هفته پژوهش ۱۴۰۱؛ نشست «آسیبشناسی پژوهشهای روانشناختی در ایران» برگزار میشود
نشست «آسیبشناسی پژوهشهای روانشناختی در ایران»
نشست «آسیبشناسی پژوهشهای روانشناختی در ایران»

نشست «آسیب شناسی پژوهشهای روانشناختی در ایران» با حضور محمد اورکی، مهدی زارع بهرامآبادی، روحالله شهابی و اسماعیل ناصری 26 آذرماه 1401 در هفته پژوهش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر محمد اورکی به اهمیت به موضوع آیین نامه و اسناد بالادستی در تسهیل امر پژوهش در کشور پرداختند. در ادامه چالش نبود ابزارهای مطلوب و مدرن در کشور برای حوزههای پژوهشی جدید روانشناسی از جمله عصب روانشناسی مطرح شد. همچنین علاقه پژوهشگر به موضوع مورد پژوهش از الزامات یک فرایند پژوهشی مطلوب معرفی شد. دکتر اورکی کاهش مواد درسی مرتبط با روش تحقیق را در بازنگریهای اخیر رشته روانشناسی را چالشی مهم توصیف کردند که از نتایج مهم آن آماده نشدن دانشجویان برای امر پژوهش است. عدم امکان کارورزی پژوهش و ضعف در حمایتهای پژوهشی از دیگر چالشهای پژوهش در نظام دانشگاهی معرفی شدند. دور بودن پژوهشها از موضوعات اساسی مطرح در جامعه و عدم کاربرد نتایج پژوهشهای فعلی در عمل و منجر نشدن پژوهشها به نظریه در ایران از دیگر موضوعات مطرح شده در این سخنرانی بودند. در ادامه دکتر اورکی پراکندهکاری، انجام پژوهشهای تکراری و مُد شدن برخی از موضوعات پژوهشی را از جمله آسیبهای پژوهشهای روانشناختی در ایران معرفی کردند. در پایان ایشان هماهنگی بین نهادها و موسسات و آموزش روشهای پژوهش کیفی را از نیازهای جامعه روانشناسان دانستند.
دکتر مهدی زارع بهرامآبادی دومین سخنران این نشست سخنرانی خود را عنوان «آسیبشناسی پایاننامههای دانشجویی در مقاطع تحصیلات تکمیلی رشتههای روانشناسی و مشاوره» آغاز و اظهار کرد: آسیبشناسی پایاننامههای دانشجویی درمقاطع مختلف تحصیلات تکمیلی را میتوان در سه دسته کلی تقسیم کرد که برای هردسته راهکارهای مجزایی نیز میتوان پیشنهاد داد:
1- آسیبهای ناشی از رویکرد و رفتار محقق (بعد نیروی انسانی)
شامل آشنا نبودن آنها با اصول و روشهای تحقیق، فقدان تجربه کافی و نداشتن انگیزه در تحقیق، راحتطلبی و کپیبرداری از مطالب دیگران، انفرادی کار کردن، خودکارامدی پایین درنوشتن. ضعف در تفکر انتقادی، ضعف در حرفهایگرایی (فقدان یا ابهام در مسیر شغلی، ابهام هویت: درمانگر شدن و غیرضروری بودن پژوهش)
راهکارها
برگزاری جلسات راهنمایی و شناخت مسیرشغلی برای دانشجویان، تعیین استاد راهنما یا کوچ تحصیلی برای هر دانشجو در دانشگاه (با هدف شناسایی نقاط قوت و ضعف)، ارائه خدمات مشاورههای شغلی و طراحی مسیر شغلی، بالابردن کیفیت آموزش (تعریف درس یا دروس در حوزه نگارش علمی: به عنوان پیش نیازهای ورود به پژوهش)
2- آسیبهای موجود در پایان نامه (بعد فنی)
کاربردی نبودن و مسئله محور نبودن موضوع، بررسی نکردن چالشهای پیشرو، بررسی ضعیف و نقد نکرن پیشینهها، منابع و متون، استناددهی نادرست، عدم انتخاب درست روش تحقیق و آزمونهای آماری مناسب با مسئله و موضوع پژوهش، تجزیه و تحلیل ضعیف دادهها، عدم مقایسه نتایج با نتایج پژوهشهای قبلی، ارائه پیشنهادهای ضعیف برای پژوهشهای آتی و پیروی نکردن از استانداردهای شیوه نامههای نگارشی برای مستندسازی منابع، فقدان پژوهشهای طولی و بنیادی و مد شدن یا رایج شدن اشکال خاصی از پژوهش (روشهای همبستگی و ...)
راهکارها
برگزاری با کیفیت درس روشهای پژوهش و دروس مرتبط با پژوهش: آمار، پرورپوزالنویسی، طرحهای تجربی تحقیق/ کتابهای مناسب تدوین شود. هر درس و موضوعی جنبه پژوهش خاص خود را دارد و بین محتوا و موضوع با پژوهش رابطه برقرار کنیم (استاد روشهای پژوهش مرتبط با درس خود را آموزش دهد). تفکیک کردن آموزش و پژوهش به هویت پژوهشی دانشجویان صدمه زده است
3- آسیبهای حاصل از ساختار و سازمان مدیریت پژوهش در نظام آموزش عالی (بعد سیاستگذاری)
بیتوجهی به کیفیتگرایی، ناکارآمدی نظام تحقیقاتی موجود برای ساماندهی فعالیتهای پژوهشی، تعامل و همکاری ضعیف در نظام آموزش عالی (انفصال بین موسسات جامعه و صنعت با دانشگاه و متقابل، چرخ دندههای آموزش، پژوهش و اجرا با هم درگیر نیستند)، ضعف در یک پارچگی در مدیریت پژوهشی، سیستم ارزیابی ضعیف آموزشی و پژوهشی، ضعف در مشارکتهای بین المللی و جذب ظرفیتهای بینالمللی در حوزه پژوهشهای روانشناسی (ضعف آشنایی با زبانهای خارجی به ویژه زبان انگلیسی)، ضعف در انسجام و کارآمدی برنامهریزی و سیاستگذاری در حوزه پژوهش آموزش عالی
راهکارها
شناخت مسائل جامعه و صنعت: آشنایی اساتید با موسسات اجتماعی و صنعتی و سازمانی (دعوت از مدیران و مجریان صنعت و جامعه به دانشگاه. برگزاری نشستهای مشترک بین دانشگاه و موسسات اجتماعی، فرصت مطالعاتی ارتباط با صنعت به دانشجویان دکتری تسری پیدا کند: یا شاید بتوان دانشجویان قبل از انتخاب موضوع دورهای را با عنوان ارتباط با جامعه و صنعت بگذرانند و بعد به موضوع ورود کنند)، روزآمدسازی برنامههای درسی رشته (براساس شاخصهای تحولی) و تهیه شیوه نامههای مرتبط با هر درس با تاکید بر مهارتورزی، تعیین راهبردهای مشخص برای بهرهمندی ظرفیت بالای نیروی پژوهش و جهت دادن آنها به سمت حل مسائل جامعه و صنعت کشور
سومین سخنران این نشست دکتر روحالله شهابی درباره «مراحل انجام یک پژوهش علمی» فرمودند:
بهطور کلی مراحل انجام یک پژوهش علمی میتوان به 5 مرحله تقسیم کرد. در اینجا تلاش شده است چالشهای هر یک از این 5 مرحله در پژوهشهای روانشناختی ذکر شود. این موارد ممکن است آسیبهایی باشد که با فراوانی زیاد با آنها مواجه هستیم یا ممکن است خطراتی محتمل الوقوع باشند.
انتخاب موضوع تحقیق
- بنیان ضعیف مطالعات میانرشتهای: روانشناسی ویژگی علم میانجیبودن hub science را دارد. موضوع اصلی روانشناسی مطالعه فرایندهای عالی ذهن است که فصل مشترک بسیاری از حوزههای علوم انسانی است و به همین دارای ظرفیت مناسبی برای توسعه مطالعات میانرشتهای است. بنیانگذاری روانشناسی بر پارادایم اثباتگرایی اگرچه به علمیسازی روانشناسی کمک زیادی کرد اما باعث جداشدن روانشناسی از بدنه غالب علوم انسانی شد که بر پاردایم تفسیری گرایش داشتند. من گاهی در سخنرانیهای همکاران دیگر رشتهها نگاه میکنم میبینم چقدر تم روانشناسی قوی دارند با این حال تقریباً هیچ ارتباطی میان ما و آنها وجود ندارد. البته یک بخش از این موضوع احتمالا از سمت مقابل است. همچنانکه مستحضر هستید 54 گرایش مختلف در ای پی ای معرفی شده است اما متاسفانه تفسیر از روانشناسی در ایران، روانشناسی به مثابه روانشناسی بالینی و اختلالات است.
- ضعف در سودمندی: ما با پژوهشهای زیادی مواجه هستیم که فاقد سودمندی لازم هستند. بسیاری از موضوعاتی که انتخاب میشوند یا نتایج مشخص و روشن دارند مانند رابطۀ بخشش با شادکامی، عدالت سازمانی با استرس و پژوهشهای اثربخشی که منتشر میشوند هم تماماً اثربخش هستند. این آثار از لحاظ روش شناسی و ساختار و قواعد نگارش و فنی و امثالهم هیچ مشکلی ندارند اما دانش تازهای در اختیار خواننده قرار نمی دهند یا به عبارت دقیقتر سودمندی کافی را ندارند. پرسشِ از آن چه آموختهایم تقریبا بیپاسخ است. همین هم موجب میشود این گونه پژوهشها ما هیچ پیشنهادی برای پژوهشهای آینده نداشته باشند.
- نیازها و اولویتها مشخص نیست: گاهی امور روزمره به عنوان یک اولویت پژوهشی ذکر میشود اما امور اصلی باقی میماند. مطالعات و پایاننامهها که مقالات مستخرج از آنها بخش زیادی از پژوهشهای روانشناسی کشور را به خود اختصاص میدهند با هدف تصمیمگیری و بهرهبرداری از دانش انجام نمیشود بلکه برای گذراندن دوره آموزشی انجام میشود. برای مثال ما در روانشناسی تربیتی در حوزه آزمونها مشکلات زیادی داریم از آزمونهای ساده که تماماً ترجمه هستند تا آزمونهای مهمتر مثلا هنوز آزمون استاندارد خواندن نداریم. در مقابل سالهاست انرژی دانشجویان تحصیلات تکمیلی صرف مدلهای معادلات ساختاری میشود. از 8 مقاله منتشر شده آخرین شماره یکی از مجلات تخصصی، مقاله معادلات ساختاری بودند. باورهای هوشی، انگیزش پیشرفت، جو کلاس درس، اهداف پیشرفت و ... به دفعات به عنوان متغیرهای میانجی بهکار رفتهاند. مطالعه نتایج گیجکننده است به یک نظریه که دلالت کاربردی در پی داشته باشد نرسیده است.
- غلبه نگرش کمّی: ساختارهای پژوهش در ایران بهگونهای است که فقط پژوهش کمّی را میپذیرد و پژوهشگران موظف میشوند در شکل و قالب پژوهش کمّی، پژوهش کنند. در ارزیابی پژوهشهایی که به صورتهای مختلف (پایان نامه، طرحهای پژوهشی، گزارشهای پژوهشی، مقالات) انجام میشود چارچوبهای مرجع غالباً با روششناسی کمّی است. من راهنمای نگارش مقالات بسیاری از مجلات را نگاه کردم ویژه پژوهشهای کمی است. انجمن روانشناسی ایران یک اکستندد سامری منتشر کرد که ویژه پژوهشهای کمی است. یعنی ساختار پژوهش بهگونهای است.
- ضعف در انجام پژوهشهای بین المللی و میانفرهنگی: اگر چه در دانشگاهها و پژوهشگاهها، دفاتر ارتباطات بینالمللی تأسیس شده است و حتمن تلاشهایی هم انجام گرفته است اما بهنظر میرسد تلاشهای پژوهشی مشترک بسیار محدود است.
2- پیشینه تحقیق
- ضعف نظریهپردازی بومی: مسائل روانشناختی جدای از مسائل فرهنگی، وضعیت اقتصادی و سیاسی باورهای مذهبی و ... نمیتواند مطالعه شود. نظریههای غربی در فرهنگ خودشان ابزارهای سودمندی هستند و میتوانند در حل مسائل خودشان در درمان و تحقیق مفید باشند. انسان ایرانی، خانواده ایرانی نیازمند نظریه بومی است.
- حاکمیت ترجمه: پیامد منطقی پژوهشهای بسیار زیادی که در قالب پایان نامهها در حال انجام در کشور است، تألیف است اما ما شاهد هستیم در بسیاری از حوزهها کتابهای تألیفی خوب نداریم و بهگونهای با حاکمیت ترجمه مواجه هستیم. ارجمند در این سالها به این حاکمیت دامن بسیاری زیادی است.
3- روش
- گاه اصول بدیهی و بنیادین پژوهش نادیده گرفته میشود و گاه تأکید بیش از اندازه به اهمیت روش، آن را از ابزار پژوهش به هدف تبدیل میکند. من مقالهای را برای مجله آقای دکتر فرستادیم.
4- تحلیل دادهها و نتیجهگیری
- غفلت از پتانسیل کیفی دادههای کمّی: اطلاعات به دست آمده از مثلا یک پیمایش علاوه بر مزایایی که مستقلا برای تحلیل و توصیف کمی فراهم میسازند، دستمایه مناسبی برای تحلیل و طبقهبندی کیفی به شمارمیآید.
- امروزه بخش زیادی از پژوهشهای روانشناختی، مطالعات اثربخشی و کارآزماییهای بالینی است. به دنبال آن هم جامعه به عنوان گروه هدف به نتایج این مقالات اعتماد میکنند و بهکار میگیرند. با این حال بهنظر میرسد ما یا با نوعی سانسور در نتایج پژوهشهای اثربخشی مواجه هستیم یا در انتقال نتایج از سطح تکالیف به سطح رفتاری دشواری داریم. اثربخشی نوروفیدبک بر بهبود حافظه دیداری، کاهش نشانههای بیشفعالی و تکانشگری، ولع مصرف، انعطافپذیری شناختی، عملکرد هوشی، کیفیت خواب و اضطراب، افسردگی، درمان سردرد، پرخاشگری.
5- تدوین گزارش و اشاعۀ یافتهها
- به دنبال محقق نه به دنبال تحقیق: پژوهشگران با ایجاد ارتباطات مختلف، پروژههای تحقیق را به قرارداد منتهی میکنند. - روابط دوستانه. اعضای هیأت تحریریه و سردبیرانی که تصمیمگیریهای نهایی را بر عهده دارند نباید در ارتباط با موضوعاتی مورد قضاوت خود روابط شخصی حرفهای یا مالی داشته باشند. در برخی از جاها مثلا BMJ از نویسندگان میخواهد وجود روابط شخصی که میتواند نشر مقاله را تحت تأثیر قرار دهد را اعلام کند.
- سوگیری در داوری: اگر داور احتمال میدهد که دچار سوگیری میشود باید آن را به سردبیر انتقال دهد.
- داوری و انتشار طولانی
پیشنهاد
- تدوین استانداردهای علمی برای ارزیابی کیفی گزارش های علمی ویژه روانشناسی
سخنران پایانی نشست، دکتر اسماعیل ناصری، ایران را بهشت مداخلات روان شناسی معرفی کردند. در توضیح این توصیف کوتاه، ایشان بیان کردند که غالب مداخلات پژوهشی روان شناسی در ایران کارآمد و اثربخش هستند و در پژوهش های کمی فرضیه ها تایید نمی شوند. مروری بر مقالات مداخله ای نشان می دهد که اجرای فرایند پژوهش های مداخله ای در ایران بسیار مرتب و در چارچوب است و در بسیاری از مداخلات ریزش شرکت کنندگان در پژوهش رخ نمی دهد. ایشان موضوعاتی از این دست را قابل تامل و شایسته توجه و پیگیری دانستند.
نظر شما :