منوچهر آتشی
منوچهر آتشی(1312_1384)، شاعر.
آتشی از معدود شاعرانی است که با اولین دفتر خود درخشید ولی هرگز راه افراط نپیمود. تصاویر شعری و جهاننگری شاعرانه او از تجربه شخصیاش سرچشمه میگیرد، تجربهای با صبغه اقلیمی و رنگ محلی و صور خیالی برگرفته ار طبیعت و اسبها؛ این ویژگیها بعدها با عنوان «شعر جنوب» تشخص یافت. دوران شاعری آتشی را میتوان در سه دوره بررسی کرد. دوره نخست دوره سرودن آهنگ دیگر(1339) و آواز خاک(1346)؛ شاعر در این دوره در جستجوی بوطیقای متناسب با ساختار ذهنی_زبانیاش انواع نیمه سنتی، آزاد و منثور را تجربه کرد. اقلیمی بودن تصاویر و مفردات زبانی، غیررمانتیک بودن، غیر سیاسی بودن و رویکرد نوستالژیک نسبت به گذشته باشکوهی که دیگر نیست و به آیندهای که کاملا مبهم است، ساختار این ذهن را تشکیل میدهد.
در آواز خاک نشانههایی از دور شدن از ژانر حماسی و نزدیک شدن به ژانر غنایی میبینیم. مشخصه اصلی دوره دوم که با دیدار در فلق(1348) آغاز و پایان مییابد، گذار از شعر اقلیمی_حماسی به غنایی_شهری است. دورهای که در آن اشعار ضعیف کم نیست اما دوره گذار است؛ گذاری که بیست و سه سال طول میکشد تا آتشی دوره سوم پدید آید. در دوره سوم نقطه عزیمت شاعر برای ایجاد تحول بزرگ در جهان شاعرانهاش، نظام ایماژی بود. حجم تصاویر اقلیمی کاهش مییابد و حجم تصاویر شهری بیشتر میشود. متناسب با تحول در صور خیال، دایره واژگانی و ساختارهای نحوی، زمینههای عاطفی و معنایی آثارش نیز از ژانر حماسی به ژانر غنایی تغییر وضعیت میدهند.
دیگر دفترهای شعر: بر انتهای آغاز(1348، آتشی از توزیع این مجموعه به سبب کثرت غلطهای چاپی و اشکالات فنی دیگر جلوگیری کرد)، گندم و گیلاس(1370)، وصف گل سوری(1370)، زیباتر از شکل قدیم جهان(1376)، چه تلخ است این سیب(1378)، حادثه در بامداد(1380، برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران)، خلیج و خزر(1381)، اتفاق آخر(1381)، ریشههای شب(1384)، غزل غزلهای سورنا(1384).
پژوهشهای ادبی: سهراب شاعر نقشها(1383)، شاملو در تحلیلی انتقادی(1383)، فروغ در میان اشباح(1383)، خیال روزهای روشن(نیما را باز هم بخوانیم)(1383) و چند اثر ترجمه.
منابع: چشم انداز شعر معاصر ایران، فرهنگ ادبیات فارسی معاصر