتی، دکتر مریم‌سادات فیاضی و آقایان دکتر محسن بهلولی فسخودی، دکتر مسعود رضایی، دکتر محمد مولایی قلیچی، دکتر حسن مجیدیان

 

اولین جلسه حلقة مطالعاتی پژوهشکده دانشنامه‌نگاری با عنوان «نقد و بررسی دانشنامه‌ها» با حضور اعضای حلقه پژوهشی و جمعی از علاقه‌مندان، در روز شنبه به تاریخ 13 بهمن 1403 در سالن جلسات پژوهشکده دانشنامه‌نگاری برگزار شد. در این حلقه پژوهشی، اعضای شرکت‌کننده به گفت‌وگو و تبادل نظر درباره کتاب‌ آقای دکتر اصغر اسمعیلی با عنوان «دانشنامة دانشنامه‌ها» پرداختند.

در ابتدای جلسه خانم دکتر شریفی هدف از برگزاری این جلسات را بررسی و تحلیل دانشنامه‌های مختلف دانستند و اینکه آیا این دانشنامه‌ها با اسلوب دانشنامه‌نگاری مطابقت دارند یا خیر؟

در ادامه آقای دکتر رضایی از این نشست‌ها با هر عنوانی استقبال کردند. به نظر ایشان با اینکه در گذشته کتاب‌ها و دایره‌المعارف‌های خوبی چاپ شده، ولی در حوزة ادبیات دانشنامه کار زیادی انجام نشده است. دانشنامه‌های نظری می‌توانند برای ارتقای بحثِ ادبیات علمی در هر دو حلقه، کمک‌کننده باشند. برای نمونه، سال‌هاست که دانشنامه نوشته می‌شود و برای آن ساختار خاصی تعریف نشده؛ برای مثال، مدت‌هاست گفته می‌شود مداخل دانشنامه‌ای چکیده ندارند؛ اما دانشنامه کشاورزی که در همین جا ترجمه و چاپ شده، چکیده دارد. پس لازم است که این تناقض‌ها برطرف شوند. در هر صورت معیارهای تعریف‌شده برای دانشنامه یا سیال است یا ثابت. باید به این مباحث هم پرداخت تا موضوع حداقل برای خود مجموعه به عنوان مجموعه‌ای که کار دانشنامه را بر عهده دارد، شفاف تر شود.

نکتة دیگر اینکه، کتاب تعیین‌شده کتاب خوبی برای نقد در این حلقه نیست. این کتاب بیشتر به حلقة نظری کمک می‌کند. زیرا دانشنامة دانشنامه‌ها اصلاً در زمره نقد دانشنامه‌ها قرار نمی‌گیرد؛ اما در هر صورت برای شروع کار خوبی است و می‌توان درمورد آن گفت‌وگو کرد.

نکتة سوم اینکه در بحث خودِ نقد هم، روش‌های متفاوتی را می‌توان در پیش گرفت. در واقع باید توجه کرد که این روش‌ها را تک‌تک پیش برد یا اینکه آنها را در کنار هم باید دید. به هر حال، برای نقد کتاب چندین روش وجود دارد؛ یا بحث نقد صورت‌گرایانه (فرمالیستی) است که معمولاً کتاب‌ها را براساس ظاهرشان مثلاً، اشکالاتی که دارند، تیتربندی‌ها و سایر مواردی که بیشتر به ظاهر مربوط می‌شود، بررسی می‌کنند؛ یا نقد ساختاری و پژوهشی که به محتوا اشاره می‌کند که برای بحث در این نوع نقدها هم می‌شود روش‌های گوناگونی مثل تحلیل محتوا، علم سنجی و سایر موارد را به کار برد.

دکتر مولایی این کتاب را از دو بعد شکلی و محتوایی بررسی کردند. به نظر ایشان از نظر شکلی، چون رشتة تخصصی نویسنده زبان و ادبیات فارسی است، کتاب ایراد نگارشی ندارد، با این وجود، در برخی موارد، ایرادات تایپی به چشم می خورد. نکتة بعدی این است که آثار نامبرده در این دانشنامه‌ تا 1393 بوده و از آن زمان تا به حال دانشنامه‌های بسیاری چاپ شده که می‌توان آنها را به ویراست بعدی افزود.

از نظر محتوا، نویسنده در اثر خود از 227 دانشنامه نام برده و با توجه به معیار زمانی ایشان که 100 سال اخیر بوده، آنها را به دو دستة کهن و معاصر تقسیم‌بندی کرده است. دانشنامه‌های کهن تک نویسنده بوده و مؤلف ابتدا شرح حالی دربارة آنها نوشته، سپس به ویژگی خود دانشنامه پرداخته است. ولیکن، نگارنده، به دانشنامه‌های معاصر با دید انتقادی نگریسته و معتقد است که برخی از این دانشنامه‌ها، شکل و قالب دانشنامه‌نویسی را رعایت نکردند. ترتیب ذکر دانشنامه‌های کهن به‌صورت زمانی بوده، اما، دانشنامه‌های معاصر الفبایی بوده‌اند. پیشنهاد می‌شود که تقسیم‌بندی موضوعی هم برای این آثار در نظر گرفته شود، برای مثال سه دانشنامة مروج‌الذهب مسعودی، مرآت‌البلدان اعتماد السلطنه و نزهه‌القلوب حمدالله مستوفی را می‌توان در حیطة جغرافیایی یا مکانی در نظر گرفت. این کار را می‌توان برای دانشنامه‌های پزشکی، ادبی، مذهبی، سیاسی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و ... هم در نظر گرفت. مورد دیگر هم کلی بودن عنوان کتاب است. همچنین، دانشنامه‌های ذکرشده در این اثر در قلمرو ایران و اسلام بوده، بنابراین عنوان آن می‌توانست دانشنامة دانشنامه‌ها در ایران و اسلام باشد.

آقای دکتر مجیدیان با اینکه این اثر را در حوزة کاری خود نمی‌دانستند، اما دانشنامة دانشنامه‌ها را اثری ارزشمند خوانده و گفتند اگر این کتاب حتی به درد یک نفر هم بخورد و یک نفر از آن استفاده کند به اصطلاح کار رسالت خودش را انجام داده است. ایشان هم با تأیید سخنان آقای دکتر مولایی گفتند که ایرادات صوری خیلی مهم هستند و علاوه بر رفع ایرادات فوق متذکر شدند که این کتاب باید بروز شود؛ زیرا 10 سال عقب است. البته به عقیدة ایشان عنوان دانشنامة دانشنامه‌ها خیلی بزرگ است و باید فکری دربارة این موضوع بشود. ایشان با طرح اینکه عنوان کتاب باید اصلاح شود و شاید با تغییر عنوانِ دانشنامه خیلی از مسائل برطرف شود، اعلام داشتند که این اثر حتماً نیاز به ویراست دارد و نباید به همین صورت رها شود.

خانم دکتر شریفی با مخاطب قرار دادن آقای دکتر رضایی از ایشان پرسیدند: چرا شما این کتاب را دانشنامه نمی دانید ؟

آقای دکتر رضایی در پاسخ به ایشان گفتند این اثر دانشنامه نیست و بیشتر به معرفی دانشنامه‌ها می‌پردازد. شاید عنوان کتاب‌شناسی یا کتاب‌نامة دانشنامه‌ها و یا شناخت‌نامه ‌دانشنامه‌ها برای آن مناسب‌تر بود. در هر صورت اگر ویژگی‌های دانشنامه بررسی شود، این اثر در قالب دانشنامگی قرار نمی‌گیرد. چند ویژگی برای دانشنامه‌ها مطرح است. ‌ازجمله اینکه: به زبان کشوری که در آن انتشار می‌یابد باشد؛ محتوا به صورت الفبایی تنظیم شود؛ مقالات در هر زمینه‌ای به دست متخصصان آن رشته نوشته شود؛ و... . پس با تعریف ْنویسنده باید این دانشنامه را در قالب دانشنامه‌های کهن قرار داد؛ زیرا تک نویسنده است. به عقیده ایشان نویسنده این دانشنامه را در معنای عام در نظر گرفته نه معنای تخصصی که معمولاً برای دانشنامه‌ها در نظر گرفته می‌شود. بنابراین از نظر ایشان کتاب مذکور واجد شرایط نقد در این حلقه نیست. اگر قرار است که در این حلقه، دانشنامه‌ها نقد شوند؛ پس این اثر قاعدتاً در زمرة دانشنامه‌ها قرار نمی‌گیرد.

خانم دکتر شریفی باز هم بامخاطب قرار دادن آقای دکتر رضایی از ایشان پرسیدند: شما فرمودید دانشنامه باید همیشه به صورت الفبایی باشد؟

آقای دکتر رضایی پاسخ دادند که معمولاً باید الفبایی باشد؛ اما به هر دو صورت هم می‌تواند باشد. ایشان هم با پیشنهاد آقای دکتر مولایی موافق بودند؛ زیرا ایشان هم برای پیدا کردن دانشنامة رشتة خود باید تمام کتاب را ورق بزنند، در صورتی که اگر الفبایی - موضوعی بود، کار راحت‌تر انجام می‌شد. برای دسته‌بندی دانشنامه‌های کهن براساس سال و دانشنامه‌های معاصر برمبنای الفبا هم دلیلی پیدا نکردند و به عقیدة ایشان اگر کار برای هر دو دسته یکدست انجام می‌شد، شاید مخاطب اثر هم راحت‌تر بود.

به عقیدة ایشان بحث دیگر دسته‌بندی زمانی اثر براساس صد سال اخیر است. یا باید براساس بازه‌های تاریخی که از نظر علمی قابل قبول است، دسته‌بندی می‌شد یا اینکه حداقل ملاک روشن می‌شد که روشن نیست.

خانم دکتر مرشد در ادامة اینکه این اثر نمی‌تواند در زمرة دانشنامه‌ها باشد به تناقضی در مقدمه اشاره کردند که در آنجا، بی‌طرفی از ویژگی‌های اساسی در دانشنامه است. ولی در انتهای مقدمه نوشتند که مؤلف با دیدگاه انتقادی به دانشنامه‌هایی که نظر منتقدان دربارة آنها موجود نیست، پرداخته است. درصورتی که نقد مؤلف در مقالات دانشنامگی کاملاً منع شده است. ایشان موارد بسیاری در این خصوص پیدا کردند. به نظر ایشان هم عنوان، عنوانِ صحیحی نیست و شاید با تغییر عنوان دانشنامه خیلی از مسائل برطرف شود.

‌خانم دکتر شریفی با طرح این مسئله که آیا برای دانشنامه‌نویسی ساختار و قالب مشخصی وجود دارد؟ آیا با خروج از حد و حدود تعیین‌شده، بازهم به آن دانشنامه گفته می‌شود یا نه؟ آیا منبع مؤثقی هست که دانشنامه نباید انتقادی باشد؟ آیا مستندی دراین‌باره وجود دارد؟

آقای دکتر رضایی گفتند: یکی از دلایل وجودی حلقة نقد دانشنامه‌ها همین است که آیا می‌توان با توافق همگانی به معیارهایی برای آثار دانشنامه‌ای دست یافت یا نه؟ یا اینکه می‌توان هر اثری را دانشنامه خواند؟ ایشان بیان کردند که در کتاب دانشنامه‌های الکترونیکی، معیارهایی را برای اثر دانشنامه‌ای آورده‌اند. در کتاب استاد آذرنگ هم به یکسری از معیارهای موجود در آثار دانشنامه‌ای اشاره شده است. بنابراین آثار داشنامه‌ای متفاوت از سایر آثار است.

یکی دیگر از نقدهای ایشان دربارة دانشنامة دانشنامه‌ها، این است که نویسنده برای انتخاب دانشنامه‌ها از فهرست کتابخانة ملی استفاده کرده‌اند؛ زیرا برخی از آثاری که در آنجا به‌عنوان دانشنامه مطرح شده، اصلاً دانشنامه نیستند و بیشتر در ردة اطلاعات عمومی جای دارند؛ مانند دانشنامة جوشکاری و جوشکاری پلاستیک‌ها که کتابی آموزشی است نه دانشنامه‌ای. چون در عنوان اثر نام دانشنامه آمده نمی‌توان آن را در ذیل دانشنامه‌ها قرار داد.

‌خانم دکتر شریفی هم گفتند: نویسنده شفاهاً اعلام کرده که خیلی از این آثار نظیر دانشنامة غذاهای جنوبی اصلاً دانشنامه نیستند، چون فقط یکسری از غذاهای جنوبی را معرفی‌کرده است. حتی امکان دارد کتابی با عنوان دانشنامه نباشد، اما محتوای آن دانشنامه باشد.

به نظر خانم دکتر فیاضی در دوره‌ای که پیوند انسان با کتاب اساساً خیلی گسسته است، چقدر نوشتن دانشنامه به روش‌های پیشین می‌تواند درست باشد، در حالی که تجربة بسیار ارزشمندی در دانشنامه‌نویسی به نام ایرانیکا هست، چرا باید نگاه ما به عقب برگردد و دانشنامه‌هایی از این جنس تولید کرد که هم دسترسی به آنها سخت است و هم اینکه شاید خیلی مخاطب نداشته باشد. یکی از موضوعات جدی در دانشنامه‌نگاری و فرهنگ‌نویسی مخاطبان هستند. در حال حاضر، استفاده از کتاب های دیجیتال که در دسترس هستند و راحت‌تر مطالعه می شوند، برای همه مطلوب‌تر است. شاید با استفاده از سایت‌های آکسفورد، لانگ من، بریتانیکا، یا ایرانیکا بتوان شیوه یا الگویی برای دانشنامه‌نویسی که هدف این گروه است، تهیه کرد. دانشنامه ای که انتقادی باشد، اساساً دانشنامه نیست. به نظر ایشان این اثر مأخذشناسی است و به بلاتکلیفی مخاطب درخصوص پیدا کردن مطالب به ترتیب سال یا الفبا اشاره داشتند.

خانم دکتر مرشد از پیشنهاد خانم دکتر فیاضی درخصوص بررسی دانشنامه‌های معتبر خارجی مثل بریتانیکا استقبال کردند. ایشان خواستند تا برای جلسه بعدی مقایسه تطبیقی بین برخی از مقالات خاص دانشنامه بریتانیکا با یکسری از مقالات دانشنامه های خودمان به عمل آید.

خانم دکتر فیاضی پیشنهاد دادند که به جای بریتانیکا از ایرانیکا استفاده شود؛ هرچند این اثر ناتمام است، اما بهترین نویسندگان برای نوشتن مداخل آن انتخاب شدند. برای مثال، درمورد گویش گیلگی زبان شناس های بسیاری وجود دارند، اما آقای دکتر یارشاطر نوشتن این مدخل را به عهده یک خارجی گذاشتند و نه یک فرد شمالی. مهم ترین کار در نوشتن دانشنامه انتخاب فرد مناسب برای این کار است. برای مثال، یک مدخل با عنوان شتربانی در ایرانیکاست که آن را فردی کرمانی که پژوهشگر، ادیب و بومی آن منطقه است نوشته و فقط این فرد خاص می توانست درمورد این موضوع بهترین مقاله را بنویسد.

به نظر آقای دکتر مجیدیان هم بررسی دانشنامه های معتبری مثل ایرانیکا برای نقشه راه در رویکرد آینده پژوهشکده کمک ساز است. البته ایشان ویکی پدیا را به لحاظ داشتن شش میلیون مدخل ارجح می دانند و معتقد هستند که داشتن مداخل میلیونی در عرصه آنلاین خیلی مهم است. برای مثال، بریتانیکا از زمانی که بحث اینترنت جدی شد در کنار چاپ کاغذی، تهیه مداخل آنلاین را هم در دستور کار خود قرار داد. اما امریکانا چاپ کاغذی را کلاً حذف کرد و به شیوه آنلاین مطالب خودش را عرضه می کند. در شیوه آنلاین نه تنها زمان، بلکه هزینه‌های چاپ کاغذی هم با توجه به تورم کشور، بحثی جدی است. می‌توان در حلقه دانشنامه‌های آنلاین بریتانیکا، امریکانا، ویکی پدیا و ایرانیکا بررسی شود.

به نظر آقای دکتر رضایی نیازی به مقایسه دانشنامه های آنلاین با دانشنامه های کاغذی نیست؛ زیرا بستر آنها با هم متفاوت است. البته در مقام مقایسه یکسری از اصول در هر دو رعایت شده، ولی در کل متفاوت اند. برای مثال در دانشنامه های برخط، ابرپیوند وجود دارد که این کار در دانشنامه های کاغذی امکان پذیر نیست؛ اما دلیل ضعف دانشنامه کاغذی هم نیست. دانشنامه ایرانیکا با اینکه درباره ایران است، اما به زبان انگلیسی نوشته شده ولی مأموریت ما نوشتن دانشنامه به زبان فارسی و گسترش آن است. البته ایشان بشدت با دانشنامه های برخط موافق هستند.

به نظر خانم دکتر شریفی با توجه به اینکه کتاب در 1393 چاپ شده و از آن زمان تا به حال دانشنامه ‌های بسیاری چاپ شده‌اند، اگر این دانشنامه آنلاین بود به راحتی هر مدخل جدیدی به آن اضافه می‌شد؛ درصورتی که در حال حاضر، باید منتظر شد تا دانشنامه هایی که منتشر شده اند به ویراست جدید اضافه شود. عنوان کتاب خیلی کلی است. اگر در پرانتز اشاره می‌شد منتخب دانشنامه‌های ایرانی یا یک محدوده ای برای آن مشخص می‌شد، خیلی بهتر بود.

به نظر خانم دکتر کامیار از آنجا که رئیس ایرانیکا فردی است که به سوگیری شهرت دارد و در دانشنامه نباید سوگیری وجود داشته باشد، پس از دید عالمانه و آکادمیک ممکن است علمی بودن این نهاد زیر سؤال برود.

خانم دکتر فیاضی در پاسخ به امکان همکاری اعضای هیئت علمی با دانشنامه های بین المللی نظیر بریتانیکا بیان کردند که منظورشان استفاده از چهارچوب این دانشنامه بوده نه همکاری با آن. زیرا با بررسی پیشگفتار این اثر می‌توان فهمید که نویسنده و پژوهشگران آن دانشنامه چگونه به گردآوری مداخل و مطالب پرداختند و از چه چهارچوبی برای این کار استفاده کرده اند.

به عقیده دکتر مجیدیان نقد دانشنامه ای که چاپ شده بیهوده است؛ مگر اینکه به فکر ویراست بعدی بود و با تغییر روش می توان ایرادات اثر را برطرف کرد.

خانم دکتر شریفی پرسیدند: آیا برای دانشنامه نویسی اصولی هست یا خیر؟ آیا از این اصول پیروی می شود یا نه؟ آیا نقد و بررسی همه آثار لازم است؟ چه اصولی برای دانشنامه نویسی مناسب تر است؟ چرا باید از این اصول پیروی کرد؟ قاعدتاً اگر در دانشنامه نویسی اصولی نباشد، نمی توان نقدی هم انجام داد.

خانم دکتر نعمتی هم از این جلسه استقبال کردند. به نظر ایشان وقتی کاری نقد می شود، سبب می‌گردد تا کارهای بعدی درست و اصولی انجام شود. برای مثال، این کتاب در 1393 چاپ شده و با توجه به مقدمه کتاب، فقط آثار کهن تک مولف هستند، پس این کتاب را نمی توان در رده دانشنامه های معاصر قرار داد. یکی دیگر از ایرادات کتاب، نداشتن بخش موضوعی است تا علاوه بر مخاطب خاص، مخاطب عام هم بتواند از این اثر استفاده کند. ایراد دیگر این است که توزیع مطلب یکدست نیست، برای برخی دانشنامه ها مثل دانشنامه ادب فارسی 4 صفحه مطلب وجود دارد، ولی برای سایر مداخل توضیح اندکی داده شده است و در کل تعداد مداخل کم است و همه دانشنامه ها در آن یافت نمی‌شود.

خانم دکتر مرشد هم معتقد بودند که بحث توازن و تعادل بین مداخل رعایت نشده است. از جمله، بسیاری از مواردی که در مقدمه به عنوان ساختار مقالات ذکر شده، در متن لحاظ نشده‌اند؛ برای مثال، در مقدمه اثر آمده است در دانشنامه‌های کهن که تک‌مولف هستند، ابتدا شرح مختصری از مولف مطرح خواهد شد، درحالی که در بسیاری از مداخل این بخش وجود ندارد و فقط به نام مولف بسنده شده؛ یا درخصوص دانشنامه‌های معاصر، شیوه پژوهشی گردآوری مطالب، یکی از چهارچوب‌های مقاله مطرح شده که در بسیاری مقالات بخش معاصر دیده نمی‌شود. این کتاب حاوی 227 مدخل می‌باشد؛ اما به مداخل مهمی چون خدای‌نامه و بندهشن که از دانشنامه‌های کهن ایران باستان می‌باشند، اشاره و پرداخته نشده است. در ضمن ایشان پیشنهاد کردند افزودن بخش سومی با عنوان دانشنامه‌های دیجیتال درصورت بازبینی در آینده، می‌تواند به جامعیت اثر بیافزاید. از دیگر پیشنهادات ایشان، وجود تقسیم‌بندی‌های استاندارد برای تسهیل در دسترسی مخاطبین بود، مثل تقسیم دانشنامه‌های کهن به دانشنامه‌های قبل از اسلام و بعد از اسلام مشتمل بر سده نخست اسلام، دوره مغول، دوره صفویه، قاجاریه و... و یا تقسیم‌ دانشنامه‌های معاصر به دانشنامه های عمومی و تخصصی، و نیز دانشنامه‌های تخصصی بر اساس موضوعات آنها بود.

خانم دکتر فیاضی در پاسخ به خانم دکتر نعمتی گفتند: گاهی گستردگی مطالب به حدی است که ضرورت ایجاب می کند درمورد یک مدخل 4 صفحه نوشته شود و گاهی نیاز نیست که درباره مدخلی، بیشتر از چند سطر نوشته شود یا اینکه مطلبی نبوده که آورده شود. پس نمی توان این را یک نقد جدی دانست.

خانم دکتر نعمتی متذکر شدند که بیشتر توضیحات مربوط به دانشنامه‌های علوم انسانی است نه سایر رشته ها و چه بسا اگر کار گروهی بود برای سایر مداخل هم توضیح بیشتری وجود داشت. به نظر ایشان به جای اینکه درباره اصل و نسبِ مولف توضیح داده شود باید درمورد اصل موضوع دانشنامه صحبت می شد. در معرفی دانشنامه  های کهن که همگی به زبان عربی هستند، بهتر بود که دسته بندی موضوعی انجام می شد تا خواننده بتواند دانشنامه مورد نظر خود را سریع تر پید کند. بهتر بود به جای عنوان دانشنامه از کلمه ای مثل گزیده یا منتخب استفاده کرد، زیرا این کتاب همه دانشنامه ها را شامل نمی شود.

خانم دکتر مرشد هم معتقد بودند بهتر است در پیش‌گفتار به اصل و علل بلندی و کوتاهی مداخل اشاره شود. اینکه چرا مدخلی فقط یک سطر توضیح دارد و مدخل دیگر 4 صفحه؛ در این حالت دیگر سوال در ذهن مخاطب بوجود نمی‌آمد.

به نظر خانم دکتر فیاضی، نویسنده روش شناسی مشخصی نداشته و اگر هم داشته، به آن پایبند نبوده است.

به نظر آقای دکتر رضایی چون برای دانشنامه‌های کهن اطلاعات زیادی موجود نیست، کوتاه تر نوشته می شوند، ولی در دانشنامه‌های معاصر که توضیحات بیشتری وجود دارد است. هرچند باید رشته ایشان را هم در نظر گرفت، شاید چون دانشنامه ادب فارسی بیشتر مورد علاقه ایشان بوده آن را بیشتر توضیح داده است. شاید هم اختلاف بین دانشنامه های کهن و معاصر باعث این بهم ریختگی شده است.

به نظر آقای دکتر مجیدیان هر کسی می داند که عنوان کار با محتوای کار باید همخوانی داشته باشد و مداخل دانشنامه باید عمق و جامعیت داشته باشند، یعنی به افرادی که می خواهند پزوهش کنند نقشه راه بدهد و بداند که در حال حاضر محققان به کدام سمت و سو می روند. اما حاصل یکسری از قوانین و محدویت ها چنین کاری می شود.

خانم دکتر فیاضی با نظر آقای دکتر مجیدیان مخالف بودند و گفتند آنچه در تمام این سالها در حوزه مطالعات مفقود بوده، همزیستی و همنفسی و در نهایت برایند آن همفکری ما بوده که نیست. کتابخوانی دور هم و تفسیر آن کار جدی است که جزو سنت های کهن ماست، همان سنت دور کرسی نشستن. ایشان با صحبت آقای دکتر مجیدیان هم عقیده هستند که یک بازه زمانی طولانی برای نوشتن فرهنگ لازم است. به نظر ایشان اگر تنها برایند این جلسه این باشد که در سال 3 مدخل نوشته شود این یک دستاورد است.

به گفته ایشان با تمام نقدهایی که به این اثر وارد شد این اثر یک شاهکار است؛ زیرا 227 مدخل در یکسال بررسی شده که این فوق‌العاده است. یعنی هر 1و نیم روز یک اثر.

خانم دکتر کامیار هم با موارد مطرح شده از سوی دیگران موافق بودند و اعتقاد داشتند که اگر این اثر در ویرایش بعدی، به‌صورت برخط منتشر شود، مخاطبان بیشتری خواهد داشت.

خانم دکتر مرشد با طرح موضوع نوآوری این اثر، ادامه دادند که آثار مشابه چندانی به این موضوع نپرداخته‌اند، در این راستا، اثری با عنوان دانشنامه‌های ایرانی، اثر خانم مهناز مقدسی، در 1384 منتشر شده که تنها به دانشنامه های معاصر ایران پرداخته و اثر دیگری با عنوان دانشنامه و دانشنامه‌نگاری، اثر آقایان حداد عادل و خندق‌آبادی، در 1399 چاپ شده و فصلی از آن بنام تاریخچه دانشنامه‌نگاری در ایران به معرفی دانشنامه‌ها می‌پردازد.

آقای دکتر رضایی با اضافه شدن بخش دانشنامه های برخط به این اثر مخالف بودند و ترجیح ایشان بر تکمیل و بروز شدن کتاب دانشنامه های الکترونیکی به قلم خودشان بود. البته ایشان در آن اثر از 109 دانشنامه دیجیتالی نامبرده اند که فقط 2 مورد از انها در آن زمان به زبان فارسی چاپ شده بود: یکی دانشنامه رشد و دیگری دانشنامه کوه های ایران.

به نظر ایشان بروز کردن دانشنامه دانشنامه ها، کارگسترده و بزرگی است. در بخش دانشنامه های کهن بسیاری از عنوان ها تکراری هستند برای مثال در صفحه 10 فهرست موردهای 5، 15، 22، 23 و 24 همه با یک عنوان آمده اند و همه آنها فقط یک سطر توضیح دارند و معلوم نیست اینها یکی هستند یا با هم تفاوت دارند. نویسنده واژه دانشنامه را مدام تکرار کرده در صورتی که در این موارد برای اینکه مدخل راحت تر پیدا بشه از مدخل معکوس استفاده می شود. برای مثال اگر دانشنامه های توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و توسعه فرهنگی را داشته باشیم می توان آنها را به صورت اقتصادی، توسعه؛ اجتماعی، توسعه؛ فرهنگی، توسعه نوشت. می‌توان سیر تطَور تاریخی در دانشنامه های کهن را با دانشنامه های معاصر بررسی کرد و دید که به جز تک مولف بودن چه شاخصه‌های دیگری می توان یافت.

خانم دکتر شریفی ایده تدوین این اثر را قابل تقدیر دانستند، اما به عقیده ایشان انتقاد هم لازمه کار دانشنامه است. یکی از ایراداتی به این اثر وارد دانستند این بود که مداخل چیدمان درستی ندارد. برای مثال، اگر کسی بخواهد دانشنامه های حوزه زیست شناسی را بررسی کند. باید ذیل حرف  "ز" را جست و جو کند که دانشنامه های زیست شناسی و زیست فناوری ژنتیک هستند، در صورتی که دانشنامه های پرندگان، محیط زیست و ویتامین ها و شاید دانشنامه های دیگری هم در این حوزه قرار بگیرند. ایراد دیگر اینکه از یک قالب واحد در اثر استفاده نشده؛ برای مثال، ابتدا زندگی نامه سپس شرح اثر و در انتها تعداد مداخل بیاید. درصورتی که در بعضی جاها تعداد مداخل همان اول آمده و در برخی موارد مداخل در انتها ذکر شده؛ برای بعضی مداخل هیچ توضیحی داده نشده و برای برخی از آنها چند سطر نوشته شده است. کاش توضیحی برای این کار داده می شد مثلاً به دلیل حمله اعراب و سوختن آثار دسترسی به منابع میسر نبود.

آقای دکتر مولایی با بیان اینکه هدف از این جلسه طرح نقطه نظرات بوده تا ایرادات نگارشی و محتوایی اثر، برای چاپ های بعدی برطرف شود. این ایرادات می تواند در غنای کتاب، اثرگذار بوده و برای آثار دیگر هم از آن استفاده شود.

 آقای دکتر بهلولی هم این نشست ها را بسیار عالی دانستند و گفتند که این جلسات بهانه ای برای دور هم بودن و گفت وگو کردن و یادگیری است. هرچند که سال های بسیاری است که کار می کنیم و فکر می کنیم اطلاعات زیادی داریم، اما باز هم هر لحظه مطالب جدیدی می آموزیم.


نظر شما :