پژوهشگاه و مسئولیت اجتماعی/یادداشت دکتر زهرا پارساپور
پویایی، تحرک و گشودگی دانشگاه و دانشگاهیان، یکی از مهمترین ویژگی های آنست. سیر حرکت آموزش و پژوهش در آموزش عالی کشورها در چند دهه اخیر به خوبی نشان می دهد که در سرفصل ها و موضوعات، پرسشها، روش ها، ابزارهای آموزش و پژوهش تحولات چشمگیری متناسب با هر رشته رخ داده است. پاره ای از این تغییرات لازمه حرکت رو به رشد علوم و بخشی دیگر زیر تاثیر جریانات فکری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که در بیرون دانشگاه رقم می خورد، هر چند که بخشی از تحولات بیرون دانشگاه نیز از سوی دانشگاهیان شکل می گیرد. از این رو نهاد دانشگاه نمی تواند -و بنابر تعهد و مسئولیت اجتماعی دانشگاه- نباید از بخش های دیگر جامعه جدا در نظر گرفته شود. در اواخر قرن بیستم تلاش بسیاری از کشورها در جهت اتصال و پیوند دانشگاه ها با جامعه و رفع نیازها و کمک به امر توسعه، به ویژه توسعه پایدار آغاز گردید و وظایف دانشگاهیان متناسب با این هدف تعریف شد. «به طور کلی وظیفه اصلی دانشگاه را توسعه فناوری، تولید دانش و انتشار آن دانستند. اصطلاح فناوری را علاوه بر سخت افزارها و نرم افزارها شامل انسان افزارها، سازمان افزارها و اطلاعات افزارها نیز دانسته اند تا تربیت نیروی انسانی ماهر، تنظیمات سازمانی و اطلاعات مربوط به کسب سود بهینه از آن سخت افزارها و نرم افزارها را شامل شود. (ر.ک بوک: 1396: 181) از این رو دامنه انتظارات از دانشگاه و دانشگاهیان فراختر از حوزه آموزش و پژوهش گسترش پیدا کرد و کم کم دانشگاه کارآفرین و سپس دانشگاه مرتبط با جامعه و صنعت و دانشگاه متعهد نسبت به مشکلات کلان منطقه، شهر، کشور مطرح شد. بدیهی است این نقش جدید دانشگاه نافی نقش اصلی او یعنی کشف حقیقت و نقد وضعیت موجود و پیش رو بودن در جریانات فکری و عرصه نظریه پردازی نبوده و نیست. به عبارت دیگر ظهور دانشگاه های نسل سوم و چهارم به معنی افول نقش دانشگاه های نسل اول و دوم نیست بلکه به معنی بازشدن فضای آموزش عالی، برداشته شدن دیوارها میان دانشگاه و واقعیتهای موجود در جامعه حال و اکنون و واقعیتهای قابل پیش بینی در آینده بود به گونه ای که این نهاد علمی را با تحولات عصری و نسلی همگام سازد.
طبیعی است باز شدن این فضای تازه، بر روی شیوه ها، روشها و نیز موضوعات آموزش و پژوهش که پیش از این نیز در جریان بود تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت و بالاتر از آن ساختار دانشگاه ها و پژوهشگاه ها را متناسب با این فضای جدید دستخوش تغییر می سازد به گونه ای که برخی از واحدها و بخش ها را اضافه و یا حذف خواهد کرد.
امروزه علوم انسانی در دانشگاه زیر تأثیر این تحولات، با مفاهیمی مثل کاربردی سازی، اثربخشی، مسئولیت اجتماعی، کارآفرینی، اشتغال، ارتباط با صنعت، درآمدزایی و تولید ثروت روبروست. مفاهیمی که هر یک بنابر اقتضائات زمان و واقعیتهای موجود امروز شکل گرفتند و نمی توان نسبت به آنها بی اعتنا بود. بی تردید دغدغه شناخت حقیقت و معرفت نسبت به رابطه انسان با خودش، با دیگری، با طبیعت و جهان و همه معارفی که تا یک سده پیش علوم انسانی را به خود مشغول داشته، امروز نیز همچنان جریان علم را پیش خواهد برد اما به نظر می رسد این جریان آرام و عمیق نباید و نمی تواند همه فضای دانشگاه را پر کند بلکه این جریان در سطح نخبگانی قابلیت شکل گیری و تداوم دارد چنان که پیش از این نیز این گونه بوده است و گسترش دهندگان علم و نظریه پردازان، طیف محدودی از دانشگاهیان را تشکیل می دادند که قابلیتهای لازم را در این حوزه داشته اند. اکنون با توده ای شدن دانشگاه (درست یا غلط) و با گسترده شدن آموزش عالی، با برجسته شدن نقش اقتصاد در آموزش عالی، با پیچیده تر و گسترده تر شدن مشکلات و مسائل اجتماعی لازم است علوم انسانی به اثر بخشی بیشتر در سطح جامعه بیندیشد. این اثر بخشی می تواند شامل آگاهی بخشی ، تربیت انسانهای کارآمد و شهروندان فرهیخته، کمک به حفظ سلامت روح و روان جامعه، کاهش فاصله بین نسلی، توجه به مسائل زیست محیطی، حل معضلات اجتماعی چون بیکاری، اعتیاد، طلاق و..، بازاندیشی در باره نهادهایی چون خانواده و تعلیم و تربیت، اندیشه در باره هویت بخشی، معنای زندگی، اخلاق فردی و اجتماعی، پیش اندیشی دربارۀ مسائل پیش روی منطقه و جامعه جهانی و دهها دغدغه دیگر باشد که جامعه امروز با ان روبروست. بدیهی است نه تنها پرداختن به این مسائل و پاسخ دهی مناسب به آنها، بلکه اصولاً تشخیص و فهم این مسائل و تبدیل مشکلات موجود به مسئله های قابل تأمل نیاز به علم و دانشی دارد که انتظار می رود در دانشگاه متمرکز باشد. به قول مولوی «هم سوال از علم خیزد هم جواب» از این رو رصد مدام فضای جامعه چه در سطح محدود و چه در سطح جامعه جهانی و فهم مشکلات و مسائل و فهماندن و ارائه راهکار به نهادها، سازمانها و دولتمردان، از رسالتهای دانشگاهی است که در راستای مسئولیت اجتماعی خود گام برمی دارد. بدیهی است این همه نیازمند آن است که دانشگاه در هوایی باز و آزاد نفس بکشد و اجازه دسترسی به اطلاعات، اجازه پژوهش، اجازه گفتگو و اجازه ارتباط و بیان داشته باشد و مهمتر این که مورد وثوق و اعتماد قدرت قرار گیرد.
خوشبختانه پژوهشگاه علوم انسانی در راستای تحقق مسئولیت اجتماعی خود در سالهای اخیر گامهای موثری برداشته است که شاید برجسته ترین نمود آن جریان کاربردی سازی و ترویجی سازی پژوهشها باشد که یک سالی است در قامت معاونت کاربردی سازی و فرهنگی متجلی شده است. اضافه شدن این معاونت به پژوهشگاه در اتصال پژوهشگاه با نهادها، سازمانها، پژوهشگاه ها و حوزه صنعت می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. اقدامات مهم این معاونت در سه بخش قابل ذکر است: در مدیریت ترویجی سازی دستاوردهای پژوهی، مرکز آموزش های تخصصی آزاد (ماتا) با برگزاری کارگاه های مجازی، گسترۀ کاربران را به سطح کشور ارتقا بخشیده است و تلاش می کند تا با ایجاد بسترهای قانونی زمینه برگزاری کارگاه های بین المللی را فراهم آورد. تلاش مدیریت ترویجی سازی در راستای خدمت رسانی به جامعه علمی در سطح جهانی از طریق به روزرسانی پرتال جامع علوم انسانی و سایت پژوهشگاه و نیز ترویج علم از طریق طراحی و به زودی راه اندازی طرح ترویج یافته ای پژوهشی (تیپ) قابل توجه بوده است. مدیریت فرهنگی نیز اثربخشی بیشتر را در برنامه عملیاتی خود لحاظ کرده است. در سال گذشته علاوه بر برگزاری مراسم متعدد مناسبتی و تولید بسته های فرهنگی، اقداماتی چون اجرای طرح پویش رسانه ای امید همزمان با شیوع کرونا با مشارکت مدیریت ترویجی سازی اقدام مؤثری بود که علاوه بر فضای مجازی از طریق رادیو نظر مخاطبان بسیاری را جلب نمود. برگزاری مدرسه تابستانی اخلاق پژوهش با حضور شخصیت های برجسته در این حوزه و انتشار گزیده مباحث مطرح شده در این دوره از اقدامات قابل ذکر در این مدیریت است. در بخش مدیریت کاربردی سازی افزایش چشمگیر طرحهای کاربردی در طول این یکسال، اقدامات زیربنایی در جهت اتصال فرایندهای طرح های کاربردی با سایر فعالیت های پژوهشگاه از طریق تکمیل و یا تدوین آیین نامه ها صورت گرفته است که اهمیت بسیاری در گره زدن این رویکرد تازه با رویکرد سابق در فعالیتهای پژوهشی داشته است. تلاش اخیر این مدیریت در جهت دستیابی به شاخص ها و مؤلفه های اثربخشی طرح های کاربردی علوم انسانی و معادل یابی برای مفهوم «سطح آمادگی فناوری» در حوزه علوم انسانی اقدامی سترگ و قابل توجه است که با پشتیبانی معاونت پژوهشی وزارت علوم در حال انجام است. بدیهی است تلاشهای این معاونت با حمایت ها و هدایت های ریاست محترم پژوهشگاه جناب آقای دکتر قبادی است و مسلماً در ادامه مساعی و زحماتی است که مدیران توانمند و ارجمند در معاونت فرهنگی، مدیریت ترویجی سازی و پژوهشکده علوم انسانی و کاربردی متقبل شدند و برای همه انها آرزوی توفیقات بیشتر داریم.
*بوک، درک کی و دیگران(1396) مسئولیت اجتماعی دانشگاه، رسالت دانشگاه در جهان پیچیده امروز. مترجم ها: آرمین امیر، علی پاپلی یزدی و مریم عالم زاده. تهران: دفرتر سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی با همکاری پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
نظر شما :