گزارش نشست «ظرفیت پژوهش‌های رشته مدیریت در تأمین نیازهای جامعه و صنعت: بایسته‌ها و موانع»

۰۵ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۳:۲۳ کد : ۲۲۰۹۸ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۴۷۴

مدیریت نوآوری و کاربردی‌سازی پژوهش‌های علوم انسانیِ پژوهشگاه با همکاری گروه پژوهشی مدیریت روز 24 آذرماه 1400، نشستی با عنوان «ظرفیت پژوهش‌های رشته مدیریت در تأمین نیازهای جامعه و صنعت: بایسته‌ها و موانع» را  به صورت غیرحضوری (برخط) برگزار کرد. سخنرانان این نشست دکتر علی داوری (عضو هیأت علمی و معاون اداری و مالی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران)، دکتر بابک زنده‌دل ‌نوبری (مدیر کل برنامه‌ریزی و نظارت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران)، مهندس رضا سرخوش (مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات کیسون)، دکتر فاطمه براتلو (مدیرگروه پژوهشی مدیریت) و دکتر الهام ابراهیمی (عضو هیأت علمی گروه مدیریت و نوآوری و کاربردی‌سازی پژوهش‌های علوم انسانی پژوهشگاه) بودند. همچنین دکتر فرزانه میرشاه‌ولایتی (عضو هیأت علمی گروه پژوهشی مدیریت) به‌عنوان دبیر علمی در نشست مشارکت داشتند که در ادامه گزارش اجمالی نشست از نظرتان می‌گذرد:

 

در ابتدای این نشست دکتر داوری به موضوع «نقش تحلیل‌گری داده‌ها در دیده‌بانی کسب‌وکار» پرداخت و بیان کرد: مشکل دانشگاه‌ها همچنان در خدمت نظام آموزشی‌بودن است و نه حل مسائل جامعه و صنعت ضمن اینکه همچنان دغدغه مقاله‌نویسی به جای حل مشکلات جامعه وجود دارد. وی به توصیف و تشریح برخی مدل‌های کمک‌کننده برای تحلیل‌گری داده‌ها پرداخت و در این میان به برخی مدل‌های تعالی سازمانی نیز اشاره کرد. دکتر داوری به روند تحول مدل‌ها، منسوخ شدن برخی مدل‌ها برای تعالی واقعی سازمان و جایگزین شدن آنها با مدل‌های جدید و به‌روز را مورد اشاره قرار داد و در این زمینه به افزایش سطح سواد جامعه و لزوم به‌کارگیری ابزارها و مدل‌های کیفی در راستای تحلیل داده‌ها و به‌تبع آن رصد کسب و کارها در آینده تأکید کرد. وی افزود: این تحلیل‌ها با توجه به تحولات فناوری اطلاعات و شکل‌گیری نیازهای جدید و ارتقای سطح بلوغ سازمان‌ها و شرکت‌ها ما را ملزم به ارتقای توانمندی و رویکرد داده‌محوری می‌کند. دکتر داوری تصریح کرد: تأمین مدل‌هایی با ابزارهای تحلیلی مناسب، یکی از وظایف و خلاءهایی است که دانشگاه‌ها و مدیریت‌ها باید با تفکر طراحی مدل‌های توسعه که تحلیل‌های کیفی و کمی را توأمان داشته باشند به آن بپردازند؛ اما واقعیت تلخ، حرکت کندی است که در این مسیر شاهدیم. تأکید بر تحلیل داده‌ها و کلان‌داده‌ها ضروری است و شرایط خاص ایران نیاز ما را در این زمینه دو چندان می‌کند.

در ادامه مهندس سرخوش به‌عنوان دومین سخنران به موضوع «پژوهش‌های کاربردی؛ حلقه گم شده میان دانشگاه و صنعت» پرداخت و شرح داد: پژوهش عبارت است از مطالعه آگاهانه، برنامه‌ریزی شده و روشمند به هنگام مواجهه با مسئله‌ای پیچیده و مبهم به قصد ایجاد وضوح و رفع پیچیدگی و ابهام از آن مسئله. وی سپس به تعریف مراحل پژوهش کاربردی پرداخت و پژوهش را فرایندی دانست که بن‌مایه اصلی آن فارغ از نشر یافته‌های علمی، ایجاد و خلق توانمندی و ارزش‌آفرینی ماندگار است. مهندس سرخوش تأکید کرد: یکی از معیارهایی که برای سنجش آمادگی و بلوغ فناوری‌ها مورد استفاده قرار گرفته است، سطوح آمادگی فناوری یا TRL است. به عبارتی دیگر، TRL ابزاری تحلیلی برای سنجش و ارزیابی سطح آمادگی و بلوغ فناوری و مقدار خطرپذیری ناشی از استفاده از یک فناوری در توسعه محصول است و در ادامه به تحلیل سطح نه‌گانهTRL  پرداخت. وی در انتهای سخنانش به چرخه ارزش آفرینی پژوهش اشاره کرد و نبوغ، نوآوری و نیاز را منشاء آغاز چرخه پژوهش دانست.

سومین سخنران این نشست دکتر زنده‌دل ‌نوبری سخنرانی خود را با موضوع «نقش تحقیق در عملیات نرم در توسعه پژوهش‌های کاربردی و بهبود فرایندهای تصمیم گیری» شروع و بیان کرد: تحقیق در عملیات به دو گروه دسته‌بندی می‌شود: تحقیق در عملیات (مکتب سخت) و پژوهش عملیاتی (مکتب نرم). تحقیق در عملیات سخت عبارت است از؛ مدل‌سازی مسئله یا واقعیت آن چنان که هست و یافتن جواب بهینه یا جواب رضایت‌بخش و پیش‌فرض آن این است که همه مسائل ساختارمند و خوش‌تعریف هستند، اما بر اساس پیش‌فرض تحقیق در عملیات نرم، مسائل دنیای امروز بدتعریف، بدساختاریافته (ساخت نیافته) و مملو از عدم اطمینان هستند و ساختار مسائل نامشخص و آمیخته به علایق و انگیزه‌های ذی‌نفعان درگیر در مسئله است و این رویکرد مجموعه روش‌های ساختاردهی به مسئله را دربرمی‌گیرد. دکتر زنده‌دل در ادامه به رویکردهای ساختاردهی به مسئله پرداخت و مهم‌ترین گام در حل مسئله را شناسایی آن دانست. در ادامه  طراحی استراتژی، تصمیمات بلندمدت و روابط و پیچیدگی‌های میان فردی، میان‌گروهی و میان‌سازمانی را از مسائل پیش‌روی سازمان‌ها دانست. وی  در انتهای سخنانش به کاربست رویکرد تحقیق در عملیات نرم در حوزه منابع انسانی اشاره داشت.

چهارمین سخنران نشست دکتر براتلو بود که سخنانش را  با موضوع «هویت رشته مدیریت و الزامات پژوهشی آن» آغاز کرد و گفت: مدیریت با سابقه‌ای دست‌کم صد ساله از زمان تأسیس مدرسة عالی تجارت در سال 1304 تا ادغام آن در مدرسة علوم سیاسی به سال 1309 و سپس تأسیس دانشکدة حقوق، علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران در سال 1313 تا طی دورة رشد و تخصصی‌شدن‌شان با راه‌اندازی موسساتی که در رشد دانش مدیریت نقش بسیاری داشتند مانند موسسة علوم اداری (1323)، مرکز آموزش مدیریت دولتی، مرکز مطالعات مدیریت ایران، ایجاد انجمن مدیریت ایران و ایجاد مدارس عالی بازرگانی مسیر پرنشیب و فرازی طی کرده است. همچون همه رشته های دانشگاهی حیات اثربخش این رشته اکنون تا حد زیادی با پژوهش‌های پویا، اصیل و کارآمد گره خورده است. وی درادامه به بیان الزامات اثربخشی «پژوهش» در رشتة مدیریت پرداخت. به طور مشخص او به تحلیل این  الزامات در دو دسته شامل الزامات ناشی از رویکرد میان رشته‌ای به دانش مدیریت و الزام ناشی از ضرورت التفات به تحلیل سلسله مراتبی و طولی در سطوح سه گانة حکمرانی، مدیریت و عملیات پرداخت. اگر مهم‌ترین بخش از یک تحقیق را مسأله مند سازی موضوع پژوهش بدانیم، نمی‌توان بی توجه به این الزمات به نگاشت و تحلیل مسأله پرداخت. خوب اولین نکته به زعم او این است که به‌لحاظ ماهوی ما با یک میان‌رشته‌ و چه بسا به عبارت دقیق‌تر میان‌رشته‌ای ترین رشته‌ها مواجه هستیم. مدیریت به همان اندازه که علمی اجتماعی است، علمی انسانی نیز هست. بنابراین ضمن بهره‌برداری حداکثری از نظریه‌ها، روش‌ها و نوآوری‌های نظری-روشی طیف وسیعی از رشته‌ها  با همان رویکرد پراگماتیک و عمل‌گرایانه اش به طور مداوم می‌آموزد چگونه خلاقانه فکر، استدلال و طرح پرسش کرده و در بطن یک جهان اجتماعی گسترده و البته در دل تاریخ خود، نوآورانه عمل کند. بدین ترتیب برای یک مدیریت خوانده مفاهیم کلانی چون پیشرفت، توسعه و به طور کلی چرخة حیات در عین حال دارای بار فکری و فلسفی عمیقی نیز هست. چه بسا نتوان بدون توجه به گستره‌های تاریخی تمدن‌ساز، در خویشتن شناسی سازمانی خیلی موفق بود. از این‌رو برای یک پژوهش‌گری اثرگذار، جریان ساز و موفق باید نگاهی عرضی به هویت میان رشته‌ای دانش مدیریت داشت. علاوه بر این نگاه عرضی برای تحلیل واقع‌گرایانه باید با ابتنا بر نگاهی طولی و با التفات و هوشیاری نسبت به هر سه سطح سازمانی شامل سطح عملیات (operation)، سطح مدیریت (management) و سطح راهبری یا حکمرانی (governance) به مسأله‌مندسازی موضوع پژوهش پرداخت. بدیهی است که «معضل محصور ماندن»، افق نگاه پژوهشگر را کوتاه نموده و از اثربخشی پژوهشش خواهد کاست. از نگاه او ایجاد ظرفیت برای اعمال عقلانیت در تدبیر جامعه به ایجاد، یا پالایش و بسط زیرساخت‌های دانشی برای مدیریت و سازمان وابسته است تا به این طریق ضمن عمق بخشی به آثار پژوهشی بر احتمال نفوذ و تأثیر آن بر «روزمره‌گی های مدیرانه» افزوده شود.

سخنران پایانی نشست دکتر ابراهیمی بود که سخنانش را با موضوع «نقش پژوهش‌های رشته مدیریت منابع انسانی در تأمین نیازهای جامعه و صنعت» در سه محور اقتضائات پژوهش‌های منابع انسانی، کارکردهای این پژوهش‌ها برای سازمان‌ها و حوزه‌های مورد توجه منابع انسانی در آینده پرداخت. وی بیان کرد: اساساً مدیریت بدون در نظر گرفتن سازمان و افراد بی‌معناست. در پژوهش‌های مدیریت منابع انسانی با تنوع سوژه‌ها از جمله فرایندها، افراد، استراتژی‌ها، ادراک افراد، فرهنگ و ارزش‌ها، رفتار و سوء‌رفتار مواجه هستیم. سازمان یا نهادی را نمی‌توان یافت که بی‌نیاز از پژوهش کاربردی باشد. در عین‌حال به‌دلیل وابستگی به بافتار، انسان، فرهنگ، زمان و سطح بلوغ سازمان، باعث پیچیدگی این پژوهش‌ها می‌شود. دکتر ابراهیمی در ادامه به کارکردهای نگرشی و فرایندی پژوهش‌های منابع انسانی برای سازمان‌ها پرداخت و وضعیت سازمان‌های دولتی و خصوصی در زمینه فرایندهای مدیریت منابع انسانی را مورد بررسی قرار داد (بازه زمانی 1396 تا 1399). دکتر ابراهیمی در انتهای سخنرانی خود به حوزه‌های پژوهشی آتی اثرگذار در زمینه مدیریت منابع انسانی پرداخت و مدیریت استعدادها، مدیریت منابع انسانی سبز و تحلیل‌گری منابع انسانی را از جمله حوزه‌های فرایندی و مناسبات کار و زندگی، تنوع نیروی کار و قراردادهای روان‌شناختی را ازجمله حوزه‌های نگرشی مورد توجه در آینده ارزیابی کرد.

در انتهای نشست نیز دکتر میرشاه ولایتی به جمع بندی مباحث پرداخت و بر راه‌کارها و موانع برشمرده شده در زمینه ارتباط پژوهش‌های رشته مدیریت با تأمین نیازهای جامعه و صنعت تأکید کرد.

کلیدواژه‌ها: #پژوهشگاه#مدیریت#علوم انسانی


نظر شما :