یازدهمین کرسی ترویجی با رویکرد«عرضه و نقد ایده علمی» با عنوان: «تبارشناسی نقد»/ دکتر عیسی امن خانی/۲۳-۱۱-۹۵

۲۳ بهمن ۱۳۹۵ | ۱۷:۰۲ کد : ۱۴۸۲۲ اخبار
تعداد بازدید:۱۳۳۰
یازدهمین کرسی ترویجی با رویکرد«عرضه و نقد ایده علمی» با عنوان:  «تبارشناسی نقد»/ دکتر عیسی امن خانی/۲۳-۱۱-۹۵
تبارشناسی نقد

خاستگاه نقد کجاست؟ چرا نقد در ایران پیشامدرن حضوری بسیار کم­رنگ و حاشیه ای دارد؟ بسیاری بر این باورند که خاستگاه نقد را باید در فضیلت هایی چون مدارا و تساهل و ... ـ که می توان آنها را از اصلی ترین مولفه های جهان مدرن/دموکراتیک دانست ـ جستجو کرد؛ به باور این دسته بدون ذهنیت دموکراتیک نقد امکان حضور نخواهد داشت و از آنجا که ذهن جامعهٔ ایران پیشامدرن، ذهنیتی استبدادی بوده است، نقد در ایران تا زمان مشروطه ریشه ندوانید و پا نگرفت. پژوهش حاضر با طرد این نظر/باور پاسخ دیگری را برای پرسش فوق ارائه می دهد.
 
نویسندگان عصر مشروطه اگرچه بسیار از ضرورت نقد و اصلاح سخن گفته اند اما هیچ اشاره ای به نسبت نقد با فضیلت هایی چون مدارا، تساهل و .... در آثار خود نکرده اند؛ آنها نقد را غالباً همراه با مرگ (و مفاهیم هم معنی با آن چون اضمحلال، فنا، نیستی، تلاشی و ... ) به کار برده اند تا آنجا که باید گفت که نسبت میان مرگ/نقد و اصلاح، نسبت حقیقی و بنیادین در میان متون این دوره است. بررسی شرایط تاریخی ایران عصر مشروطه نیز بر درستی این مسئله صحه می گذارد. ایران در این زمان کشوری عقب مانده با ساختاری کهن و ناکارآمد بود که در برابر سیاست های تهاجمی کشورهایی چون روسیه و انگلستان هرلحظه امکان تلاشی آن می رفت. همین شرایط است که ایرانیان را ناگزیر از اصلاح خویش و تن دادن به سخنان ناقدان واداشت. پس از گذار نسبی ایران از این عصر بحران زا، نسبت مرگ/نقد همچنان به قوت خود باقی ماند دلیل آن نیز ورود نظام های فکری و اقتصادی­ای بودند که بنیان نظری آنها بر نسبت مرگ/نقد و اصلاح استوار بود: نظریهٔ تکامل داروین و نظام بازار/سرمایه داری دو نظام فراگیری بودند که ایرانیان پس از آشنایی با غرب به اخد آنها مبادرت کردند.
پوستردهمین کرسی ترویجی از اینجا قابل مشاهده می باشد.

فایل های ضمیمه


نظر شما :