گزارش سخنرانی آقای فریدالدین سبط با عنوان : درباره علم میانی خداوند به شرطی­های خلاف واقع آزادی

۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۲ کد : ۲۳۶۶۳ اخبار
تعداد بازدید:۴۹۵
گزارش سخنرانی آقای فریدالدین سبط با عنوان : درباره علم میانی خداوند به شرطی­های خلاف واقع آزادی

گزارش جلسه سخنرانی فریدالدین سبط (دانش آموخته مقطع دکتری فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

عنوان سخنرانی: درباره علم میانی خداوند به شرطی­های خلاف واقع آزادی.

مدیر و دبیر علمی نشست: جناب آقای دکتر مهدی اصفهانی.

سخنران: فریدالدین سبط

تاریخ برگزاری: 14/12/1401، ساعت: 15-17.

محل برگزاری: وبینار اختصاصی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

گزارش جلسه سخنرانی به شرح ذیل می باشد:

در ابتدای جلسه مدیریت محترم، جناب آقای دکتر اصفهانی بخشی از اهداف گروه فلسفه دین پژوهشگاه از برگزاری جلسات را مطرح فرمودند و سپس به معرفی سوابق علمی سخنران جلسه پرداختند. در ادامه آقای فریدالدین سبط به مدت 90 دقیقه به ارائه سخنرانی پرداختند. رئوس مطالب به شرح ذیل است.

بیان طرح مسئله: همواره در تاریخ مسیحیت یک ناسازگاری میان مشیت به معنای سنتی و آزادی به معنای آزادی محور مطرح بوده است که ریشه آن به قرن دوم میلادی باز می­گردد؛ مسئله­ای که ابتدا توسط سلسیوس مطرح گردید و توسط اوریگن بدان پاسخ گفته شد. این مسئله مدعی است خداباوری کلاسیک با یک دو راهی روبرو است. 1. نفی آزادی به معنای آزادی­ محور و حفظ مشیت الهی 2. نفی مشیت به معنای سنتی و حفظ آزادی به معنای مذکور . اما مولینیزم سعی دارد با طرح علم میانی خداوند به شرطی‌های خلاف واقع آزادی این مسئله را حل نماید و میان مشیت و آزادی به معنای آزادی محور، اتفاق برقرار کند. طبق مولینیزم خداوند در مرتبه علم میانی به شرطی‌های خلاف واقع آزادی صادق علم دارد. در توضیح شرطی­های خلاف واقع باید گفت علم خداوند به بدین شرطی­ها به این معناست که خداوند در مرتبه علم میانی می­داند تمام مخلوقات ممکن در تمامی شرایط ممکن چه فعلی را انجام خواهند داد. برای مثال خداوند می‌داند اگر من در زمان t در وضعیت رشوه قرار گیرم رشوه را خواهم پذیرفت. و خداوند با بالفعل کردن مقدم این شرطی­ها، یعنی با قرار دادن من در وضعیت رشوه، به تالی این شرطی‌ها، یعنی پذیرفتن رشوه توسط من به نحو آزادانه، علم خواهد داشت. لذا مسئله ما به‌طورکلی این است که چگونه مولینیزم با طرح علم میانی خداوند به شرطی­های آزادی، مسئله ناسازگاری مشیت الهی و آزادی مخلوقات را حل می‌کند و آیا در این مسیر موفق است یا خیر.

ایشان سپس به توضیحگام دوم از سخنرانی با عنوان مسئله ناسازگاری مشیت الهی و آزادی مخلوقات پرداخت و نشان داد در پاسخ به پرسش نخست چه رویکردهایی به مسئله مشیت و آزادی وجود دارد، و جایگاه مولینیزم در این میان چیست. او به بررسی سه دیدگاه پرداخت: 1. نفی آزادی به معنای آزادی­ محور: آگستینی- کلوینیزم، تومیزم. 2. نفی مشیت مطلق به معنای سنتی: خداباوری گشوده. 3. جمع میان مشیت وآزادی: الف: دیدگاه علم پیشین صرف. ب: دیدگاه موسع مولینیزم.

ایشان در توضیح گام سوم با عنوان تبیین علم میانی از منظر مولینیزم، به تبیین مراتب علم خداوند(علم طبیعی، میانی و آزاد) پرداخت و سپس بیان نمود که مولینیزم معتقد است که با امکانی دانستن این شرطی­ها می­توان آزادی مخلوقات را حفظ کرد و از طرف دیگر، با بالفعل کردن این شرطی‌ها توسط خداوند می­توان مشیت او را حفظ نمود.

ایشان در توضیح گام چهارم با عنوانعدم وجود شرطی­های خلاف واقع آزادی به طرح نقدهای مطرح‌شده و دفاع از آن‌ها پرداخت و ادعا کرد طرح وجود چنین شرطی‌هایی مستلزم تعین‌گرایی و نفی آزادی مخلوقات است و به بیانی دیگر چنین شرطی­هایی نمی­تواند وجود داشته باشد.

ایشان در توضیح گام پنجم با عنوان عدم انسجام در مولینیزم، مدعی شد که این بخش افزوده پژوهش پیش­رو است و سعی شده است نقدی جدید و از منظری دیگر به مولینیزم وارد گردد. ایشان ذکر کرد پیش­تر، نقدها به مولینیزم معطوف به صدق شرطی­های مذکور بوده است اما نقد او معطوف به ناسازگاری طرح چنین شرطی­هایی با فهم مولینیزم از خداوند، یعنی فهم سنتی از خداوند است. و این امر مستلزم عدم انسجام در مولینیزم است. او بیان کرد که در رساله مقطع دکتری خود نشان داده است که نظریه علم میانی با 12 صفت اصلی خداباوری سنتی تعارض دارد و سپس به عنوان نمونه به توضیح تعارض نظریه علم میانی با برخی از صفات خدای سنتی همچون تغییرناپذیری، غیر زمانمند بودن خداوند، حضور مطلق، علم مطلق، قدرت مطلق و مشیت مطلق پرداخت.

نتیجه ­گیری: ایشان در پایان مدعی شد طرح علم خداوند به شرطی‌های خلاف واقع آزادی، طرحی شکست‌خورده است، زیرا فرض چنین علمی، هم مستلزم نفی مشیت الهی است و هم مستلزم نفی آزادی از مخلوقات. لذا مولینیزم ضعیف‌ترین پاسخ را نسبت به خداباوری گشوده و سایر دیدگاه­های کلاسیک به مسئله ناسازگاری مشیت و آزادی ارائه می­دهد. و اظهار داشت در پاسخ به عنوان رساله، «چگونگی علم خداوند به شرطی­های خلاف واقع آزادی» باید گفت به دلایل ذکرشده چنین شرطی‌هایی در علم خداوند مطرح نیست.

اما در پایان او در پاسخ به این پرسش که چه راه‌حلی می‌توان برای حل مسئله مشیت و آزادی مطرح کرد، بیان نمود که ریشه مسئله در تلقی ما از متعلَق علم و اراده الهی است. مادامی‌که متعلق علم و اراده الهی را امر بالفعل بدانیم با نفی آزادی روبرو خواهیم بود، زیرا امر بالفعل امری تعین یافته است؛ و از طرفی نمی‌توان متعلق علم و اراده الهی را امر ممکن دانست، زیرا مستلزم تغییرپذیری خداوند است که از منظر خداباوری کلاسیک نمی­تواند قابل‌قبول باشد. لذا ایشان راه‌حل مسئله ناسازگاری مشیت و آزادی را بازتعریفی از علم و اراده الهی بدون اطلاق دوگانه امکان و فعلیت می­ داند.


لینک دانلود فایل

کلیدواژه‌ها: سبط


نظر شما :