صحبت های دکتر حداد عادل درمورد دکتر کریم مجتهدی در مراسم اختتامیه هفته پژوهش
در مراسم اختتامیهای که در هفته پژوهشِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 27 آذرماه 1401 و با حضور و سخنرانی شخصیتهای برجسته و دانشمندان علوم انسانی کشور چون دکتر محمدعلی زلفیگل (وزیر علوم، تحقیقات و فناوری)، دکتر غلامعلی حداد عادل، سرکار خانم دکتر علمالهدی، دکتر مهدی گلشنی و دیگر استادان و پژوهشگران برگزار شد، از بیش از 50 جلد کتاب جدید انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی، شامل مجموعه آثار دکتر کریم مجتهدی، آثار دکتر مهدی گلشنی، آثار دکتر ساروخانی و دیگر آثار برجسته رونمایی بهعمل آمد. دکتر حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب پارسی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از شنیدن صحبتهای جناب آقای دکتر کریم مجتهدی، در مراسم اختتامیه هفته پژوهش، ضمن تشکر از رئیس پژوهشگاه به جهت اهتمام در بزرگداشت استادان برجسته (دکتر گلشنی، دکتر مجتهدی و دکتر ساروخانی) گفت: بنده هم وظیفه خود دانستم در این جمع ادای احترام و انجام وظیفه بکنم. چون پژوهشگاه یک مرکز پژوهشی علوم انسانی است، مقدمهای درباره اهمیت علوم انسانی عرض میکنم و چند جملهای هم درباره دکتر مجتهدی ارائه میدهم.
در ذیل، گزارش صحبتهای دکتر حداد عادل درمورد دکتر کریم مجتهدی تقدیم حضور میگردد:
من از سال 1348 که وارد دانشکده ادبیات شدم، خدمت آقای دکتر مجتهدی آشنایی و ارادت پیدا کردم که همچنان ادامه دارد و حدود نیم قرن است که بنده از حضورشان استفاده میکنم. در دانشگاه تهران، بنده مستقیماً شاگرد دکتر مجتهدی نبودم اما در درسهایی که نزد مرحوم دکتر یحیی مهدوی میخواندم با ایشان آشنا شدم، زیرا مرحوم دکتر مهدوی به دلیل اینکه به دانش و شخصیت آقای دکتر مجتهدی اعتقاد داشتند از ایشان دعوت میکردند تا در جلسه شرکت کنند و کنار دکتر مهدوی مینشستند و به طرز اداره کلاس توجه میکردند و کمتر صحبت میکردند. دکتر حداد عادل خاطراتی از زمان تحصیل خود که مربوط به مرحوم دکتر مهدوی و دکتر مجتهدی بود عنوان نموده و فرمودند دکتر مهدوی بسیار باوجدان و با شرافت و با انضباط کار میکردند و دکتر مجتهدی نیز دست پروردهی همین گروه و این اساتید هستند.
دکتر مجتهدی خصوصیات متعددی دارند. ایشان به یک خانواده اصیل تبریزی تعلق داشته که همه قبیله ایشان جزو بزرگان و علمای دین بودند. کسانی که بزرگان آذربایجان و تبریز و علمای آنجا را میشناسند از مجتهدیها اسم زیاد شنیدهاند.
شخصیت دکتر مجتهدی به این گونه است که خیلی انضباط فکری دارند و اهل هیاهو و شعار دادن و سخنرانی هیجانی و قلم فرسایی روزنامهنگارانه نیستند. کم حرف و ساکت و در نوشتن و حرف زدن بسیار محتاط هستند بیشتر از آنکه بخواهند نتیجهگیریهای شتابزده و صریح کنند. کار ایشان تربیت دانشجو و دعوت به تفکر است. ایشان به عنوان یک فیلسوف، وظیفه خود میدانند که افراد را به تفکر دعوت کنند. زیرا ایشان عقیده دارند که اگر افراد، متفکر بار بیایند خودشان بسیاری از مسائل را حل می کنند. مشکل ما این نیست که تفکر غلط میکنیم بلکه بیشتر این است که اصلاً تفکر نمیکنیم. دکتر مجتهدی در فلسفه اصرار دارند که رسیدن به سئوال درست، مهمتر از رسیدن به جواب درست است. یعنی فیلسوف بیشتر از آنکه حرص و اشتهای رسیدن به جواب درست را داشته باشد باید علاقه داشته باشد به اینکه سئوال را درست بفهمد و مطرح کند و روش درست برای رسیدن به جواب داشته باشد. اگر این شیوهی تفکر در جامعه گسترش پیدا کند ما نتایج زیادی میگیریم. این یک خصلت عمومی در تفکر دکتر مجتهدی است.
ایشان اهل دراز نویسی نیستند و کاملاً انضباط فکری در نوشتههای ایشان دیده میشود. ایشان به زبان فارسی بسیار اهتمام داشته و عشق به ایران دارند و یکی از مظاهر عشق به ایران، عشق به زبان و ادبیات فارسی است. با اینکه ایشان دوازده سال در فرانسه درس خواندند اما در صحبتهای ایشان حتی یک کلمه خارجی جهت اینکه بخواهند از این طریق تمایزی برای خود ایجاد کنند نمیشنویم. ایشان همیشه دقت داشتند که دانشجویان نیز در گفتارشان به زبان فارسی اهتمام بورزند.
جنبه دیگری از کارهای ایشان که بیشتر بعد از انقلاب و پس از بازنشستگی ایشان در آثارشان به ظهور رسید، اوایل آشنایی ایرانیان با تفکر غربی است. در این مرحله یک کار دانشگاهی منضبطی انجام دادند که یک سلسله مقالاتی که بعداً تبدیل به کتاب شد را ایشان نوشتند و با اسناد و مدارک بسیار دقیق و عالمانه این مرحله شروع آشنایی ایرانیان با فلسفه غربی را بحث کردند. در همین دوره ایشان سراغ آثار سید جمالالدین نیز رفتند و درمورد ارنست رنان نیز کارهایی انجام دادند که از جهت دوم، دکتر مجتهدی یگانه است. در مطالب ایشان هیجان و فراز و فرود کمتر میبینید اما واقعاً به مطالب مفیدی پی میبرید.
پیشنهاد میکنم جوانان و کسانی که علاقه دارند در این راه قدم بگذارند این انضباط فکری و حوصله و دوری از هیاهو و استمرار در کار را از ایشان یاد بگیرند. ایشان در تمام مدتی که در دانشگاه تهران تدریس داشتند شخصیتی محترم، سالم و بدون کمترین حاشیهای از هیچ جهتی، این دوران را پشت سر گذاشتند. برای ایشان آرزوی سلامتی و طلب طول عمر دارم.
نظر شما :