شصت و پنجمین کرسی ترویجی
تحلیل نسبت دولت/حکومت با نخبگان در جامعه ایرانی از منظر «اندیشه دولت» و معطوف به واقعیت¬های تاریخ معاصر

کرسی طرح ایده «صورتبندی موضوع نسبت حکومت با نخبگان در جامعه ایرانی»با ارایه دکتر عبدالرحمن حسنیفر(دانشیار تاریخ سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و نقد آقایان دکتر علیرضا ملایی توانی(استاد تمام تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و دکتر عبدالامیر نبوی(دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران) و دبیری علمی آقای دکتر حمیدرضا اکبری( استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
این جلسه با تلاش و برنامه ریزی دفتر کرسیها به مدیریت آقای دکتر احمد شاکری و خانم فاطمه دژبانی مقدم در تاریخ ۴اسفند ۱۴۰۳ در سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این جلسه در ابتدا دبیر علمی به معرفی فرد ارایه کننده، ناقدان و توضیحی درباره موضوع مورد بحث پرداختند و در ادامه از ارائه کننده خواستند که به مدت نیم ساعت به طرح بحث خود بپردازند.
محتوای ارائه نظر توسط دکتر عبدالرحمن حسنی فر
دکتر حسنی فر ضمن تشکر از برگزار کنندگان و شرکت ناقدان و حضار واقعی و مجازی در این جلسه به ارائه بحث خود پرداختند.
وی در ابتدا اشاره کرد که من میخواهم در این جلسه به نسبت حکومت با نخبگان که نوع نگاه و رویکرد آن به نخبگان بوده، بپردازم.از بستر تاریخ معاصر نیز برای تایید مدعای خود استفاده میکنم.زاویه دید و توجه من هم چارچوب مربوط به دولت است.وی اشاره کرد که در مقدمه باید بگویم که در نسبت بین ساختار و کارگزار، اتفاقات مثبت و تحولات عمومی در جامعه ایرانی توسط کارگزاران انجام شده است و از آنجا که نخبگان جزء عاملان و کارگزاران هستند در مقایسه با حکومت و جامعه که ساختار هستند ارتقا جایگاه آنها میتواند مهم و مفید و حتی ضروری باشد.
وی مطرح کرد که من میخواهم صورتبندی از نسبت حکومت با نخبگان و نه نخبگان با حکومت را بر اساس ابعاد و مفاهیم جدید ارایه کنم. هر چند بن مایه و اساس این بحث، معطوف به ساختار است، با هدف ایجاد فرصتی برای فعالیت بیشتر و بهتر عاملان و نخبگان؛ چرا که ساختار تابع عامل نیز می تواند تغییر کند.
وی در ادامه به تعریف نخبگان پرداخت که نخبه هر کسی است که توانایی خاصی(دانش، تخصص و نفوذ اجتماعی) در حوزه عمومی دارد و قدرت تاثیرگذاری هم دارد.شامل نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، هنری، ورزشی و غیره میشود.
حسنی فر همچنین برای اینکه منطق تغییر رویکرد و نگاه دولت را مورد تاکید قرار دهد گفت لازم است دولت تعریف شود.وی اشاره کرد تعریف دولت، اولا تابع منطق فهم از دوران سنت و مدرن است و دوما تابع نظریه های دولت است.وی ادامه داد که به نظر من در تعریف دولت، دو بحث 1-جایگاه و نقش مردم و 2-نوع قاعده و قانون و مبنای آن مهم است.یعنی اینکه اگر مردم مبنای مشروعیت دولت باشند، دولت مدرن است و اگر نباشند و به مثابه رعیت و ابزار حکومت باشند دولت سنتی است.همچنین اگر مبنای قانون نیاز از پایین و از جانب مردم باشد دولت مدرن و از اگر مبنای قانون احکام متافیزیکی و ماورایی و غیره باشد، دولت سنتی محسوب میشود.وی اشاره کرد در دوران معاصر چند نظریه نسبت به نوع دولت در ایران مطرح شده است که شامل: ۱- دولت اقتدار گرا، استبدادی و توتالیتاریسم در یک تقسیم بندی۲- دولت رانتیر یا تحصیل دار۳- دولت شبه جمهوری یا شبه دموکراسی ۴- نظریههای ایدالی چون دولت- ملت و توسعه همه جانبه و جامعه مدنی، فلسفه تاریخی(داوری اردکانی) .۵- نظریه نسبت جامعه و حکومت بر مبنای تحقق محدود اهداف۶- نظریه تضاد جامعه و دولت.
وی برای هر کدام از نظریه ها، توضیحی نیز ارایه کرد که شاید به ارائه صورتبندی مناسب از نسبت حکومت با نخبگان از منظر آسیب شناسی و ارایه راهکار کمک کند.
حسنی فر در ادامه به نسبت حکومت با نخبگان از گذر تاریخ پرداختند به این صورت که مثلا در دوره باستان، موبدان و دبیران در کار فرهنگی و دیوانی بودند اما قدرت آنها تابع اراده شاه بود و در صورت تضاد، منجر به سرکوب طرف ضعیف می شد.همچنین در دوره اسلامی، نخبگان در کار دیوانی از جمله وزارت و کار علمی بودند و در حوزه حکمرانی، قضاوت، آموزش و امور مذهبی فعالیت میکردند در این دوره هم فعالیت آنها تابع اراده شاه بود و در صورت تضاد، منجر به سرکوب طرف ضعیف میشد.اما در دوران معاصر بخاطر عوض شدن دوران، رویکرد جدیدی در حوزه سیاسی و اجتماعی شکل گرفته است و بخاطر همین، دوران معاصر که فضای دوره مدرن است مهمتر از دوران قبل که فضای دوره سنت بوده، به حساب میاید؛ چرا که فشار به مشارکت، امری صرفا بیرونی و تابع اراده شاه نیست بلکه الزام ساختار جدید سیاسی و اجتماعی و فرهنگ در حال تغییر، نیاز به مشارکت را درونی کرده است و این نیاز به سوی نخبگان از جانب خودشان و امر بیرونی رو به فزونی است و لازم است با فهم مناسب از وضعیت به ارائه راهبرد و اقدام بهتر پرداخت.
دغدغه این است که نخبگان در تاریخ معاصر با مشکلاتی مواجه هستند که شامل:
۱-مشکل استقلال و آزادگی و فشارهای محیطی که وجود دارد در جهت وابسته کردن آنها با خریدن و یا سانسور؛
۲- مشکل عدم انسجام نخبگان بخاطر جلوگیری از سازوکارهای انسجام بخش در حوزه عمومی؛
۳-عدم دسترسی نخبگان به قدرتی که بتوانند مستقل عمل کنند؛
۴-ظهور کم نخبگان شایسته در عرصه قدرتی که تابع ثروت، رابطه و رانت است؛
۵-فقدان سازوکار مناسب همکاری میان نخبگان و حکومت؛
۶-عدم اعتماد میان نخبگان و حکومت؛
۷- ناکارآمدی نهادها و سازوکارهای نخبه ساز؛
۸- ایجاد اختلافها و تفرقه های ایدیولوژیک و شخصی و رقابت های ناسالم ناشی از سیاست و فضای حاکم؛
۹-فعالیت های زیر زمینی یا مهاجرت؛
۱۰-فضای شدیدا امنیتی،٫ و محدودیت های سیاسی و اجتماعی و مدنی؛
۱۱-بالفعل نشدن توانایی ها و ظرفیت های نخبگان در حوزه عمومی به نوعی عدم استفاده از ظرفیت نخبگان و عدم توجه به نظرات نخبگان و در نتیجه ناکارامدی حوزه حکمرانی
وی اشاره کرد که حکومت در ایران در تاریخ معاصر با غلبه نگرش و رویکرد «امنیت بر آزادی» و توجه محوری به مقوله امنیت در ارتباط با نخبگان، فعالیت هایش را جهت داده است.وی همچنین با ذکر اتفاقات داخلی و خارجی که بر دولت در تاریخ معاصر رفته در جهت فهم نوع نگاه دولت به نخبگان پرداخت.وی اشاره کرد منطق حاکم بر نگاه دولت به نخبگان بر محوریت «امنیت» بوده، این در حالی است که بخاطر قرار گرفتن دولت در فضای مدرن و توقع به نوعی نظری حاکمیت نخبگان و شایستگان، انتظار کارگزاری و عاملیت از نخبگان زیاد است و همین توقع و مطالبه از نخبگان با فشارهای نامناسب حکومت و فضای فعالیت نامطلوب برای آنها باعث سرخوردگی و افسردگی های فردی و وقوع اشکالات عمده ای در حوزه حکمرانی به صورت عمومی شده است.
وی البته به کنشگران مرزی هم اشاره کردند که بین جامعه و حکومت در طول تاریخ و حتی تاریخ معاصر قرار گرفته اند و بواسطه این رویکرد بعضا توانسته اند مثمر ثمر باشند. افرادی چون امیرکبیر، میرزا حسین خان سپهسالار، روشنفکران، روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی و سیاسی، سید جمال در دوره قاجار؛ فروغی، تیمورتاش، داور در دوره رضاشاه؛ ایت الله بروجردی، مصدق و کاشانی در دوره محمدرضاشاه؛ بازرگان، خاتمی و هاشمی (در آخر عمرش) در دوره جمهوری اسلامی از این قبیل افراد باشند که البته کلیت و عمومیت اکثر نخبگان مورد نظر است و مبنای این کرسی هم تغییر به فضای بهره گیری حداثری از ظرفیت نخبگان مورد هدف بوده است.
وی در پایان، راه حل را جدا شدن از رویکرد تقدم امنیت بر آزادی و توجه به آزادی یا حتی عدالت بر منطق «ایده اندیشه ایران» دانستند.در ایده اندیشه ایران، همهی ایرانیان میتوانند در حوزه عمومی جامعه بر اساس مطالبهای که از نخبگان وجود دارد و قرار گرفتن در فضای مدرن و لزوم کارآمد سازی حوزه حکمرانی، فعالیت کنند.
نظر ناقدان:
دکتر عبدالامیر نبوی
در ادامه در ابتدا دکتر نبوی مطالب خود را مطرح کرد.محورهای بحث وی شامل این مطالب است:
۱- تعریف مفاهیمی چون «تاریخ معاصر»، «دولت یا حوزه قدرت» معلوم شود.
۲-در جاهایی از «نسبت» حکومت با نخبگان ذکر شده، جایی هم «نگاه »و جایی دیگر «رویکرد» حکومت، این تنوع واژهها یکدست شود.
۳- زمان مواجهه با اندیشه جدید در جامعه ایرانی معلوم شود.
۴-رابطه ساختار و کارگزار بهتر ترسیم شود.
۵-ارجاعی نیاوردید.
۶-مشخص شود ایده «اندیشه ایران» چه ابعاد مفهومی دارد و در چه چارچوبی است: جامعه شناختی، روان شناختی، اندیشهای و تاریخی و راهکار در چه حوزه ای است.
۷-متن هم ویرایش شود.
نقطه قوت ایده در بین رشتهای بودن، فهم مشکل بر مبنای مفهومی خاص و رسیدن به راهکاری بدیع است.
دکتر علیرضا ملایی توانی
دکتر ملایی توانی، ناقد بعدی این محورها را مطرح کرد:
۱- نسبت به ارجاع نداشتن و انسجام متن انتقاد داشتند.
۲-مبنای تاریخ معاصر دقیق معلوم شود.
۳-دسته بندی از نخبگان صورت گیرد به همراه تعریف های متفاوت آنها و معلوم کنیم روی کدام نخبگان درون حکومتی یا بیرون از حکومت تمرکز داریم.در این متن، نخبگان بیرون حکومت مورد نظر است که برخی از آنها رادیکال هستند و برخی میانه رو.
۴- به این مسئله هم بپردازیم که چرا از حکومت مطلقه نتوانستیم عبور کنیم و گذار نکردیم؟ لازم است که مبنای مشروعیت حکومت، عوض شود و گسست از آسمان صورت پذیرد.یا اینکه چرا نتوانستیم کارکردی فراتر از امنیت برای دولت تعریف کنیم؟!
۵- اینکه ایران در یک منطقه ناآرام قرار دارد و شکل دادن به یک دولت دموکراتیک و پیشرفته، سخت است یک واقعیت است ولی اگر حکومت به مردم نزدیک شود حتما گرههایی از جامعه باز میشود.
۶-ایده ایرانشهر، جدید نیست و موانع گستردهای برای تحقق آن وجود دارد.
۷-مطالعات تبارشناسی و ادبیات بحث نسبت حکومت با نخبگان از نگاه دولت آبادی، کاظم زاده ایرانشهر، احمد کسروی، فخرالدین شادمان، احسان نراقی و سید حسین نصر اگر دیده شود، مطلب کامل تر میشود.
پاسخ به ناقدان
در ادامه دکتر حسنی فر به ارائه توضیحات تکمیلی خود پرداختند که شامل این محورها است:
- تعریف از نخبگان درون حکومت و برون حکومت و دسته بندی آنها می تواند اضافه شود.
- متن به صورت کپسولی و کمپرس شده تهیه شده است و بخاطر همین، ارجاعات و توضیحات تفصیلی نیامده است.
- اصل بحث، طرح اجزاء یک مشکل جدی در حوزه جامعه ایرانی که سابقه تفصیلی هم دارد با ذکر ابعاد آن و مفهومینه کردن جدید آن در حوزه امنیت و در منطق تعریف دولت مدرن است. ارایه چرایی و چگونگی وضعیتی پیچیده، چند لایه و پارادوکسیکال از موضوع، هدف بوده است و اینکه چرا امنیت بر آزادی و عدالت در طول تاریخ معاصر ایران مقدم بوده است.
- ایده اندیشه ایران، راهکار است و اصل بحث مربوط به طرح موضوع از جهت آسیب شناسانه با ذکر ابعاد چرایی و چگونگی است.
در خاتمه ازهمه حضار، مطالبی مرتبط با موضوع شنیده شد و جلسه پایان یافت.
نظر شما :