هفتمین کرسی ترویجی با رویکرد «عرضه و نقد ایده علمی» با عنوان: هرم عشق: نقد نظریه مثلث عشق اشترنبرگ

چکیده:
نیاز به عشق در دو قالب عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن، یکی از نیازهای حیاتی بشر است. این میل علاوه بر حیات فردی، موجب حیات و بقای نهادهای اجتماعی و خصوصاً خانواده است. در حقیقت نهاد خانواده به عنوان سلول سازندهٔ بدنهٔ جامعه، برمبنای همین نیاز شکل می¬گیرد. اما شواهد حاکی از این است که این سلول بنیادین با گرفتاری‎های عدیده‎ای دست‎وپنجه نرم می‎کند، و تا حد زیادی در معرض تهدید است. با توجه به اهمیت «عشق» در ایجاد، بقا و تداوم کیفیت روابط میان-فردی و خانواده، روانشناسان متعددی در خصوص معرفی این پدیدهٔ پیچیده،  ارائه نظر نموده‎اند، تا بلکه بتوانند با ارائه گونه‎ای کامل و درست از عشق، به تصویری سالم از روابط میان‎فردی دست پیدا کنند و آسیب‎های خانواده را به حداقل برسانند. در این میان رابرت استرنبرگ(۱۹۸۶)، یکی از معروفترین نظریات در باب عشق را با عنوان تئوری «مثلث عشق» ارائه داد، که در آن عشق کامل را دارای سه جزء صمیمیت، شور، و تعهد، به میزان نسبتاً یکسان تعریف می¬کند. مقاله حاضر ضمن شرح اجمالی این نظریه، با استعانت از سایر رویکردهای علمی نشان خواهد داد که دیدگاه استرنبرگ با تاکید بر جنبه‏های «کودک» و «والد» شخصیت، عشق را توصیف نموده و به جنبه «بالغ» که بخش آگاه و منطقی شخصیت بوده کمتر پرداخته است، و از ظرفیت شناختی روان تاحد زیادی غافل مانده، و بدین ترتیب از عشق بالغانه¬ای که اریک فروم به آن اشاره دارد فاصله می¬گیرد. چنین تعریفی از عشق که بیشتر مبتنی بر ابعاد شیمیایی، هیجانی و وجدانی می‎باشد، احتمال افول عشق،سردی و ناکامی در روابط میان‎فردی، خصوصاً روابط زوجین در بافت خانواده را قابل پیش‏بینی می‎سازد. لذا در انتها با پیشنهاد «هرم عشق» که دارای رأس «بلوغ» به معنای آگاهی دائمی نسبت به دلایل ایجاد و تداوم عشق می‎باشد؛ در پی ارائه تصویری کامل‎تر از معنای عشق حقیقی هستیم، عشقی که در هر مرحله از حیات خانواده با آگاهی از مضامین همان دوره، خود را تغذیه نموده و پایدار و شاداب می‎ماند.

فایل های ضمیمه

• crop
• هفتمین-کرسی--پوستر
• چکیده کرسی