شصت چهارمین کرسی ترویجی

گزارش کرسی ترویجی شصت و چهارم:شناخت مفهومی «الگوی بوم‌محور» حکمرانی گردشگری: «تحلیل کیفی مطالعات گردشگری» و «کاربست‌های سیاست‌گذارانه

۱۱ اسفند ۱۴۰۳ | ۰۹:۰۵ کد : ۲۶۳۲۵ اخبار فایل های صوتی چند رسانه‌ای گزارش کرسی‌ها
تعداد بازدید:۱۵
گزارش کرسی ترویجی شصت و چهارم:شناخت مفهومی «الگوی بوم‌محور» حکمرانی گردشگری: «تحلیل کیفی مطالعات گردشگری» و «کاربست‌های سیاست‌گذارانه

 

شصت و چهارمین کرسی ترویجی با عنوان « الگوی بوم‌محور حکمرانی گردشگری: تحلیل کیفی مطالعات گردشگری و کاربست‌های سیاست‌گذارانه » توسط دفتر کرسی‌های نظریه‌پردازی و قطب‌های علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با رویکرد "عرضه و نقد ایده علمی" 17 بهمن 1403 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این جلسه دکتر فاطمه براتلو (دانشیار رشته مدیریت حوزه سیاستگذاری فرهنگی و مدیر گروه مستقل مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) ارائه دهنده بحث بود. دکتر ناصر رضایی (عضو هیأت علمی و مدیر پژوهشکده گردشگری پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری) و دکتر الهام ابراهیمی (دانشیار و عضو هیات علمی گروه مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) به‌عنوان ناقدان کرسی و دکتر نرگس اکبرپور روشن (عضو هیات علمی پژوهشکده اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ) به‌عنوان دبیر علمی نشست حضور داشتند.

در ابتدای این نشست علمی، پس از معرفی شرکت کنندگان توسط دکتر احمد شاکری، دکتر براتلو مباحث خود را با  توضیح درباره مفاهیم کلیدی آغاز کرد و گفت: الگوی بوم محور (Indigenous Model) در اینجا  گرچه در ابتدا رویکردی شناختی به نظر می‌رسد، اما در مجموع با توجه به یافته‌ها و قابلیت‌های ذاتی این رهیافت و برخورداری  آن از ویژگی‌های سیاستی-عملیاتی، در زمره‌ی رویکردهای ترکیبی است. اما گردشگری  (Tourism)  به عنوان کنشی اجتماعی و روندی برای گذران اوقاتی خارج از خانه که با انگیزه­های مختلف صورت می­پذیرد، به دلایل بسیار از جمله تغییرات اجتماعی، پیشرفت در صنعت حمل‌ونقل و تحولات اقتصادی ... به نوعی«گردشگری انبوه » است؛ و امروزه «صنعت گردشگری» به عنوان یکی از مهم‌ترین صنایع جهان با ماهیتی پیچیده و چندوجهی به واسطه‌ی ظرفیت‌های مختلفش در  ابعاد اقتصادی- اجتماعی-فرهنگی و البته سیاسی بسیار مورد توجه دولت‌ها قرار داشته و دارد؛ تا جایی که رونق صنعت گردشگری و میزان درآمد حاصل از آن، شاخصی برای سنجش ثبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی کشورها محسوب شده و خود سببی برای پیدایش تشکیلات نهادی مستقلی برای «حکمرانی گردشگری» بوده‌است. بر این اساس  سیاست‌گذاری و سیاست‌ها در این عرصه بیش از پیش اهمیت یافته‌است. (در ایران مراحل تحول نهادی اداره گردشگری در هشت مرحله قابل شناسایی و نامگذاری است. در پایان این تغییرات ساختاری هشت مرحله‌ای ما با راه‌اندازی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (۱۳۹۸) مواجه بوده ایم که مرحله ارتقاء این ساختار به سطح وزارتخانه، با هدف تقویت اقتصاد گردشگری و صنایع دستی است.)

دکتر براتلو در ادامه بیان کرد: اکنون گردشگری موضوعی برای سیاستگذاری کلان و ملی است، بنابراین هرگونه راهکار برای مسأله‌شناسی دارای اهمیت خواهد بود. نقش مهم مسأله‌شناسی در پایداری و توسعه‌ی متوازن گردشگری را نمی‌توان نادیده گرفت، توسعه‌ی گردشگری پایدار مستلزم شناخت اثرات محیطی و اجتماعی آن و طراحی سیاست‌های کنترلی مناسب است. این در حالی است که مطالعات و شواهد بسیاری بر چالش‌های مسأله‌شناسی در حکمرانی گردشگری اذعان دارند. عوامل زیر از جمله عوامل موجدِ این پیچیدگی‌هاست:

  • پیچیدگی در تشخیص و اولویت‌بندی مسائل به دلیل ماهیت چندبعدی گردشگری ...
  • تضاد منافع بین ذینفعان مختلف، از جمله دولت، بخش خصوصی، و جوامع محلی ...

اهمیت و ضرورت راهبردهای بهبود مسأله‌شناسی در حکمرانی گردشگری و حکایت « پیل در خانه­ی تاریک»[1] مولوی: توضیح مشکل و تنقیح مسائل عرصه گردشگری اغلب یادآور این حکایت است. هر کس بر اساس ظرفیت­های تجربی و عقلانی خود، فهمی متفاوت از مسأله‌ی گردشگری دارد. این وضعیت‌ گردشگری را به امری سیاسی تبدیل نموده  و در نتیجه مدیریتش را به چالش‌ها و گاه مناقشاتی غیرضرور دچار ساخته؛ و چه بسا این وضعیت خود مانع توسعه‌ی پایدار گردشگری باشد. در مسأله‌شناسیِ حکمرانی گردشگری نیازمند شناخت دقیق مسائل برای تدوین سیاست‌های کارآمد و پایداریم. این امید وجود دارد که اتخاذ تصمیم‌های استراتژیک مبتنی بر داده‌های مسأله‌شناسی موجب توسعه‌ی منسجم و کاهش تعارضات ذینفعان ‌شود.

این در حالی است که واکاوی چشم­انداز پژوهش در حوزه مطالعات گردشگری در ایران بر اساس نتایج بازیابی شده از پایگاه علمی ایرانداک در حوزة علوم انسانی (تمامی رشته‏‌ها و گرایش‏‌ها) نشان از روند صعودی مطالعات گردشگری در ایران دارد:

در اینجا  مطالعات گردشگری (Tourism Studies) شامل مجموعه‌ متنوعی از مطالعات تاریخ، محیط طبیعی و میراث فرهنگی؛ مطالعات مربوط به عوامل ایدئولوژیکی و سیاسی؛ عوامل اجتماعی، فرهنگی و مذهبی؛ عوامل آموزشی؛ اقتصادی، زیست محیطی ، عوامل مربوط به امنیت و سلامت، فناوری‌ها  و نیز مدیریت گردشگری است. مطالعات گردشگری با ماهیت کاربردی، میان رشته‌ای(Interdisciplinary)  و فرارشته‌ای (Postdisciplinary) است. نکته قابل توجه این‌که افزایش ورود دانش­پژوهان و متخصصان به حوزه­ی مطالعات گردشگری با انباشت دانشی تکه تکه و نامنسجم و در عین حال در دسترس  و روز به روز نوشونده روبروییم که حامل گزاره­های علمی بسیاری برای توسعه­ی گردشگری بوده و می­تواند فرصت­ها و ظرفیت­های قابل توجهی را پیش­رو قراردهد. همزمان شواهد بیانگر وجود مشکلات بسیاری در چگونگی مسأله­مندسازی پدیده­های اجتماعی از جمله امر گردشگری است. از این رو برگزاری کرسی حاضر با عنوان الگوی بوم‌محور حکمرانی گردشگری: تحلیل کیفی «مطالعات گردشگری» و «کاربست‌های سیاست‌گذارانه» قابل توجه و تأمل است.

روش‌شناسی (فرایند دست‌یابی به یافته‌ها)

این پژوهش با رویکرد کیفی و در قالب تحقیقات توصیفی-اکتشافی، و با روش فراترکیب به بازاندیشی در حکمرانی گردشگری ایران پرداخته؛ طبق بررسی پیشینه رویکرد این مطالعه دست کم در جستجوها یافته نشد. اگر چه اثبات ماهیت بینارشته‌ای مطالعات گردشگری در این تحقیقات ارزشمند بوده‌است. در پژوهش حاضر هدف ارائه الگویی مفهومی سازگار با زیست‌بوم ملی برای حکمرانی گردشگری بوده که بر مبنای تحلیل کیفی رساله‌های دکتری نگارش‌شده در دهه‌های پس از انقلاب اسلامی تدوین شده؛ فرایند پژوهش بر تحلیل داده‌های حاصل از نمونه‌گیری هدفمند فصول چهارم و پنچم  187 رساله دکتری مبتنی بوده و این تمرکز به دلیل ارائه تحلیل‌ها و نتایج اجرایی در این فصول، صورت گرفته‌است.  برای ارزیابی کیفی متون، از ابزارهای علمی مانند سیاهه وارسی و «برنامه مهارت‌های حیاتی ارزیابی» بهره گرفته شده؛ لازم به توضیح است که  تحلیل محتوا در دو مرحله کمی و کیفی انجام گرفت:

  • با تحلیل کمی، داده‌هایی همچون اطلاعات روش‌شناختی، ترکیب تیم‌های پژوهشی، توزیع دانشگاه‌ها، و محورهای موضوعی بررسی و سازمان‌دهی شدند.
  • در تحلیل کیفی، از روش‌های فراترکیب و تحلیل مضمون استفاده شده و داده‌ها کدگذاری و تحلیل شدند که این فرایند منجر به شناسایی مؤلفه‌های پیش‌برنده و بازدارنده توسعه گردشگری شد. نتایج تحلیل مضمونیِ پژوهش به شرح جدول زیر ‌است.

مدل ره‌نما-بازدار (عوامل پیش‌برنده‌ و  بازدارنده) توسعه گردشگری در ایران

عوامل بازدارنده (به ترتیب اهمیت/میزان تأثیر)

عوامل پیش برنده (به ترتیب اهمیت/میزان تأثیر)

  1. چالش‌های مدیریتی (عدم وجود رویکردهای مدیریتی مؤثر و هماهنگ، ضعف در برنامه‌ریزی  و ناکارآمدی در سیاست‌گذاری‌های مرتبط با صنعت گردشگری از جمله مشکلات اصلی هستند که باعث کندی در پیشبرد اهداف توسعه گردشگری می‌شوند.).
  2. فقدان زیرساخت‌های کلیدی و ضروری (همچون حمل‌ونقل پیشرفته، امکانات اقامتی باکیفیت، و خدمات گردشگری جامع به‌عنوان گره‌های اصلی مانع توسعه گردشگری پایدار عمل می‌کنند.).
  3. وجود ناامنی اجتماعی (وجود تهدیدات امنیتی و بی‌ثباتی اجتماعی، اعم از جرم و جنایت، ناآرامی‌های محلی، یا خطرات مرتبط با امنیت عمومی، تأثیر منفی قابل‌توجهی بر صنعت گردشگری دارد و می‌تواند به عنوان سایه‌ای مخرب در مسیر توسعه سرمایه‌گذاری‌ها و جذب گردشگران را به خطر بیندازد.).
  4. چالش‌های حقوقی و سیاسی (قوانین ناکارآمد یا متناقض، بروکراسی پیچیده، و تضادهای سیاسی داخلی یا بین‌المللی موانعی هستند که می‌توانند مسیر توسعه پایدار گردشگری را مسدود کنند.)
  5. نبود تعامل‌گرایی فرهنگی در گردشگری (نبود رویکردهای تعامل‌محور و سازنده میان فرهنگ‌ها و جوامع، به‌ویژه در مقاصد گردشگری، می‌تواند از ایجاد روابط سازنده و پایدار میان گردشگران و ساکنین محلی جلوگیری کند.).
  6. بحران‌های بهداشتی  و سلامت (همه‌گیری‌ها، شیوع بیماری‌های مسری، و ضعف در زیرساخت‌های بهداشتی، از جمله موانع مهمی هستند که صنعت گردشگری را تحت تأثیر قرار می‌دهند و مانع از رشد آن می‌شوند.).
  7. ظرفیت‌سازی حرفه‌ای گردشگری (نبود آموزش‌های تخصصی، مهارت‌های کافی در نیروی انسانی، و برنامه‌های توانمندسازی حرفه‌ای در بخش گردشگری باعث کاهش کیفیت خدمات و عدم رقابت‌پذیری در بازار جهانی می‌شود.).
  1. حکمرانی راهبردی گردشگری و مدیریت تحول‌گرا (وجود یک سیستم حکمرانی مؤثر که بتواند با رویکردهای نوآورانه و تحول‌گرا، برنامه‌ریزی استراتژیک و هماهنگی میان ذی‌نفعان مختلف گردشگری را تقویت کند، یکی از عوامل کلیدی در توسعه این صنعت است.).
  2. سرمایه اجتماعی ، فرهنگ و تعامل اجتماعی (تقویت روابط اجتماعی، اعتماد میان جوامع محلی و گردشگران، و ترویج فرهنگ تعامل و تفاهم فرهنگی می‌تواند محیطی مثبت برای رشد گردشگری ایجاد کند.).
  3. میراث فرهنگی به‌عنوان مزیتی رقابتی (میراث تاریخی و فرهنگی هر منطقه می‌تواند به‌عنوان یک مزیت منحصربه‌فرد در جذب گردشگران عمل کند و فرصت‌هایی برای توسعه پایدار فراهم آورد.).
  4. زیرساخت‌های توسعه‌محور گردشگری (ایجاد و تقویت زیرساخت‌های پیشرفته همچون حمل‌ونقل مطلوب، خدمات اقامتی و رفاهی، و زیرساخت‌های ارتباطی از مهم‌ترین عوامل پیش‌برنده در بهبود تجربه گردشگری و افزایش جذب سرمایه‌گذاری‌هاست.).
  5. میراث طبیعی و بوم‌شناختی (منابع طبیعی، مناطق بکر، و چشم‌اندازهای تاریخی و جغرافیایی، بستری طبیعی برای توسعه گردشگری پایدار و جذب گردشگران علاقه‌مند به طبیعت‌گردی و بوم‌گردی فراهم می‌کنند.).
  6. پایداری اجتماعی و امنیت تأمینی (تقویت پایداری اجتماعی از طریق ایجاد امنیت و آرامش در جوامع محلی، نه‌تنها باعث جذب گردشگران می‌شود، بلکه به ارتقای رضایت و مشارکت ساکنین در توسعه این صنعت کمک می‌کند.).

به‌منظور تقویت دقت و اعتبار یافته‌ها، نظرسنجی نیمه‌ساختاریافته‌ای با مشارکت تعداد محدودی از خبرگان کلیدی صنعت گردشگری انجام شد. این افراد شامل مدیران ارشد هتل‌ها، دفاتر خدمات مسافرتی، و سیاست‌گذاران دولتی بودند. خبرگان عوامل شناسایی‌شده را از نظر میزان اهمیت و تأثیر بررسی و تأیید کردند. پس از تحلیل‌های کمی و کیفی و بازخوانی‌های مکرر به روش استقرایی-قیاسی، الگویی مفهومی با عنوان «حکمرانی بوم‌محور گردشگری» تدوین شد. این الگو، عوامل پیش‌برنده مانند حکمرانی راهبردی، سرمایه اجتماعی، و میراث فرهنگی و طبیعی را در برابر عوامل بازدارنده‌ای همچون چالش‌های مدیریتی، فقدان زیرساخت‌ها، و بحران‌های امنیتی و سلامت قرار داده است. پایایی این الگو با استفاده از محاسبه ضریب کاپا در نرم‌افزار SPSS (معادل 71%) تأیید شد که نشان‌دهنده توافق قوی بین تحلیل‌گران است.

بر اساس یافته‌های این پژوهش:

  1. مدل پیشنهادی «ره‌نمابازدار» که در قالب تحلیل مسیر دوگانه (Dual-Pathway Analysis - DPA) طراحی شده است، بستری بومی برای حکمرانی گردشگری ارائه می‌دهد. این مدل با تکیه بر تحلیل دوگانه مسیرها، نه‌تنها عوامل بازدارنده (مانند فقدان زیرساخت‌ها، ناامنی اجتماعی، یا چالش‌های مدیریتی) را شناسایی و مدیریت می‌کند، بلکه از عوامل پیش‌برنده (مانند میراث فرهنگی و طبیعی، حکمرانی راهبردی و تعامل اجتماعی) نیز به شکلی هدفمند بهره‌برداری می‌نماید.
  2. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که رویکرد اقتضائی و بوم‌محور در حکمرانی گردشگری ضروری است. برای نمونه، در حوزه گردشگری پزشکی، عواملی نظیر زیرساخت‌های فنی و تخصصی (مانند تجهیزات بیمارستانی پیشرفته، مهارت پزشکان متخصص و خدمات متنوع درمانی) به‌عنوان الزامات بنیادین شناسایی شده‌اند. در این حوزه، تأثیر زیرساخت‌های طبیعی و تاریخی، در مقایسه با گردشگری فرهنگی یا طبیعی، محدودتر است. این تفاوت‌ها نشان‌دهنده ضرورت اتخاذ رویکردی انعطاف‌پذیر و متناسب با نوع خاص گردشگری است.
  3. مدل «تعاطی نظام دانایی و عقلانیت عملی» به‌عنوان ستون اصلی این الگو، زمینه‌ساز ایجاد چرخه‌ای پویا میان دانش علمی و تجربه عملی در حکمرانی گردشگری است. این تعاطی، ضمن شبکه‌سازی میان نهاد علم و صنعت گردشگری، امکان بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت‌های زیست‌بومی و فرهنگی را فراهم می‌کند. در چنین نظامی، نهادهای علمی با تولید دانش کاربردی و نهادهای اجرایی با استفاده از این دانش، مکمل یکدیگر خواهند بود. این فرایند نه‌تنها به بهبود کارایی سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کند، بلکه امکان ایجاد نوآوری‌های بومی و تقویت جایگاه ایران در صنعت گردشگری بین‌المللی را نیز فراهم می‌سازد.

در مدل «ره‌نمابازدار»:

  • تحلیل مسیر دوگانه (DPA) برای مدیریت عوامل پیش‌برنده و بازدارنده
  • تعاطی دانایی و عقلانیت عملی به‌عنوان ستون اصلی حکمرانی
  • رویکرد بوم‌محور و اقتضائی متناسب با نوع گردشگری
  • تقویت هم‌افزایی بین دانش علمی و اجرایی در چارچوبی شبکه‌وار

قابلیت کاربرد در حوزه‌های مختلف گردشگری، از گردشگری پزشکی تا فرهنگی و طبیعی

موارد زیر را می‌توان نوآوری در ارائه این مدل دانست:

  1. رویکرد ساختارمند پژوهشی: این پژوهش با بهره‌گیری از روش‌های پیشرفته کیفی مانند تحلیل مضمون و فراترکیب و استفاده از ابزارهایی چون نرم‌افزار MAXQDA، به تحلیل نظام‌مند و دقیق داده‌های گسترده پرداخته است. این رویکرد علمی، پایه‌ای مستحکم برای ارائه الگوی نوآورانه فراهم کرده است.

جامعیت داده‌ها: تحلیل 187 رساله دکتری در بازه‌ای زمانی طولانی، شناسایی و بررسی مؤلفه‌های کلیدی حکمرانی گردشگری را از زوایای مختلف ممکن ساخته است. این داده‌های جامع، هم شواهد علمی قوی و هم تصویری جامع از وضعیت موجود ارائه می‌دهند.

  1. بوم‌محوری: تمرکز پژوهش بر زیست‌بوم خاص ایران، یافته‌های دانش جهانی در حوزه گردشگری را با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور تطبیق داده است. این رویکرد بوم‌محور به ارائه الگویی منجر شده که علاوه بر همخوانی با بسترهای ایران، پتانسیل‌های زیست‌بوم کشور را نیز تقویت می‌کند.
  2. کاربردپذیری: الگوی بومی ارائه‌شده، فراتر از نظریه‌پردازی، با پیشنهادهای عملی، ابزار مؤثری برای ارتقای حکمرانی گردشگری فراهم می‌کند. این ویژگی، پژوهش را از سطح آکادمیک به ابزاری کاربردی برای سیاست‌گذاری تبدیل کرده است.
  3. مساهمت در توسعه دانش: نام‌گذاری مدل‌ها، مانند تحلیل دو‌مسیر (Dual-Pathway Analysis: DPA) و مدل فارسی «رَه‌نِما و بازدار»، با الهام از زبان فارسی و تأکید بر بوم‌محوری، تلاش نموده ضمن تقویت هویت علمی پژوهش، قابلیت استفاده آن در مجامع علمی داخلی و بین‌المللی را افزایش دهد.

نظر ناقدان:

در ادامه دکتر ناصر رضایی،  عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی پرسش‌ها و نظرات خود را به این شرح مطرح کرد: آیا درست است حکمرانی اینجا تعریف شود؟ حکمرانی یعنی اداره قلمرو با بهترین شکل ممکن با کمترین چالش و حفره. در حکمرانی گردشگری برای شاخص سازی باید گردشگری را تقسیم‌بندی کنیم. ما حدود 360 نوع گردشگری داریم. اما می‌توان گردشگری را به دو بخش جاذبه و تقاضا تقسیم نمود که در واقع جاذبه همان عرضه می‌باشد. عرضه یعنی فرهنگی، تاریخی/ طبیعی و انسان ساخت و بخش تقاضا یعنی همان بخش بندی بازار. در پست مدرن گردشگری انبوه کلاً مطرود شده اما در پسا پست مدرن «گردشگری انبوه برنامه‌ریزی شده» است. در حال حاضر گردشگری انبوه در حال نابودی محیط زیست می‌باشد .وقتی بحث گردشگری انبوه را بررسی می‌کنیم باید ببینیم رویکرد نسبت به «گردشگری انبوه» چیست. اگر می‌بینیم تعداد رساله‌ها در  زمینه گردشگری بالا رفته به خاطر این است که رشته‌ها را تدوین کردیم . در حال حاضر حتی دانشگاه‌های صنتعی هم گردشگری دارند. مثل دانشگاه علم و صنعت. وقتی در مورد زیر ساخت صحبت می‌کنیم فقط زیرساخت ‌های سخت را نبینیم و مهمتر از زیر ساخت‌های سخت زیرساخت‌های نرم است و در راس این زیر ساخت نرم بحث مدیریت است که دکتر براتلو به آن اشاره کردند. یعنی مدیریت‌های اقتضائی.

در مجموع  این کاربسیار عالی بود و بنده واقعاً لذت بردم.خیلی عالی توضیحات بیان شد و مدل‌هایی را که ارائه کردین بسیار جالب بود.

دکتر الهام ابراهیمی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پرسش‌ها و نظرات خود را به این شرح مطرح کرد: یکی از ویژگی‌هایی که پژوهش‌های خانم دکتر براتلو دارد بین‌رشته‌ای بودن است. هر کاری که بین‌رشته‌ای صورت می‌گیرد چون از منظرهای مختلف می‌شود در موردش بحث شود کاری خیلی دشواری ‌می‌باشد. گردشگری از آن موضوعات فرارشته‌ای است که اگر به هر نکته‌ای از آن اشاره کنیم قاعدتاً از دیدگاه‌های بسیار زیادی قابل بررسی است. کارهایی که در حوزه گردشگری انجام شده اکثراً تقاضا محور بوده است یعنی از جانب مسافران، گردشگران با آن رویکرد دیده شده است.دکتر براتلو از آن رویکرد تقاضا محور فراتر رفتن و تلاش کردن هر دو مجموعه را مورد بررسی قرار دهند. نامگذاری ایشان در مورد الگویی که ارائه دادن یعنی مدل رهنما/ بازدار، خیلی نامگذاری جالبی است که هم نکات قوت را مورد بررسی قرار دادند و هم نکات قابل بهبود. در سال 1400 دانشگاه تهران دانشکده گردشگری را جدا از دانشکده مدیریت تاسیس کرد. این موجی که به حوزه  گردشگری بپردازیم موج جدیدی می‌باشد که نیازمند بررسی از دیدگاه‌های مختلف می‌باشد. 2 نکته من باب پیشنهاد بیان میکنم: 1 محدودیت در زمان عرضه محصول (برونداد پژوهشی که باید به صورت کتاب چاپ شود) به حداقل برسد که البته این امر مسلتزم مساعدت مجموعه می‌باشد و به گردشگری مجازی هم پرداخته شود که آن محدودیت‌های گردشگری فیزیکی را ندارد مثل گردشگری پزشکی، توریسم پزشکی و سلامت. 2- نام الگو همان مدل رهنما/بازدار باشد.

در ادامه به طور مبسوط دکتر براتلو در جواب ناقدان مطالبی را ضمن رجوع به سایر یافته‌های پژوهش‌شان بیان کردند. سپس دکتر نرگس اکبرپور روشن به عنوان مدیر جلسه در ادامه بیان کرد: از دید کسی که اقتصاد خوانده وقتی به گردشگری نگاه می‌کنیم گردشگری با بخش مهم رشد، اقتصاد و اشتغال در ارتباط است. در پیش‌بینی‌هایی که سازمان جهانی گردشگری انجام داده است بخش گردشگری به تنهایی حدود 30/11 درصد از تولید جهان را به خود اختصاص داده است که تا سال 2034 انتظار می‌رود سهمش از اشتغال جهان 12 درصد شود. این اعداد خیلی بزرگ است. کشورهایی که مزیت گردشگری دارند خیلی روی این موضوع مانور می‌دهند. کشور ترکیه با اینکه منابع طبیعی آنچنانی ندارد خیلی از گردشگری درآمدزایی می‌کند. موضوعی که خانم دکتر براتلو کار کردند خیلی ارزشمند و قابل ستایش است و یکی از مسایل اساسی همین حکمرانی گردشگری می‌باشد.

دکتر مریم السادات فیاضی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یه عنوان یکی از حاضران جلسه اظهار داشت: یکی از مولفه‌هایی که گردشگری می‌تواند بر آن تاثیرگزار باشد بحث هویت است که مغفول می‌ماند. گردشگری اگرچه دارای نکات بسیار مثبتی است. اما اثرات منفی و هویت قومی و منطقه‌ای را نمی‌توان نادیده گرفت. آیا راهکاری دیده می‌شود که هویت قومی و منطقه‌ای آنقدر تثبیت و تقویت شده باشد که تغییر نکند .باید به میزبانان آموزش داده شود که نیازی نیست تا شما پذیرفته شوید بلکه آنقدر پذیرفته شده هستید که گردشگر حضور پیدا کرده است. در پاسخ دکتر براتلو مبتنی بر یافته‌های پژوهش توضیحات جامعی دادند.

در این‌باره دکتر ناصر رضایی اضافه کردند: در گردشگری هم عوامل مثبت داریم هم عوامل منفی. وقتی گردشگری اولویت باشد برای همه چیز برنامه‌ریزی می‌‌شود. اما در کشور ما چون اولویت اول نیست خیلی به آن پرداخته نمی‌شود. در حال حاضر به این موضوع رویکرد مثبت وجود دارد. اگر اولویت شود به همه جوانب و دغدغه ها هم پرداخته می‌شود.

دکتر احمد شاکری، رئیس قطب‌های علمی و کرسی‌های نظریه‌پردازی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: اولین مورد در حکمرانی گردشگری بحث‌های مرتبط با دیپلماسی است. وقتی از حکمرانی گردشگری استفاده می‌کنیم ارتباط مستقیمی با مفاهیمی مثل دیپلماسی در شکل‌های مختلف صورت می‌گیرد. و مورد دیگر آیا شهرهای ما قابلیت بین المللی شدن را دارد؟  دکتر براتلو ادامه داد: بیشتر دیپلماسی سیاسی در این حوزه یافت شده بود. و اینکه چگونه مقوله گردشگری می‌تواند حل اختلاف کند، چگونه می‌تواند دولت‌ها را به هم نزدیکتر کند. درباره گردشگری شهری هم برخی یافته‌های پژوهش در این قسمت ارائه شد.

دکتر مژگان روشن نژاد عضو هیات علمی گروه مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی بیان کرد: با توجه به دقت و حساسیت بالایی که دکتر براتلو در پژوهش های خود دارند مباحث خیلی جالب و ارزشمندی مطرح شد. بحث‌های گردشگری خیلی جای کار دارد. با توجه به تنوع آب و هوایی و قدمت تاریخی که ایران دارد واقعا ناراحت کننده است که گردشگری در ایران اینقدر مغفول مانده است.

 دکتر نرگس اکبرپور در انتهای جلسه به جمع بندی مباحث پرداخت و بیان کرد:  دکتر براتلو با استفاده از روش فراترکیب 187 رساله دکتری و تحلیل مضمون آن‌ها مدلی را برای ساختار حکمرانی گردشگری ایران ارائه کردند تحت عنوان رهنما/ بازدار .در این مدل علاوه بر اینکه عوامل بازدارنده را شناسایی کرده بودند فقدان زیرساختار ناامنی اجتماعی، یا چالش‌های مدیریتی و عوامل پیش‌برنده را هم نام برده‌اند که چگونه می‌توان از آن‌ها بهره‌برداری کرد. مثل حکمرانی راهبردی و تعامل اجتماعی و میراث فرهنگی و طبیعی. تاکیدی که ایشان بر اساس مطالعات داشتند این بود که ضرورت حکمرانی گردشگری ایران، رویکرد اقتضائی  و متناسب با  حوزه گردشگری باشد. چون الزامات بنیادی هر یک از این حوزه‌ها با همدیگر فرق می‌کند. در نقطه خیلی پررنگ کار ایشان بحث تبادل نظام دانایی وعقلانیت عملی بود که نوعی ارتباط بین بحث نظر و عمل را در حوزه حکمرانی گردشگری نشان میداد.

امیدواریم در حوزه گردشگری ایران اتفاقاتی رخ دهد که حداقل دومین بخش مهم اقتصادی کشور باشد.

 

 

[1] وام گرفته از دکتر اشتریان در مقدمه کتاب شان در حوزه تحلیل سیاسی


نظر شما :