اسماعیل شاهرودی
اسماعیل شاهرودی(1306_1360) شاعر با نام شعری آینده. در جوانی به حزب توده پیوست و عنوان «شاعر خلق» را به خود اختصاص داد. پس از کودتای 1332 ممنوع القلم و در سال 1344 بازداشت شد که همین امر باعث شد تعادل روحی اش را از دست بدهد؛ از آن پس به تناوب در بیمارستان به خاطر جنون ادواری بستری میشد تا اینکه بدرود حیات گفت. شعر او برخواسته از دل و دردمندانه و بسیار انسان دوستانه است. او در دو نوع نیمه سنتی و منثور طبع آزمایی کرد اما شهرتش به سبب اشعار آزاد اوست.
منتقدان در ابتدا دو ایراد کلی به شعر او وارد کردند: نخست سایه سنگین نیما بر سر مجموعه «آخرین نبرد»(1330) و دیگر ضعف تالیف و برخی غلطهای دستوری بخصوص در اشعار نیمه سنتیاش. شاعر برای برطرف کردن اشکال نخست، بیان ساده شاعرانه را اساس قرار داد، در حالی که نیما به سمبولیسم گرایش داشت. در مورد اشکال دوم نیز هر چه بر تجارب شعریاش افزوده میشد، زبانش فصیحتر، روانتر و کارکرد عناصر شعریاش هنرمندانهتر میشد. وجه شاخص اشعار او حس نشاطانگیز، معقول و مبارزه زندگیساز در سرتاسر اشعارش است. در میان شاعران تودهای، معتدلترین زمینه عاطفی و معنایی را در اشعار او میتوان دید اما عمر شاعریاش کوتاه بود و سرنوشتش تلخ. رضا براهنی شعر بلند اسماعیل را با الهام از زندگی او سروده است.
دفترهای شعر: آخرین نبرد(1330)، آینده(1346)، مُ و می در سا(1349)، هر سوی راه، راه، راه...(1350)، آی میقات نشین(1351).
تنها مجموعه داستانش، چند کیلومتر و نیمی از واقعیت(1349 یا 1350) را تحت تاثیر ادبیات پوچی نوشت.
منابع: چشم انداز شعر معاصر ایران و فرهنگ ادبیات فارسی معاصر