نصرت رحمانی
نصرت رحمانی(1308_1379) شاعر معروف به «نصرت»؛ روزنامه نگار، با نامهای مستعار «ن. چریک»، «باران»، «ترمه» و «لولی» و جز اینها؛ داستاننویس.
سالها در روزنامهها و مجلاتی چون فردوسی، امید ایران، سپید و سیاه، اطلاعات هفتگی، کیهان پاورقینویس یا مسئول صفحات ادبی بود. در سال 1338 به رادیو راه یافت و همراه با سرهنگ حسین شاه زیدی برنامه ادبی رادیو ارتش را تدارک دید که تا 1341 ادامه یافت. او از مطرحترین و بیپرواترین و جنجالیترین شاعران دهه 1330 بود. او خود شعرش را به حق«شعر سیاه» میخواند، شعری که سرکش و بیپروا بود و میخواست در توده مردم نفوذ کند. هم از این رو نخستین بار واژههای کوچه و بازاری و کلمات روزمره و غیر شاعرانه را با ادراکی شاعرانه وارد شعر کرد.
او با لحنی تلخ از دردها و پلیدیها و تباهیهای اجتماعی، و از عشق که در این میانه به لجن کشیده شده است میگوید. اشعارش سخت تکاندهنده و اثرگذار است. در شعر او نه خبری از حال و هوای لطیف ابتهاج هست و نه از عشق جسمانی و لذت مدار حمیدی و توللی و نه از ابهام شعر نادرپور؛ بلکه حجمی از خشونت حیات بشری در هیئت نوشتار هنری به خواننده منتقل میشود؛ خشونتی ناشی از محرومیت که در زبان، صور خیال، موسیقی و عاطفه شعرش منتشر شده است. حضور او در حافظه ادبی و تاریخی روزگار خودش و تا دو دهه بعد قابل توجه است اما پس از آن کم رنگ شد. رحمانی را باید در یک کلام شاعر لوطیگریهای جنوب شهری نامید.(به نقل از زرقانی)
دفترهای شعر: کوچ(1333)، کویر(1334)، ترمه(1349)، میعاد در لجن(1346)، حریق باد(1349 )، درو(1350)، شمشیر معشوقه قلم(1368)، پیاله دور دگر زد(1369)،پس از مرگ: بیوه سیاه(1381)، آبروی عشق(1381)
رمان: مردی که در غبار گم شد(1338)
منابع: فرهنگ ادبیات فارسی معاصر، چشم انداز شعر معاصر ایران