گزارش برگزاری نشست «تاریخ فرهنگی دفاع مقدس» (نشست دوم) به مناسبت هفته پژوهش
گزارش برگزاری نشست «تاریخ فرهنگی دفاع مقدس» (نشست دوم) به مناسبت هفته پژوهش
از مجموعه سخنرانیهای پژوهشکده تاریخ ایران بهمناسبت هفته پژوهش نشست دوم «تاریخ فرهنگی دفاع مقدس»، 23 آذرماه 1400 به همت پژوهشکده تاریخ ایران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر محمدامیر احمدزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه بهعنوان اولین سخنران در سخنانی با عنوان «الزامات تاریخنگاری دفاع مقدس» گفت: تاریخ فرهنگی میتواند بهمثابه یک ابزار بسیار مهم و اثرگذار در تحلیل مورخان حوزه جنگ کمک کند لذا، بهرهگیری از این رویکرد در مطالعات تاریخی قابل اغماض نیست.
مدیر گروه تاریخ فکری و فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با برشمردن ممیزات تاریخنگاری فرهنگی تأکید کرد: تاریخ فرهنگی و بهرهگیری از ابعاد روششناسی و معرفتشناسی آن در تاریخنگاری جنگ باعث میشود تا ما از تعمیمهای جهانشمول که معمولاً در تحلیل وقایع تاریخی بهکار میرود، امتناع کنیم. از سوی دیگر، در تاریخ فرهنگی جنگ ما با شیوههای تحلیلی جدید و چشماندازهای متفاوتی در پرداختن به موضوع واقعه و رخداد مواجه هستیم.
دکتر احمدزاده با برشمردن سایر ویژگیهای تاریخنگاری فرهنگی افزود: مورخ فرهنگی اساساً نوعی تاریخمندی برای امر کنونی قائل است و در این عرصه با کانونیکردن نقش فرهنگ بر موضوعاتی همچون فرهنگ روزمره و عامهپسند به فرهنگ نخبگان و گروههای خاموش و گمنام، عواطف، احساسات و تجارب معمولی زندگی را بر اندیشه¬ها ترجیح داده و در واقع، حوزه موضوعی تاریخ در تاریخ فرهنگی بسط مییابد. این پژوهشگر تاریخ فرهنگی شرح داد: ما در تاریخ فرهنگی جنگ باید به برجستهسازی کردارها و گفتمانهایی بپردازیم که تاکنون در حاشیه تاریخ قرار داشتهاند ضمن اینکه هدف از مطالعه جنگ در رویکرد تاریخنگارانه فرهنگی این است که باید به جستوجوی معانی و بازتولید این معانی در درون و بطن جنگ بپردازیم و نه اینکه همچون تاریخنگاری سنتی فقط به بررسی صورت واقعه و رخداد جنگ اکتفا شود.
احمدزاده در خاتمه سخنانش ابراز امیدواری کرد: تاریخنگاری فرهنگی جنگ از سوی پژوهشگران و بهویژه دانشجویان مقاطع مختلف مورد فهم و درک عمیقتر واقع شود تا بتوانیم علاوه بر تجهیز دانش تاریخ به ابزارهای کارآمد از وقایع تاریخی بهمثابه امر فرهنگی نیز بازتفسیر و بازاندیشی کنیم.
تفکیک تاریخنگاری جنگ
در ادامه نشست، محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ و سردبیر مجله نگین، ضمن تفکیک تاریخنگاری جنگ به سه دسته اصلی گفت: کار بنده ثبت و ضبط وقایع جنگ بوده و از مسیر تجربیات عملی به این نتایجی رسیدهام که عرض خواهم کرد. او تاریخنگاری جنگ، روایتها و گزارشهای جنگ را حاصل ذهن و زبان راویان برشمرد و با رویکرد سهگانه تاریخنگاری جنگ از منظر نقد و ارزیابی نگاه کرد و گفت: جنگ یک مسئله استراتژیک است و پیروزی و شکست در جنگ سرنوشت یک ملت را تعیین میکند.
درودیان در ادامه رویکردهای سهگانه به جنگ را شامل رویکرد تاریخی عملیاتی، رویکرد سیاسی و رویکرد فرهنگی و معنوی ارزیابی کرد و گفت: اگر بخواهیم فقط قرائت واحدی از جنگ ارائه دهیم، این رویکرد به نفع گذشته، حال و آینده ما نیست. او در توضیح روششناسی بحث، به توضیح رویکردهای سهگانه با نگاه نقادانه پرداخت و گفت: تاکنون کتابهای زیادی در مورد تاریخنگاری جنگ نوشته شده که شامل حدود 20 هزار جلد اثر است اما، در حوزه پژوهشی به معنای واقعی کمتر از 500 اثر داریم. او رویکرد تاریخی عملیاتی را از آن ارتش دانست که به ارائه و چاپ اسناد جنگ میپردازند. از دیدگاه درودیان، رویکرد دوم سیاسی_انتقادی را اپوزیسیون و بهویژه نهضت آزادی نمایندگی میکرده که جزو اولین گروههایی بودند که به نقد جنگ پرداختند.
درودیان تأکید کرد: مؤسس رویکرد فرهنگی و معنوی از جنگ خود امام خمینی (ره) است که از جنگ بهعنوان جنگ اسلام و کفر یاد کرده و بهلحاظ اجرایی شهید آوینی پیشگام این عرصه است.
او در خاتمه سخنانش در مورد رویکرد اول به جنگ گفت: در این رویکرد پیوستگی جنگ به انقلاب اسلامی مطرح است که در این رویکرد هدف از تحمیل جنگ بر ایران، جلوگیری از صدور انقلاب بود و در مقابل این رویکرد، نظریه جنگ «کلاوزویتس» و سومی رویکرد امنیتی به جنگ قرار دارد.
تبیین تاریخ فرهنگی دفاع مقدس با مفهوم «جنگ فقر و غنا»
سخنران سوم این نشست، دکتر محمدعلی فتحالهی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود که در تبیین تاریخ فرهنگی دفاع مقدس با مفهوم «جنگ فقر و غنا» سخنان خود را ارائه کرد و گفت: جنگ تحمیلی هشت ساله، حادثهای ناخواسته و پیشبینی نشده برای مردم ایران بود که همه را درگیر خود کرد. این جنگ نه تنها آثار فرهنگی زیادی را بههمراه داشت، بلکه بهواسطه جنبه هویتی آن میتواند به عنوان پدیده و مقولهای فرهنگی هم محسوب شود. مردم ایران خود را در جنگ شناختند و پیدا کردند و شناخت مردم ایران بدون درک این مقطع تاریخی ممکن نخواهد بود. مردم ایران در جنگ تجربه کردند که همزمان میشود جنگ کرد و زندگی کرد، ازدواج کرد، تجارت داشت و درس خواند. بهویژه آنکه در بحبوحه مصیبتها و شدائد، میتوان شادی و سرور را هم تجربه کرد. به تعبیری جنگ بخشی از زندگی شد. البته این امر تا حدی در جنگهای گذشته مثل جنگهای ایران و روس هم تجربه شده بود.
او افزود: در دوران جنگ تحمیلی شهرها و مناطق مختلف کشور از فرهنگهای هم بهویژه مناطق جنگی شناخت پیدا کردند و به هم نزدیک شدند. جنگ تحمیلی وحدت و انسجام ملی را به همراه داشت و هنوز هم سرمایهای برای این معنی میباشد. جامعة انقلابی ایران خاطرة جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی را با خود دارد. اینها مهمترین حافظههای افراد جامعة ایرانی هستند که حافظههای اقشار مختلف اجتماعی در این رابطه وحدت دارد. تجربة جنگ تحمیلی درک قدسی از هویت و ملیت ایرانی را به وجود آورد. مواجهة اعتقادی و دینی با این تجربه، که با شهادتها و جانبازیهای رزمندگان اسلام تحقق پیدا کرد، توانست نگاه الهی به مرگ و حوادث زندگی و رابطة انسان با خدا را خمیرمایة هویت ملی ایرانی قرار دهد و تعریف قدسی از ایران ارائه کند. نمود چنین درکی را میتوان در بیان امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در دیدار با سفرای کشورهای اسلامی در عید قربان (28 مرداد 1359) ملاحظه کرد که فرمودند: «ایران یک موجود الهی است که هیچچیز او را صدمه نخواهد زد.»
دکتر فتحالهی ادامه داد: مصادیق فداکاری، ایثار و عرصههای رشد و تعالی معنوی که در دوران جنگ تحمیلی ظاهر شد، غیر از دوران صدر اسلام بیسابقه بود و در گذشتة تاریخ نمیتوان دید. معنویتی که با انقلاب اسلامی و در زمان جنگ پدید آمد، هیچوقت در زندگی گذشتة عامه مردم نبوده است. همین امر نقد گذشته را به همراه داشت. بحث شهادت در تاریخ تمدن بیش از هزار سال گذشته امری تقریباً مفقود است. اینکه انسانهایی طالب امر شهادت شوند و به این سرعت بتوانند تعالی روحی پیدا کنند، نبود که در این مقطع تاریخی فضا و درهای جدیدی از معنویت به روی مردم باز میشود. ورود مردم در جنگ تحمیلی نه تنها نقد گذشته تاریخی بود بلکه، نقد ساختارهای معیوب زمانه هم بود و نقد را در جامعه نهادینه کرد و عمق بخشید. «عوام جامعه» قدرت قضاوت نسبت به خواص پیدا کردند. این فرهنگ نقد حتی نسبت به تصمیمگیریهای نظامی و امنیتی هم شکل گرفت. در ادامه نوعی نقد سازنده به ارتش شکل گرفت که حتی توانست بدون انحلال ارتش، سازمان جدید نظامی ایران را هم تولید کند و نقد مولد بود. نیروهای حزباللهی درون ارتش در این جهت پیشگام بودند و حق حیات به گردن ارتش داشتند.
دانشیار پژوهشکده مطالعات سیاسی، روابط بین الملل و حقوقِ پژوهشگاه در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: از رشد و تثبیت فرهنگ خودکفایی در جنگ و پس از آن هم میتوان سخن گفت. جنگ تحمیلی موجب شکوفایی مدیریت انقلابی و جهادی در سراسر کشور شد. همه پیشرفتهای کشور در عرصههای گوناگونی که بهویژه توسط جوانان صورت میپذیرد، وامدار فرهنگ و باور شکل گرفته در دوران جنگ است. وقتی پس از حدود 30 سال از زمان جنگ، مبارزه بیامان با تروریستهای تکفیری و بهویژه داعش برخلاف پیچیدگیهای سیاسی، نظامی، جغرافیایی و فرهنگی آن به سرانجام میرسد؛ تأثیر فرهنگ شکل گرفته در زمان جنگ را نمودار میسازد. همانطور که شهید سلیمانی که قهرمان این عرصه بود، بارها بر آن تأکید داشت.
دکتر فتحالهی در خاتمهی سخنانش تأکید کرد: به نظر اینجانب تعبیر «جنگ فقر و غنا» مهمترین وصف فرهنگی جنگ تحمیلی هشتساله است. جنگ فقر و غنا صفتی بود که امام (ره) به جنگ هشتساله اطلاق کرد با تعبیری که: جنگ ما جنگ حق بر باطل بود و تمامشدنی نیست. جنگ ما جنگ فقر و غنا بود. جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد (صحیفة امام، ج 21، ص 284). جنگی بین ایمان به خدا و زندگی متشرعانه و قانونمند با اندیشة اومانیسم و خودبنیادی بشر صورت میگیرد. یکطرف جنگ جریانی است که با مقید بودن به حدود انسانی، اسلامی و قانونی در مسیر ایمان قدم برمیدارد و در این جهت احساس فقر در بهکارگیری امکانات میکند. طرف دیگر جنگ هم با عدم التزام به هیچگونه اصولی و احساس غنا خود را جای خدا میگذارد و فعال مایشا میشود! جنگ فقر و غنا «اندیشه مقاومت» را عمق میبخشد و صورتی از منازعه است که با نوع نگاه به آینده شکل میگیرد. جنگی بین مکتب انتظار با سلفیگری است که ماهیت فرهنگی منازعات گوناگونی را نیز تبیین میکند.
نظر شما :